چاچول بازی، زبان بازی
charlatanism
چاچول بازی، زبان بازی
انگلیسی به فارسی
شارلاتانیسم
انگلیسی به انگلیسی
• fraud, deception, quackery
جملات نمونه
1. They also bared the basic charlatanism underlying all of the Chiang regime's tactics.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین the اساسی اصلی تمام تاکتیک های خشونت علیه رژیم چیانگ را نشان دادند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین کریلتانیسم اساسی را که تمامی تاکتیک های رژیم چیانگ را پایه ریزی می کند، تضعیف می کند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین کریلتانیسم اساسی را که تمامی تاکتیک های رژیم چیانگ را پایه ریزی می کند، تضعیف می کند
2. Dominic said it was a fraudulent use of locale, a piece of charlatanism.
[ترجمه ترگمان]دومینیک گفت که این یک استفاده تقلبی از محلی است، یک تکه کاغذ پوستی
[ترجمه گوگل]دومینیک گفت که این یک استفاده جعلی از زبان محلی است، یک قطعه شارلاتانیسم
[ترجمه گوگل]دومینیک گفت که این یک استفاده جعلی از زبان محلی است، یک قطعه شارلاتانیسم
3. But here this talent has degenerated into a cynical showbiz charlatanism.
[ترجمه ترگمان]اما در اینجا این استعداد تبدیل به یک سیرک پر زرق و مرج شده است
[ترجمه گوگل]اما در اینجا این استعداد به یک charlatanism showbiz cynical تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]اما در اینجا این استعداد به یک charlatanism showbiz cynical تبدیل شده است
4. NO ONE, remarked Bismarck, has any idea how much charlatanism there is in diplomacy.
[ترجمه ترگمان]بیسمارک به میان سخن او دوید و گفت: هیچ کس نمی داند که چقدر در دیپلماسی وجود دارد
[ترجمه گوگل]هیچ کس، بسمارک را نگفت، هیچ ایده ای در مورد چارلاتانیسم در دیپلماسی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ کس، بسمارک را نگفت، هیچ ایده ای در مورد چارلاتانیسم در دیپلماسی وجود ندارد
5. It is unkind and, to speak plainly, has a touch of charlatanism in it.
[ترجمه ترگمان]این حرف نامهربان است و رک و پوست کنده سخن می گوید
[ترجمه گوگل]این بی نظیر است و به صراحت بیان می کند که در آن چارلطانی گره خورده است
[ترجمه گوگل]این بی نظیر است و به صراحت بیان می کند که در آن چارلطانی گره خورده است
6. There is no philosophy in the period between Kant and myself; only mere University charlatanism.
[ترجمه ترگمان]در دوره بین کانت و من هیچ فلسفه ای وجود ندارد؛ تنها دانشگاه صرف charlatanism
[ترجمه گوگل]در دوره بین کانت و من هیچ فلسفی وجود ندارد؛ صرفا دانشگاه شارلاتانیسم
[ترجمه گوگل]در دوره بین کانت و من هیچ فلسفی وجود ندارد؛ صرفا دانشگاه شارلاتانیسم
کلمات دیگر: