کلمه جو
صفحه اصلی

deviousness


بیراهی، کجی، پرتی، سرگردانی

انگلیسی به فارسی

بی ادب بودن


انگلیسی به انگلیسی

• perversion, deception, sneakiness; circuitousness

جملات نمونه

1. deviousness cannot be concealed for too long
حقه بازی را نمی شود برای مدت طولانی پنهان نگه داشت.

2. Clinton's deviousness evoked a fury among Republicans, and contributed to the malign partisanship of the capital.
[ترجمه ترگمان]deviousness کلینتون خشم خود را در میان جمهوری خواهان برانگیخته، و به هواداری از تعصب مضر پایتخت کمک کرد
[ترجمه گوگل]بی ادب بودن کلینتون موجب خشم میان جمهوریخواهان شد و باعث شد که حزب سوسیالیزم پایتخت را به خطر بیندازد

3. The infinite deviousness of "the ruling classes" and the immense difficulty of the left's task are a given in these halls.
[ترجمه ترگمان]تعداد نامحدود \"طبقات حاکم\" و دشواری زیاد کار چپ، در این سالن ها ارائه شده است
[ترجمه گوگل]بی نظمی بی نظیری از 'طبقات حاکم' و سختی بسیار زیاد کارهای چپ، در این تالار ها داده می شود

4. But not all the skills and ingenuity of law draftsmen could wholly circumvent the deviousness of ancient land law.
[ترجمه ترگمان]اما نه تمام مهارت و نبوغ قانون، می توانست به طور کامل از قوانین قانون سرزمین باستانی جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]اما تمام مهارت ها و نوآوری طراحان قانون نمی تواند به طور کامل از غرق شدن قانون زمین باستان دور بماند

5. No wonder this Government is so despised - Major's double standards smack of deviousness.
[ترجمه ترگمان]تعجبی ندارد که این دولت تا این حد منفور است - استانداردهای دوگانه Major
[ترجمه گوگل]جای تعجب نیست که این دولت از این جهت نادیده گرفته شده است

6. Cantor was barely able to utter this single word, so full of suspense, desire, triumph, and some deviousness.
[ترجمه ترگمان]به زحمت می توانست این کلمه را به زبان آورد، سرشار از نگرانی، اشتیاق، پیروزی، و چند deviousness
[ترجمه گوگل]کانتور به سختی توانست این کلمۀ را بیان کند، بنابراین پر از تعلیق، تمایل، پیروزی و برخی از بی ادبی بودن

7. He drew closer. Shaking, shivering, breathing in short, sharp stabs, I could no longer see the whites of my father's eyes - only their brown centres, staring me down. There was no deviousness there.
[ترجمه ترگمان]نزدیک تر شد لرزان و لرزان در حالی که لرزان و لرزان نفس می کشیدم، دیگر نمی توانستم سفیدی چشم پدرم را ببینم - فقط مراکز قهوه ای آن ها، که به من خیره شده بودند هیچ deviousness وجود نداشت
[ترجمه گوگل]او نزدیکتر شد تکان دادن، لرزیدن، تنفس کوتاه، تیزهای تیز، دیگر نمیتوانست سفیدپوستان چشم پدرم را ببیند - فقط مراکز قهوه ای من، به من زل زده اند وجود ندارد

8. Whatever they choose as a course of action is done out in the open without a measure of deviousness.
[ترجمه ترگمان]هر کاری که آن ها به عنوان یک دوره عمل انتخاب می کنند در فضای باز بدون اندازه گیری deviousness انجام می شود
[ترجمه گوگل]هرچیزی که آنها به عنوان یک دوره عمل انتخاب می کنند، بدون هیچ گونه اندازه گیری از بی حرمتی انجام می شود

9. These adjectives mean disposed to or marked by indirection or deviousness in the gaining an end.
[ترجمه ترگمان]این صفات از روی عمد یا روی عمد و یا روی عمد آن را در دست خود قرار داده بودند
[ترجمه گوگل]این صفت ها به معنای قرار دادن یا نشان دادن به صورت غیر مستقیم یا ناهموار در رسیدن به پایان است

10. Dai Li was a natural for the job: he was the classic rise from obscurity to great power through cunning, intelligence, and deviousness.
[ترجمه ترگمان]دای لی برای این شغل طبیعی بود: او یک صعود کلاسیک از تاریکی به قدرت بزرگ از طریق زیرکی، هوش و deviousness بود
[ترجمه گوگل]دای لی برای این کار طبیعی بود: او ظهور کلاسیک از نا آشنا به قدرت بزرگ را از طریق حیله، هوش و ناتوانی


کلمات دیگر: