تنگه ی برینگ (که آلاسکا را از سیبری جدا می کند)
bering strait
تنگه ی برینگ (که آلاسکا را از سیبری جدا می کند)
انگلیسی به فارسی
تنگه برینگ
تنگهی برینگ (که آلاسکا را از سیبری جدا میکند )
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the waterway between Russia and Alaska that connects the Pacific to the Arctic Ocean.
• narrow body of water which separates alaska and eastern siberia
جملات نمونه
1. The Bering Strait separates Asia and America.
[ترجمه ترگمان]تنگه برینگ آسیا و آمریکا را از هم جدا می کند
[ترجمه گوگل]تنگه برینگ آسیا و آمریکا را جدا می کند
[ترجمه گوگل]تنگه برینگ آسیا و آمریکا را جدا می کند
2. Cowfish with no teeth extincted 27 years later since it was found(Bering Strait, 185.
[ترجمه ترگمان]Cowfish با هیچ گونه دندان در ۲۷ سال بعد از آن کشف شد (تنگه برینگ، ۱۸۵
[ترجمه گوگل]گاو ماهی بدون هیچ گونه دندان پس از 27 سال از بین رفت (Straite Bering، 18
[ترجمه گوگل]گاو ماهی بدون هیچ گونه دندان پس از 27 سال از بین رفت (Straite Bering، 18
3. East of that, sea ice spans the Bering Strait.
[ترجمه ترگمان]دریای برینگ در شرق آن تنگه برینگ است
[ترجمه گوگل]در شرق آن، یخ دریایی به تنگه برینگ نفوذ کرده است
[ترجمه گوگل]در شرق آن، یخ دریایی به تنگه برینگ نفوذ کرده است
4. The Bering Strait parts North America from Asia.
[ترجمه ترگمان]تنگه برینگ در شمال آمریکا از آسیا جدا شده است
[ترجمه گوگل]تنگه بیرینگ آمریکای شمالی از آسیا
[ترجمه گوگل]تنگه بیرینگ آمریکای شمالی از آسیا
5. Alaska is just across the Bering Strait from Russia.
[ترجمه ترگمان]آلاسکا تنها از تنگه برینگ در روسیه عبور می کند
[ترجمه گوگل]آلاسکا در سراسر تنگه برینگ از روسیه است
[ترجمه گوگل]آلاسکا در سراسر تنگه برینگ از روسیه است
6. The Bering Strait, the 80-kilometer-wide stretch of ocean between Russia and Alaska, can strongly influence the climate of the entire Northern Hemisphere, researchers have calculated.
[ترجمه ترگمان]محققان محاسبه کرده اند که تنگه برینگ، گستره ۸۰ کیلومتری اقیانوس بین روسیه و آلاسکا، می تواند به شدت بر آب و هوای نیم کره شمالی تاثیر بگذارد
[ترجمه گوگل]محققان محاسبه شده است تنگه برینگ، قطر اقیانوس 80 کیلومتری در امتداد بین روسیه و آلاسکا، می تواند بر آب و هوای کل نیم کره شمالی تاثیر بگذارد
[ترجمه گوگل]محققان محاسبه شده است تنگه برینگ، قطر اقیانوس 80 کیلومتری در امتداد بین روسیه و آلاسکا، می تواند بر آب و هوای کل نیم کره شمالی تاثیر بگذارد
7. Ice situation expected to deteriorate in area around Bering Strait.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که شرایط یخی در منطقه اطراف تنگه برینگ خراب شود
[ترجمه گوگل]وضعیت یخ انتظار می رود در منطقه اطراف تنگه برینگ تضعیف شود
[ترجمه گوگل]وضعیت یخ انتظار می رود در منطقه اطراف تنگه برینگ تضعیف شود
8. The Bering Strait, the Chukchi Beaufort Coast, the Barents Sea coast and the Great Siberian Polynya are among the most vulnerable places.
[ترجمه ترگمان]تنگه برینگ، ساحل Chukchi Beaufort، ساحل دریای بارنت و سیبری بزرگ در میان آسیب پذیرترین مکان ها هستند
[ترجمه گوگل]تنگه برینگ، ساحل چوکچی بوورورت، ساحل دریای بارنتز و پلینای سیبری بزرگترین مناطق آسیب پذیر هستند
[ترجمه گوگل]تنگه برینگ، ساحل چوکچی بوورورت، ساحل دریای بارنتز و پلینای سیبری بزرگترین مناطق آسیب پذیر هستند
9. A framed satellite image of the Bering Strait that separates Alaska from Russia like a thread hangs from his office wall.
[ترجمه ترگمان]یک تصویر ماهواره ای از تنگه برینگ که آلاسکا را مانند یک نخ از دیوار دفترش جدا می کند
[ترجمه گوگل]یک تصویر ماهواره ای قاب از تنگه برینگ که آلاسکا را از روسیه جدا می کند مانند یک موضوع از دیوار دفترش آویزان است
[ترجمه گوگل]یک تصویر ماهواره ای قاب از تنگه برینگ که آلاسکا را از روسیه جدا می کند مانند یک موضوع از دیوار دفترش آویزان است
10. We had to steer our ship through the swift currents of the Bering Straits.
[ترجمه ترگمان]ما می بایستی کشتی خود را در آب های تند تنگه Bering هدایت می کردیم
[ترجمه گوگل]ما مجبور شدیم کشتی ما را از طریق جریانهای سریع تنگه برینگ هدایت کنیم
[ترجمه گوگل]ما مجبور شدیم کشتی ما را از طریق جریانهای سریع تنگه برینگ هدایت کنیم
11. Occasional crossings between the two chief areas were possible during periods when the Bering Strait became passable to land animals.
[ترجمه ترگمان]تقاطع اتفاقی بین دو قسمت عمده در طول دوره های زمانی ممکن بود که تنگه برینگ برای حیوانات زمینی قابل عبور بود
[ترجمه گوگل]گذرگاه های گاه به گاه بین دو حوزه اصلی ممکن بود در طول دوره زمانی که تنگه برینگ تبدیل به قابل قبول به زمین حیوانات
[ترجمه گوگل]گذرگاه های گاه به گاه بین دو حوزه اصلی ممکن بود در طول دوره زمانی که تنگه برینگ تبدیل به قابل قبول به زمین حیوانات
12. This possible relationship has led some researchers to speculate that the earliest cheetahs may have originated in North America and traveled across the Bering Strait from Alaska to Siberia .
[ترجمه ترگمان]این رابطه ممکن باعث شد تا برخی از محققان پیش بینی کنند که اولین cheetahs ممکن است از آمریکای شمالی آمده باشند و از تنگه برینگ از آلاسکا به سیبری سفر کنند
[ترجمه گوگل]این رابطه احتمالی باعث شده است برخی محققان حدس بزنند که اولین گپاها ممکن است در شمال امریکا ایجاد شده و از طوفان برینگ از آلاسکا به سیبری عبور کنند
[ترجمه گوگل]این رابطه احتمالی باعث شده است برخی محققان حدس بزنند که اولین گپاها ممکن است در شمال امریکا ایجاد شده و از طوفان برینگ از آلاسکا به سیبری عبور کنند
13. I first came to North American in prehistoric times when I crossed the Bering Strait land bridge from Eurasia.
[ترجمه ترگمان]من اولین بار در دوران ماقبل تاریخ به آمریکای شمالی آمدم که از پل زمین تنگه برینگ در Eurasia عبور کردم
[ترجمه گوگل]من در دوران پرافتخار آمریکا برای نخستین بار در آمریکای شمالی آمدم، زمانی که از پل دریای تنگه برینگ عبور کردم از اوراسیا
[ترجمه گوگل]من در دوران پرافتخار آمریکا برای نخستین بار در آمریکای شمالی آمدم، زمانی که از پل دریای تنگه برینگ عبور کردم از اوراسیا
14. The blind variety of legless lizard likely originated in the Americas, but some 55 million years ago they slithered across the Bering Strait and into Asia.
[ترجمه ترگمان]این مارمولک blind که به احتمال زیاد از آمریکا نشات گرفته است، اما ۵۵ میلیون سال پیش از تنگه برینگ عبور کرد و به آسیا تبدیل شد
[ترجمه گوگل]تنوع کوره از مارمولکهای بدون لکه به احتمال زیاد در آمریکای شمالی رخ داده است، اما حدود 55 میلیون سال پیش آنها در سراسر تنگه برینگ و به آسیا افتادند
[ترجمه گوگل]تنوع کوره از مارمولکهای بدون لکه به احتمال زیاد در آمریکای شمالی رخ داده است، اما حدود 55 میلیون سال پیش آنها در سراسر تنگه برینگ و به آسیا افتادند
کلمات دیگر: