کارت نسیه، کارت حساب اعتباری
charge card
کارت نسیه، کارت حساب اعتباری
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: see credit card.
• plastic card with a magnetic strip given to a customer by a bank or other business for the purpose of making purchases on credit, credit card, charge plate
جملات نمونه
1. The banks have long competed with American Express's charge cards and various store cards.
[ترجمه ترگمان]بانک ها به مدت طولانی با کارت های شارژ اکسپرس آمریکا و کارت های مختلف فروشگاه رقابت کرده اند
[ترجمه گوگل]بانکها مدتها با کارتهای پرداخت American Express و کارتهای مختلف فروشگاه رقابت دارند
[ترجمه گوگل]بانکها مدتها با کارتهای پرداخت American Express و کارتهای مختلف فروشگاه رقابت دارند
2. Visa and MasterCard charge cards that promote the schools and offer them a share of every purchase made with the cards.
[ترجمه ترگمان]کارت های اعتباری ویزا و MasterCard که مدارس را ترویج می کنند و به آن ها سهم هر خرید را با کارت ها ارائه می کنند
[ترجمه گوگل]کارت های اعتباری ویزا و MasterCard که مدارس را ارتقا می دهند و سهمی از هر خرید که با کارت انجام می شود را ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]کارت های اعتباری ویزا و MasterCard که مدارس را ارتقا می دهند و سهمی از هر خرید که با کارت انجام می شود را ارائه می دهد
3. She looked like a woman with charge cards.
[ترجمه ترگمان]شبیه زنی بود که کارت های اعتباری داشت
[ترجمه گوگل]او مانند یک زن با کارت های شارژ نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او مانند یک زن با کارت های شارژ نگاه کرد
4. Business charge cards are relatively cheap considering the freedom that they offer.
[ترجمه ترگمان]کارت های شارژ کسب وکار نسبت به آزادی که ارائه می دهند، نسبتا ارزان هستند
[ترجمه گوگل]کارت های کسب و کار شارژ با توجه به آزادی که ارائه می دهند نسبتا ارزان هستند
[ترجمه گوگل]کارت های کسب و کار شارژ با توجه به آزادی که ارائه می دهند نسبتا ارزان هستند
5. Save even more with charge card!
[ترجمه ترگمان]حتی بیشتر از کارت شارژ ذخیره کنید!
[ترجمه گوگل]با کارت شارژ حتی بیشتر ذخیره کنید!
[ترجمه گوگل]با کارت شارژ حتی بیشتر ذخیره کنید!
6. You can't use your charge card at this bar.
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید از کارت اعتباری شما در این بار استفاده کنید
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید از کارت اعتباری خود در این نوار استفاده کنید
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید از کارت اعتباری خود در این نوار استفاده کنید
7. Well, I have a charge card.
[ترجمه ترگمان] خب، من یه کارت اعتباری دارم
[ترجمه گوگل]خوب، من یک کارت اعتباری دارم
[ترجمه گوگل]خوب، من یک کارت اعتباری دارم
8. Credit and charge card fraud costs cardholders and issuers hundreds of millions of dollars each year.
[ترجمه ترگمان]هزینه کارت اعتباری و حواله به cardholders و صادر کنندگان سالانه صدها میلیون دلار هزینه دارد
[ترجمه گوگل]تقلب کارت اعتباری و کارت شارژ صاحبان کارت ها و صادر کنندگان صدها میلیون دلار در هر سال است
[ترجمه گوگل]تقلب کارت اعتباری و کارت شارژ صاحبان کارت ها و صادر کنندگان صدها میلیون دلار در هر سال است
9. Could you get charge card at the front desk if you play golf now?
[ترجمه ترگمان]اگه الان گلف بازی کنی میتونی کارت رو پشت میز پذیرش بگیری؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید کارت بازی را در میزگرام دریافت کنید اگر اکنون گلف را بازی می کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید کارت بازی را در میزگرام دریافت کنید اگر اکنون گلف را بازی می کنید؟
10. Last month Amex introduced a charge card aimed at people in their 20 s.
[ترجمه ترگمان]ماه گذشته Amex یک کارت شارژ با هدف افراد در دهه ۲۰ ام وارد کرد
[ترجمه گوگل]ماه گذشته، Amex یک کارت اعتباری را برای افراد بالای 20 سال معرفی کرد
[ترجمه گوگل]ماه گذشته، Amex یک کارت اعتباری را برای افراد بالای 20 سال معرفی کرد
11. It's time somebody took away the government's charge card.
[ترجمه ترگمان]وقت آن رسیده که کسی کارت شارژ دولت را بگیرد
[ترجمه گوگل]وقت آن است که کسی کارت اعتباری دولت را بگیرد
[ترجمه گوگل]وقت آن است که کسی کارت اعتباری دولت را بگیرد
12. You can't charge card at this bar.
[ترجمه ترگمان]تو توی این بار کارت اعتباری نداری
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید کارت را در این نوار بپردازید
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید کارت را در این نوار بپردازید
13. Imagine having a universal charge card and you have many many monies and credits on it.
[ترجمه ترگمان]تصور کنید که یک کارت شارژ جهانی داشته باشید و پول و اعتبار زیادی در آن دارید
[ترجمه گوگل]تصور کنید که یک کارت اعتباری جهانی داشته باشید و شما پول و اعتبار زیادی در آن دارید
[ترجمه گوگل]تصور کنید که یک کارت اعتباری جهانی داشته باشید و شما پول و اعتبار زیادی در آن دارید
14. For example, by using a charge card, credit card or personal identification number.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، با استفاده از کارت شارژ، کارت اعتباری یا شماره شناسایی شخصی
[ترجمه گوگل]برای مثال، با استفاده از یک کارت اعتباری، کارت اعتباری یا شماره شناسایی شخصی
[ترجمه گوگل]برای مثال، با استفاده از یک کارت اعتباری، کارت اعتباری یا شماره شناسایی شخصی
کلمات دیگر: