1. if the builder places the first brick off plumb. . .
خشت اول چون نهد معمار کج . . .
2. The builder of the manor house is a direct ancestor of the present owner.
[ترجمه ترگمان]سازنده خانه اربابی یکی از اجداد مستقیم صاحب فعلی است
[ترجمه گوگل]سازنده خانه حیاط پیشه اصلی مالک فعلی است
3. The builder looked at me as though I was barking mad.
[ترجمه ترگمان]سازنده آن طوری به من نگاه کرد که انگار دیوانه وار پارس می کنم
[ترجمه گوگل]سازنده به من نگاه کرد، مثل اینکه من دیوانه بودم
4. Her father was a builder in Birmingham.
[ترجمه ترگمان]پدرش یک سازنده در بیرمنگام بود
[ترجمه گوگل]پدرش سازنده در بیرمنگام بود
5. We got a local builder to do the work for us.
[ترجمه ترگمان]ما یک سازنده محلی برای انجام این کار برای ما به دست آوردیم
[ترجمه گوگل]ما یک سازنده محلی برای انجام کار برای ما داشته ایم
6. He makes a good living as a builder.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک سازنده به خوبی زندگی می کند
[ترجمه گوگل]او زندگی خوبی را به عنوان یک سازنده ایجاد می کند
7. We told the builder to finish the job as quickly as possible. Ask sounds a little more polite:He asked me to phone back.
[ترجمه ترگمان]ما به سازنده گفتیم که کارش را هرچه زودتر تمام کند از من کمی مودبانه پرسید: او از من خواست که تلفن کنم
[ترجمه گوگل]ما به سازنده گفتیم تا کار را با بیشترین سرعت ممکن انجام دهیم صدای کمی مودبانه بپرسد از من خواست تا تلفن را بفرستم
8. Employing the wrong builder can be a horribly expensive mistake .
[ترجمه ترگمان]employing اشتباه میتونه یک اشتباه وحشتناک باشه
[ترجمه گوگل]استفاده از سازنده اشتباه می تواند یک اشتباه وحشتناک گران قیمت باشد
9. I was apprenticed to a builder when I was fourteen.
[ترجمه ترگمان]وقتی چهارده سالم بود من در خانه یک سازنده کار می کردم
[ترجمه گوگل]وقتی چهارده ساله بودم به یک سازنده مشغول شدم
10. It's best to find a builder through personal recommendation.
[ترجمه ترگمان]بهتر است یک سازنده از طریق توصیه شخصی پیدا کنید
[ترجمه گوگل]بهتر است یک سازنده را از طریق توصیه شخصی پیدا کنید
11. The builder reckons 15 man-hours for the job.
[ترجمه ترگمان]بنا به تصور سازنده ۱۵ ساعت کار برای این شغل است
[ترجمه گوگل]سازنده 15 ساعت کار برای این کار را محاسبه می کند
12. The job was costed by builder at about $ 1500.
[ترجمه ترگمان]این شغل توسط سازنده در حدود ۱۵۰۰ دلار خرج شد
[ترجمه گوگل]این کار توسط سازنده در حدود 1500 دلار هزینه شد
13. The builder gave an approximate cost for fixing the roof.
[ترجمه ترگمان]سازنده یک هزینه تقریبی برای تعمیر سقف ارائه کرد
[ترجمه گوگل]سازنده هزینه تقریبی برای تعمیر سقف را داد
14. The builder had a commitment to finish the work on time.
[ترجمه ترگمان]این بنا یک تعهد برای اتمام کار در زمان داشت
[ترجمه گوگل]سازنده تا به حال تعهد به پایان کار در زمان
15. He worked as a builder in Chicago and remitted half his monthly wage to his family in the Philippines.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک سازنده در شیکاگو کار می کرد و نیمی از حقوق ماهانه خود را به خانواده خود در فیلیپین پرداخت
[ترجمه گوگل]او به عنوان سازنده در شیکاگو کار می کرد و نصف دستمزد ماهانه خود را به خانواده اش در فیلیپین پرداخت