کلمه جو
صفحه اصلی

akkadian


زبان آکادی (که امروزه نایاب است و شاخه ی شرقی زبان های سامی بوده)، وابسته به زبان و فرهنگ آکاد، نژاد اکد یا اکاد

انگلیسی به فارسی

اکادادیان


نژاد اکد یا اکاد


انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to the ancient mesopotamian kingdom of akkad; of or pertaining to akkadian, of or pertaining to the ancient language of assyria and babylonia
native or inhabitant of the ancient mesopotamian kingdom of akkad
ancient semitic language of assyria and babylonia

جملات نمونه

1. Let's eliminate the course on akkadian hieroglyphics.
[ترجمه ترگمان]بیا مسیر hieroglyphics رو از بین ببریم
[ترجمه گوگل]بیایید درس را در هیرئو گرایی های akkadian حذف کنیم

2. At the same time, the Akkadian language replaced Sumerian, which continued to be used by scribes only for monumental inscriptions and religious literature.
[ترجمه ترگمان]در همین زمان زبان Akkadian به زبان سومری جای گرفت که به کار رفته توسط کاتبان تنها برای کتیبه های تاریخی و ادبیات مذهبی نیز ادامه داشت
[ترجمه گوگل]در همان زمان، زبان اککدیایی سومریایی را جایگزین کرد، که همچنان توسط آثارشان فقط برای کتیبه های تاریخی و ادبیات مذهبی مورد استفاده قرار می گرفت

3. The administration was centralised and the Semitic language Akkadian (named after Sargon's capital) was introduced as the official language in preference to Sumerian.
[ترجمه ترگمان]دولت مرکزی بود و زبان سامی Akkadian (نام بعد از پایتخت Sargon)به عنوان زبان رسمی در اولویت با سومری معرفی شد
[ترجمه گوگل]دولت متمرکز بود و زبان اکرمی زبان سامی (به نام پایتخت سرنگون) به عنوان زبان رسمی به عنوان اولویت سومر معرفی شد

4. After Sumerian, Akkadian, Babylonian, Assyrian domination of the turns, the number of gods, as in other parts of the human rare.
[ترجمه ترگمان]بعد از سومری، Akkadian، بابلی، آشوری در turns، تعداد خدایان مثل سایر قسمت های بشری نادر است
[ترجمه گوگل]پس از Sumerian، Akkadian، Babylonian، سلطهی آشوریان از نوبتها، تعداد خدایان، همانطور که در سایر قسمتهای انسان نادر است

5. In some lists the middle columns is an Akkadian logogram, the last column gives apparently the Akkadian meaning written phonetically and corresponding to the logogram.
[ترجمه ترگمان]در برخی از لیست ها، ستون های میانی یک Akkadian Akkadian است، آخرین ستون به وضوح معنای Akkadian نوشته شده را می دهد و متناظر با the است
[ترجمه گوگل]در برخی از لیست ستون های میانی یک لگامگر Akkadian است، آخرین ستون به نظر می رسد به معنی Akkadian به صورت فونتیکی و منطبق با لگوم

6. Sumerian and Akkadian Babylonians inherited the achievements of human civilization and carry forward the civilization of Mesopotamia to the peak.
[ترجمه ترگمان]Babylonians سومری و Akkadian نیز دستاوردهای تمدن انسانی را به ارث برده و تمدن بین النهرین را به اوج می رسانند
[ترجمه گوگل]بابلی سومری و اکادادیایی دستاوردهای تمدن بشری را به ارث برده و تمدن بین النهرین را به قله رساند

7. Essentially what's going on here is the underlying Akkadian words, I guess, are awilum, mushkenum, and then a third category, slave.
[ترجمه ترگمان]اساسا آنچه در اینجا ادامه دارد این است که کلمات کلیدی،، I، mushkenum و سپس دسته سوم برده می شوند
[ترجمه گوگل]اساسا آنچه که در اینجا اتفاق می افتد، کلمات کلیدی Akkadian است، حدس می زنم، awilum، mushkenum، و سپس یک رده سوم، برده

8. Nowadays Assyrian is considered a dialect of Akkadian .
[ترجمه ترگمان]امروزه آشوری به عنوان یک گویش of شناخته می شود
[ترجمه گوگل]امروزه آشوریان، گویش اکادادی است

9. Let's eliminate the course on Akkadian hieroglyphics.
[ترجمه ترگمان]بیا مسیر hieroglyphics رو از بین ببریم
[ترجمه گوگل]بیایید درس را در مورد هژوگلیف های Akkadian حذف کنیم

10. The last of the great Akkadian emperors was Naram-Sin.
[ترجمه ترگمان]آخرین امپراتور بزرگ امپراتور Naram بود
[ترجمه گوگل]آخرین امپراتورهای Akkadian بزرگ Naram-Sin بود

11. The form of Akkadian used in Babylonia.
[ترجمه ترگمان]شکل of مورد استفاده در بابل
[ترجمه گوگل]شکل Akkadian مورد استفاده در بابل

12. The brand of Aramaic that Assyrians spoke was, and is, heavily infused with Akkadian words, so much so that scholars refer to it as Assyrian Aramaic . ?
[ترجمه ترگمان]زبان آرامی که آشوریان صحبت کرده بودند و به شدت با کلمات Akkadian دمیده شده است، به طوری که اندیشمندان به آن به عنوان آرامی آشوری اشاره می کنند ؟
[ترجمه گوگل]مارک آرمیآریایی که آشوریان صحبت میکرد، به شدت با واژههای اکدایی نوشته شده بود، به طوری که دانشمندان به آن به عنوان آریایی آشوری اشاره کردند ؟

13. The Mesopotamian view on the supernatural is an inextricable mixture of Sumerian and Akkadian origin, influenced by an unknown substrate population.
[ترجمه ترگمان]دیدگاه بین النهرین در مورد ماورای طبیعی یک ترکیب inextricable از origin سومری و Akkadian است که تحت تاثیر جمعیت زیر لایه ناشناخته ای قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]دیدگاه بین النهرین در مورد فراموشی ترکیبی غیر مجزا از منشا سومری و اکادادی است که تحت تأثیر جمعیت نامطلوب قرار گرفته است

14. Assyrians have used two languages throughout their history: ancient Assyrian ( Akkadian ), and Modern Assyrian ( neo - syriac ).
[ترجمه ترگمان]آشوریان از دو زبان در طول تاریخ خود استفاده کرده اند: آشوری قدیم (Akkadian)و آشوری نوین (نئو - syriac)
[ترجمه گوگل]Assyrians در طول تاریخ خود دو زبان را استفاده کرده اند: آشوریان باستانی (Akkadian)، و مدرن آشوری (Neo-Syrian)


کلمات دیگر: