کلمه جو
صفحه اصلی

dewey


جان دیویی (فیلسوف امریکایی)

انگلیسی به فارسی

جان دیویی (فیلسوف آمریکایی)


دیوای


انگلیسی به انگلیسی

• family name; melvil dewey (1851-1931), american educator and inventor of the dewey decimal system; john dewey (1859-1952), american philosopher and educator, one of the founders of the school of pragmatism

جملات نمونه

1. He is a philosopher who belongs with Dewey.
[ترجمه ترگمان]او فیلسوفی است که به دیویی تعلق دارد
[ترجمه گوگل]او فیلسوفی است که متعلق به دیویی است

2. Dewey was influential in shaping economic policy.
[ترجمه ترگمان]دیویی در شکل گیری سیاست اقتصادی تاثیرگذار بود
[ترجمه گوگل]دیوی در شکل گیری سیاست اقتصادی تاثیرگذار بود

3. Dewey said that legalizing marijuana would encourage people to experiment with hard drugs such as cocaine or heroin.
[ترجمه ترگمان]دیویی گفت که قانونی کردن ماری جوانا باعث تشویق مردم برای آزمایش داروهای سخت مانند کوکائین یا هروئین می شود
[ترجمه گوگل]دیویی گفت که قانونی کردن ماری جوانا مردم را تشویق به آزمایش مواد مخدر سخت مانند کوکائین و هروئین می کند

4. In seeking to counteract these forces Dewey especially emphasized the potential importance of the educative role of social institutions.
[ترجمه ترگمان]در تلاش برای مقابله با این نیروها، دیویی به اهمیت بالقوه نقش آموزشی نهاده ای اجتماعی تاکید می کرد
[ترجمه گوگل]در تلاش برای مقابله با این نیروها، دیویی به ویژه بر اهمیت بالقوه نقش آموزشی نقش نهادهای اجتماعی تاکید کرد

5. A relative index as originally proposed by Melville Dewey, contains at least one entry for each subject in the scheme.
[ترجمه ترگمان]یک شاخص نسبی که در اصل توسط ملویل دوی پیشنهاد شد، شامل حداقل یک ورودی برای هر موضوع در این طرح است
[ترجمه گوگل]یک شاخص نسبی که در ابتدا توسط Melville Dwey پیشنهاد شده است، شامل حداقل یک ورودی برای هر موضوع در طرح است

6. The work of Dewey Within political theory the work of John Dewey has been particularly influential.
[ترجمه ترگمان]کار دیویی در نظریه سیاسی اثر جان دیویی بسیار تاثیرگذار بود
[ترجمه گوگل]کار دیوید در تئوری سیاسی کار جان دیوی بسیار تاثیرگذار بوده است

7. Dewey had been in hospital for several weeks suffering from malaria.
[ترجمه ترگمان]دیویی چندین هفته بود که از مالاریا رنج می برد
[ترجمه گوگل]دویلی چندین هفته از مالاریا در بیمارستان بوده است

8. But Dewey adamantly opposed a dual system of education, with one curriculum for the college-bound and another for everyone else.
[ترجمه ترگمان]اما دیویی به شدت با یک سیستم آموزشی دوگانه مخالف بود و یک برنامه درسی برای این کالج و دیگری برای بقیه داشت
[ترجمه گوگل]اما دیویی به شدت مخالف سیستم دوگانه آموزش و پرورش، با یک برنامه درسی برای کالج و دیگری برای همه افراد دیگر بود

9. Like Dewey, Rice had a holistic, some would say anti-intellectual, view of education as a process of personal growth.
[ترجمه ترگمان]مانند دیویی، رایس یک رویکرد کل گرا داشت و برخی از آن ها عقیده ضد فکری، دیدگاه آموزش را به عنوان یک فرآیند رشد فردی بیان می کرد
[ترجمه گوگل]رایس، مانند دوی، یکپارچه بود، بعضی می گفت که ضد روشنفکرانه، دیدگاه آموزش و پرورش به عنوان فرآیند رشد شخصی است

10. Dewey himself campaigned with the portly dignity of an incumbent, while Truman screeched and kicked like an outsider.
[ترجمه ترگمان]او \"دویی\" با وقار شدید یک متصدی مبارزه کرد، در حالی که \"ترومن\" جیغ کشید و مانند یک غریبه ضربه زد
[ترجمه گوگل]دیوئی خود را با شایستگی پنهانی یک حاکم مبارزه کرد، در حالیکه ترومن به عنوان یک بیگانه کوبید و لگد زد

11. In order to realize this objective Dewey felt that a fundamental reconstruction of social institutions was required.
[ترجمه ترگمان]برای تحقق این هدف، دیویی احساس می کرد که بازسازی اساسی موسسات اجتماعی مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]به منظور تحقق این هدف، دویی احساس کرد که بازسازی بنیادی نهادهای اجتماعی مورد نیاز بود

12. Pleased to meet you, Mr. Dewey, I'm Zhonghua Yang from Dafa Garments.
[ترجمه ترگمان]از دیدنتون خوشحالم آقای دووی، من دکتر یانگ هستم از Dafa garments
[ترجمه گوگل]با خوشحالی از دیدار شما، آقای دیوی، من Zhonghua یانگ از پوشاک دافا هستم

13. A man named Fred Dewey wrote to friends back home that it took him two weeks just to move his supplies from Skagway to the mountain. His wrote that his body hurt because of the extremely hard work.
[ترجمه ترگمان]مردی به نام فرد \"دویی\" به دوستانش نامه نوشت که دو هفته طول کشید تا supplies را از Skagway به کوهستان منتقل کند نوشته بود که بدنش به دلیل کار بسیار سخت جریحه دار شده است
[ترجمه گوگل]فردی به نام فرد دیوی به دوستانش به خانه می نوشت که دو هفته طول کشید تا وسایلش را از Skagway به کوه منتقل کند او نوشت که بدن او به دلیل کار بسیار سخت آسیب دیده است

14. In the educational works of Dewey, the democratism occupied the very important position.
[ترجمه ترگمان]در کاره ای آموزشی دیویی، democratism جایگاه بسیار مهمی را اشغال کرد
[ترجمه گوگل]در آثار آموزشی دیوئی، دموکراتیزم موقعیت بسیار مهمی را به دست گرفت

15. Mr. Dewey, may I introduce Mr. Li to you?
[ترجمه ترگمان]آقای دووی، میشه آقای لی رو بهتون معرفی کنم؟
[ترجمه گوگل]آقای دیوی، آیا ممکن است آقای لی را به شما معرفی کنم؟


کلمات دیگر: