عمران : یکى از روشهاى تهیه فولاد
bessemer
عمران : یکى از روشهاى تهیه فولاد
انگلیسی به فارسی
بیسمر
انگلیسی به انگلیسی
• family name; henry bessemer (1813-1898), english engineer, developer of the bessemer process (process of producing steel)
جملات نمونه
1. Bessemer was set up to manage the proceeds of the sale of Carnegie Steel.
[ترجمه ترگمان]Bessemer برای مدیریت سود حاصل از فروش فولاد کارنگی تشکیل شد
[ترجمه گوگل]Bessemer برای مدیریت درآمد حاصل از فروش Carnegie Steel تنظیم شد
[ترجمه گوگل]Bessemer برای مدیریت درآمد حاصل از فروش Carnegie Steel تنظیم شد
2. The refinement of the Bessemer process for making steel (lighter and stronger than iron) made extremely tall buildings possible.
[ترجمه ترگمان]پالایش فرآیند Bessemer برای ساخت فولاد (سبک تر و قوی تر از آهن)ساختمان های بسیار بلند را ممکن ساخت
[ترجمه گوگل]پالایش فرآیند بیسمر برای ساخت فولاد (سبک تر و قوی تر از آهن) ساختمان های بسیار بلند را ممکن ساخته است
[ترجمه گوگل]پالایش فرآیند بیسمر برای ساخت فولاد (سبک تر و قوی تر از آهن) ساختمان های بسیار بلند را ممکن ساخته است
3. In both the Acid Bessemer and Basic Bessemer processes molten pig iron is refined by blowing air through it in an egg-shaped vessel, known as a converter, of 15-25 tonnes capacity.
[ترجمه ترگمان]در هر دو فرآیند اسید Acid و فرآیندهای Bessemer پایه آهن molten با دمیدن هوا از طریق آن در یک کشتی به شکل تخم مرغی که به عنوان یک مبدل با ظرفیت ۱۵ - ۲۵ تن شناخته می شود، پالایش می شود
[ترجمه گوگل]در هر دو Acid Bessemer و Base Bessemer فرایند ریخته گری ریخته گری از طریق هوادهی هوا از طریق آن در یک مخزن شکل تخم مرغی شناخته می شود که به عنوان یک مبدل با ظرفیت 15-25 تن شناخته می شود
[ترجمه گوگل]در هر دو Acid Bessemer و Base Bessemer فرایند ریخته گری ریخته گری از طریق هوادهی هوا از طریق آن در یک مخزن شکل تخم مرغی شناخته می شود که به عنوان یک مبدل با ظرفیت 15-25 تن شناخته می شود
4. The introduction of the basic Bessemer process in 1879 made it possible for the first time for such high-phosphorus ore to be used for making steel.
[ترجمه ترگمان]مقدمه فرآیند Bessemer پایه در سال ۱۸۷۹ برای اولین بار برای چنین کانسنگ بالای فسفر برای ساخت فولاد امکان پذیر شد
[ترجمه گوگل]معرفی فرآیند اساسی بیسمر در سال 1879 برای اولین بار برای ساخت سنگ معدن فسفر زیاد برای ساخت فولاد امکان پذیر شد
[ترجمه گوگل]معرفی فرآیند اساسی بیسمر در سال 1879 برای اولین بار برای ساخت سنگ معدن فسفر زیاد برای ساخت فولاد امکان پذیر شد
5. This procedure made the Bessemer process possible, and thus paved the way for the modern steel industry.
[ترجمه ترگمان]این روش فرآیند Bessemer را ممکن ساخت و در نتیجه راه را برای صنعت فولاد مدرن هموار کرد
[ترجمه گوگل]این روش فرایند بیسیمر را امکان پذیر ساخت و بنابراین راه را برای صنایع فولاد مدرن راه اندازی کرد
[ترجمه گوگل]این روش فرایند بیسیمر را امکان پذیر ساخت و بنابراین راه را برای صنایع فولاد مدرن راه اندازی کرد
6. Oh. And Bessemer is also a town in Alabama. Yea!
[ترجمه ترگمان]اوه و \"Bessemer\" هم یه شهر توی \"آلاباما\" - ه! آره
[ترجمه گوگل]اوه و Bessemer همچنین یک شهر در آلاباما است بله
[ترجمه گوگل]اوه و Bessemer همچنین یک شهر در آلاباما است بله
7. Modification of the Bessemer process for converting pig iron into steel.
[ترجمه ترگمان]اصلاح فرآیند Bessemer برای تبدیل آهن به فولاد
[ترجمه گوگل]اصلاح فرایند بیسیمر برای تبدیل آهن چدن به فولاد
[ترجمه گوگل]اصلاح فرایند بیسیمر برای تبدیل آهن چدن به فولاد
8. Steel became cheaper after the Bessemer process was developed, c. 185
[ترجمه ترگمان]پس از توسعه فرآیند Bessemer، فولاد ارزان تر شد ۱۸۵
[ترجمه گوگل]فولاد بعد از فرایند بسمر توسعه پیدا کرد ارزان تر c 185
[ترجمه گوگل]فولاد بعد از فرایند بسمر توسعه پیدا کرد ارزان تر c 185
9. At that time, Sir Henry Bessemer was trying to develop the steelmaking process which was to bear his name.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان، سر هنری Bessemer سعی داشت فرآیند steelmaking را توسعه دهد که قرار بود اسمش را ببرد
[ترجمه گوگل]در آن زمان، سر هنری بیسمر سعی در توسعه فرایند تولید فولاد داشت که نامش را تحمل می کرد
[ترجمه گوگل]در آن زمان، سر هنری بیسمر سعی در توسعه فرایند تولید فولاد داشت که نامش را تحمل می کرد
10. The Bessemer process for converting iron to steel was an invention of enormous importance because it led to many significant changes in industrial processes.
[ترجمه ترگمان]فرآیند Bessemer برای تبدیل اهن به فولاد، از اهمیت زیادی برخوردار بود، چرا که منجر به تغییرات قابل توجه در فرآیندهای صنعتی شد
[ترجمه گوگل]فرایند بسامر برای تبدیل آهن به فولاد، اختراع اهمیت زیادی بود، زیرا موجب تغییرات زیادی در فرایندهای صنعتی شد
[ترجمه گوگل]فرایند بسامر برای تبدیل آهن به فولاد، اختراع اهمیت زیادی بود، زیرا موجب تغییرات زیادی در فرایندهای صنعتی شد
11. Bessemer process:a method for making steel by blasting compressed air through molten iron to burn out excess carbon and impurities.
[ترجمه ترگمان]فرآیند Bessemer: روشی برای تولید فولاد با استفاده از هوای فشرده از طریق آهن مذاب برای سوزاندن کربن و ناخالصی بیشتر
[ترجمه گوگل]Bessemer یک روش برای ساخت فولاد را با انفجار هوای فشرده از طریق آهن مذاب برای سوزاندن کربن بیش از حد و ناخالصی فرآیند می کند
[ترجمه گوگل]Bessemer یک روش برای ساخت فولاد را با انفجار هوای فشرده از طریق آهن مذاب برای سوزاندن کربن بیش از حد و ناخالصی فرآیند می کند
12. The method of the invention belongs to the metallurgical technology for treating the alloy (coarse grain alloy) material obtained by magnetic separation nickel-copper bessemer matte.
[ترجمه ترگمان]روش اختراع متعلق به فن آوری metallurgical برای تصفیه آلیاژ (آلیاژ grain)که با جدایش مغناطیسی نیکل - مس از مس به دست می آید، تعلق دارد
[ترجمه گوگل]روش اختراع متعلق به تکنولوژی متالورژی برای پردازش آلیاژ (آلیاژ سخت درشت دانه) است که توسط جدا شدن مغناطیسی نیکل مسی باسیامر به دست می آید
[ترجمه گوگل]روش اختراع متعلق به تکنولوژی متالورژی برای پردازش آلیاژ (آلیاژ سخت درشت دانه) است که توسط جدا شدن مغناطیسی نیکل مسی باسیامر به دست می آید
13. The invention relates to a leaching method for alloy obtained by magnetic separation nickel-copper bessemer matte.
[ترجمه ترگمان]اختراع مربوط به یک روش لیچینگ برای آلیاژ به دست آمد که از طریق جدایش مغناطیسی نیکل - مس به دست آمد
[ترجمه گوگل]این اختراع مربوط به روش اشباع برای آلیاژ است که توسط جداسازی مغناطیسی نیکل مسی باسیامر به دست می آید
[ترجمه گوگل]این اختراع مربوط به روش اشباع برای آلیاژ است که توسط جداسازی مغناطیسی نیکل مسی باسیامر به دست می آید
14. Steel making in the open-hearth furnace is a very slow process, much slower than the Bessemer one.
[ترجمه ترگمان]ساخت فولاد در کوره هوای آزاد یک فرآیند بسیار آهسته است، که بسیار کندتر از the است
[ترجمه گوگل]ساخت فولاد در کوره باز فرآیند بسیار آهسته است، بسیار کندتر از بسامر
[ترجمه گوگل]ساخت فولاد در کوره باز فرآیند بسیار آهسته است، بسیار کندتر از بسامر
کلمات دیگر: