کلمه جو
صفحه اصلی

monomorphic


تک دیس، تک ریخت

انگلیسی به فارسی

تک دیس، تکریخت


همدیس، همریخت (monomorthous هم می‌گویند)


مونومورفیک


انگلیسی به انگلیسی

• having one form (biology)

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] تکدیسه، تکریخت، تکسان

جملات نمونه

1. Conclusion RFCA of frequent monomorphic ventricular ectopic beats originating in the right outflow tract is safe and effective.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری RFCA از monomorphic frequent ventricular که از مجرای سرریز راست نشات می گیرند، ایمن و موثر هستند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری RFCA از ضربات خارج رحمی بطنی مغناطیسی مکرر در راه خروجی مناسب، امن و موثر است

2. Therefore, the most significant feature for origin of monomorphic population is the founder events of self-compatibility of long-styled individuals.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، مهم ترین ویژگی اصلی جمعیت monomorphic، وقایع اصلی سازگاری با افراد با طول مدت است
[ترجمه گوگل]بنابراین، مهمترین ویژگی منشاء جمعیت مونوورفیک، حوادث بنیانگذار خود سازگاری افراد بلندمدت است

3. The nuclei are monomorphic with inconspicuous nucleoli.
[ترجمه ترگمان]هسته با nucleoli نامریی مرطوب می شود
[ترجمه گوگل]هسته ها منومورفیک با هسته های غیر قابل تشخیص هستند

4. AMY was monomorphic in Small tailed Han sheep, Tan sheep, Gansu Alpine Merino and was polymorphisms in Qinghai Merino, Tibetan sheep in Gasu, Tibetan sheep in Qinghai.
[ترجمه ترگمان]\"ایمی\" در روستای \"هان گوان\" (هان)کوچک، Tan گوسفند، گانسو و and آلپاین and و در Qinghai، گوسفند تبتی در Gasu، و گوسفند تبتی در Qinghai وجود داشت
[ترجمه گوگل]AMY مونومورف در گوسفند کوچک هوانگ هان، گوسفند قهوهای، گانسو آلپاین مرینو و پلی مرفیسم در چینگهای مرینو، گوسفند تبتانه در Gasu، گوسفند تبتانه در چینگهای بود

5. The programmed stimulation induced sustained monomorphic ventricular tachycardia in 1patients (30%) ventricular fibrillation in 4 (8%), no arrhythmias induced in 31 (62%).
[ترجمه ترگمان]تحریک برنامه ریزی شده منجر به فیبریلاسیون دهلیزی توسط فیبریلاسیون دهلیزی در ۱ بیمار (۳۰ درصد)فیبریلاسیون دهلیزی در ۴ (۸ درصد)، و هیچ بی نظمی در ۳۱ (۶۲ %)نشد
[ترجمه گوگل]تحریک برنامه ریزی شده تاکیکاردی بطنی مونومورفیک پایدار را در فیبریلاسیون بطنی (30٪) در 4 (8٪)، بدون آریتمی ناشی از 31 (62٪) ایجاد کرد

6. The test was susceptible to errors induced by monomorphic call transformation and subsequent deoptimization.
[ترجمه ترگمان]این آزمایش مستعد خطاهای ناشی از تبدیل فراخوانی monomorphic و deoptimization بعدی بود
[ترجمه گوگل]این آزمایش حساسیت به اشتباهات ناشی از تحریک تماس منومورفیک و پس از آن اعمال جراحی بود

7. Conclusion Sustained monomorphic ventricular tachycardia can be terminated effectively if correct methods of termination were employed purposefully .
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری در صورتی که روش های صحیح اتمام به صورت هدفمند مورد استفاده قرار گیرند، نتیجه monomorphic یا tachycardia پایدار می تواند به طور موثر خاتمه یابد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: تاکیکاردی بطنی مونومورفی پایدار می تواند به طور موثری در صورتی که روش های صحیح کوتاه کردن هدفمند مورد استفاده قرار می گیرد، متوقف شود

8. One example is class loading that invalidates monomorphic call transformations.
[ترجمه ترگمان]یک مثال، بارگذاری کلاس است که invalidates فراخوانی call نامیده می شود
[ترجمه گوگل]یک مثال بارگیری کلاس است که تحولات تماس مونومورف را نادیده می گیرد

9. Firstly, our results indicated that the monomorphic populations of L. pinceana were originated from adjacent western dimorphic populations.
[ترجمه ترگمان]ابتدا، نتایج ما نشان داد که جمعیت monomorphic L pinceana از جمعیت های dimorphic غربی مجاور سرچشمه گرفته شد
[ترجمه گوگل]اولا نتایج ما نشان داد که جمعیت مونوورفیک L pinceana از جمعیت مجاور دایورفیک غرب منشا گرفته شده است

10. This has profound implications for our understanding of the evolution of sexually monomorphic ornaments in many other bird species.
[ترجمه ترگمان]این امر مفاهیم عمیقی برای درک ما از تکامل زیورآلات مصنوعی جنسی در بسیاری از گونه های پرندگان دارد
[ترجمه گوگل]این امر برای درک ما از تکامل زیور آلات جنس مونورفیک در بسیاری از گونه های دیگر پرنده تاثیر زیادی دارد

11. Results The clinical attack pattern of atrial tachycardia was very similar to that of repetitive monomorphic ventricular tachycardia.
[ترجمه ترگمان]نتایج الگوی حمله بالینی of tachycardia شبیه به of monomorphic ventricular است
[ترجمه گوگل]نتایج: الگوی حمله بالینی تاکی کاردیو دهلیزی بسیار شبیه به تاکی کاردی بطنی مونومورفیک تکراری بود

12. VEGF was mainly secreted by hepatocytes, and was also positively expressed in liver sinusoid endothelial cells, fat-storing cells, myofibroblast and monomorphic nucleus cells.
[ترجمه ترگمان]VEGF عمدتا توسط hepatocytes ترشح می شود و همچنین به طور مثبت در سلول های اندوتلیال، سلول های اندوتلیال، سلول های چربی ساز، myofibroblast و سلول های هسته monomorphic نشان داده می شود
[ترجمه گوگل]VEGF عمدتا توسط هپاتوسیت ها ترشح شده است و همچنین در سلول های اندوتلیال سینوسیو کبد، سلول های ذخیره چربی، میوفیبروبلاست و سلول های هسته ای مونومورفی مثبت نشان داده شده است

13. Secondly, at the multi-flower level, the illegitimate spatial matching of sexual organs was increased in monomorphic populations.
[ترجمه ترگمان]دوم، در سطح چند گلی، تطبیق فضایی نامشروع اندام های جنسی در جمعیت های monomorphic افزایش یافت
[ترجمه گوگل]ثانیا، در سطح چند گل، تطبیق فضایی نامنظم ارگانهای جنسی در جمعیت مونورفیک افزایش یافت

14. Converting a virtual method call to a direct method call is called monomorphic call transformation.
[ترجمه ترگمان]تبدیل یک روش مجازی به فراخوانی روش مستقیم، فراخوانی فراخوانی monomorphic نامیده می شود
[ترجمه گوگل]تبدیل یک تماس متد مجازی به یک تماس مستقیم به روش، تبدیل فراخوانی تماس منومورفیک نامیده می شود


کلمات دیگر: