کلمه جو
صفحه اصلی

devilishly

انگلیسی به انگلیسی

• diabolically, demonically; wickedly, fiendishly

جملات نمونه

1. she is devilishly clever
او در زرنگی دست شیطان را از پشت بسته.

2. that day it was devilishly hot
آن روز بی اندازه گرم بود.

3. Nor was he as devilishly brilliant as George Best.
[ترجمه ترگمان]و او نیز به اندازه جورج به اندازه جورج brilliant
[ترجمه گوگل]او به عنوان جادوگر به عنوان جادوگر به عنوان جورج بهترین نیست

4. Because he was so devilishly attractive that she couldn't resist him?
[ترجمه ترگمان]به خاطر اینکه او انقدر جذاب بود که نمی توانست در مقابلش مقاومت کند؟
[ترجمه گوگل]از آنجا که او بسیار شگفت انگیز بود جذاب بود که او نمیتوانست به او مقاومت کند؟

5. But they matter enormously-and they will be devilishly hard to achieve.
[ترجمه ترگمان]اما آن ها بسیار مهم هستند - و به سختی می توان به آن ها دست یافت
[ترجمه گوگل]اما آنها به شدت اهمیت دارند - و برای رسیدن به آنها دشوار خواهد بود

6. It is devilishly painful.
[ترجمه ترگمان]خیلی دردناک است
[ترجمه گوگل]این شیطانی دردناک است

7. The second is that the sandwich choice is devilishly complicated.
[ترجمه ترگمان]دومین موضوع این است که انتخاب ساندویچ بسیار پیچیده است
[ترجمه گوگل]دوم این است که انتخاب ساندویچ شیطانی پیچیده است

8. That required them to create a devilishly thin -- and carefully tapered -- sound board .
[ترجمه ترگمان]این کار به آن ها نیاز داشت که یک صفحه نازک با دقت و با دقت اندک بسازند
[ترجمه گوگل]که آنها را به ایجاد یک شیطان شیطانی نازک و با دقت سفت - هیئت مدیره صدا

9. No other contemporary band is this fiercely unique or devilishly immediate.
[ترجمه ترگمان]هیچ گروه امروزی معاصر به شدت منحصر به فرد یا devilishly نیست
[ترجمه گوگل]هیچ گروهی دیگر معاصر اینقدر نیرومند و منحصر به فرد نیستند

10. It's easy enough in the early stages, but gets devilishly hard as you get further on.
[ترجمه ترگمان]در مراحل اولیه به اندازه کافی آسان است، اما هر چه بیشتر ادامه دهید به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]این به اندازه کافی آسان در مراحل اولیه است، اما شما به سختی می توانید سخت کار کنید

11. It is not only helpful to solve some problems, such as small-sample, devilishly learning, big-dimension and local minimum, but also is of strong generalization(forecasting) ability.
[ترجمه ترگمان]این نه تنها برای حل برخی از مشکلات مفید است، مانند یادگیری sample، یادگیری تقلیدی، ابعاد بزرگ و حداقل محلی، بلکه همچنین از توانایی (پیش بینی)قوی نیز برخوردار است
[ترجمه گوگل]این نه تنها مفید است برای حل برخی از مشکلات، مانند نمونه کوچک، یادگیری شیطان، ابعاد بزرگ و حداقل محلی، بلکه توانایی قوی (پیش بینی) قوی است

12. His retelling of ancient stories that poke fun at our society is devilishly clever.
[ترجمه ترگمان]بازگو کردن داستان های باستانی که در جامعه ما تفریح می کنند بسیار هوشمندانه است
[ترجمه گوگل]تجسم او از داستان های باستانی که در جامعه ما سرگرم کننده است، شیطانی است

13. But exactly where hippos sit on the artiodactyl family tree has proved devilishly difficult to discern.
[ترجمه ترگمان]اما دقیقا همانجایی که اسب آبی روی درخت خانواده artiodactyl می نشیند و تشخیص آن دشوار است
[ترجمه گوگل]اما دقیقا همانطور که قبیله ای ها در درخت خانواده آرتیوداتیل نشسته اند، به سختی کشف شده اند

14. This, it turns out, is obvious in theory but devilishly challenging to show in reality.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این موضوع در تئوری کاملا مشهود است اما برای نشان دادن واقعیت چالش برانگیز است
[ترجمه گوگل]این، معلوم است، در نظریه واضح است، اما به شیوه ای شیطانی برای نشان دادن در واقعیت چالش برانگیز است


کلمات دیگر: