منطقه آزاد
free zone
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a port or area of a city in which goods may be stored and reshipped to another country without customs duties.
دیکشنری تخصصی
[حسابداری] منطقه آزاد
جملات نمونه
1. But Northern Ireland remains a Labour free zone.
[ترجمه ترگمان]اما ایرلند شمالی همچنان آزاد است
[ترجمه گوگل]اما ایرلند شمالی باقی مانده است
[ترجمه گوگل]اما ایرلند شمالی باقی مانده است
2. There is dislocation - free zone around the crack tip which has similar shape as the plastic zone.
[ترجمه ترگمان]منطقه بدون جابجایی در اطراف نوک ترک وجود دارد که شکل مشابهی به عنوان ناحیه پلاستیکی دارد
[ترجمه گوگل]ناحیه جابجایی در اطراف نوک کرک وجود دارد که شکل شبیه منطقه پلاستیکی دارد
[ترجمه گوگل]ناحیه جابجایی در اطراف نوک کرک وجود دارد که شکل شبیه منطقه پلاستیکی دارد
3. Here is a Smoke Free Zone.
[ترجمه ترگمان]اینجا یک منطقه آزاد دود قرار دارد
[ترجمه گوگل]در اینجا یک منطقه آزاد دمی است
[ترجمه گوگل]در اینجا یک منطقه آزاد دمی است
4. Car - free zone size is not important, the key is to motivate every green on the trip.
[ترجمه ترگمان]اندازه منطقه عاری از خودرو مهم نیست، کلید آن است که به هر رنگ سبز در سفر انگیزه ببخشد
[ترجمه گوگل]اندازه منطقه آزاد خودرو مهم نیست، کلید سبب ایجاد انگیزه هر سبز در سفر می شود
[ترجمه گوگل]اندازه منطقه آزاد خودرو مهم نیست، کلید سبب ایجاد انگیزه هر سبز در سفر می شود
5. Is the storage in the tax free zone?
[ترجمه ترگمان]آیا این انبار در منطقه آزاد مالیات قرار دارد؟
[ترجمه گوگل]آیا ذخیره سازی در منطقه آزاد مالیاتی است؟
[ترجمه گوگل]آیا ذخیره سازی در منطقه آزاد مالیاتی است؟
6. Then the Free Zone Export Processing Zone will not be washed out then?
[ترجمه ترگمان]پس در آن صورت منطقه آزاد تجاری منطقه آزاد نخواهد شد؟
[ترجمه گوگل]سپس منطقه پردازش صادرات منطقه آزاد بعد از آن شسته نشود؟
[ترجمه گوگل]سپس منطقه پردازش صادرات منطقه آزاد بعد از آن شسته نشود؟
7. They oversee the activities of both the port and the free zone.
[ترجمه ترگمان]آن ها بر فعالیت های هر دو بندر و منطقه آزاد نظارت دارند
[ترجمه گوگل]آنها فعالیت های هر دو بندر و منطقه آزاد را نظارت می کنند
[ترجمه گوگل]آنها فعالیت های هر دو بندر و منطقه آزاد را نظارت می کنند
8. They work predominantly in industries such as food-processing, clothing and textiles and in the multinational assembly plants in the industrial free zones.
[ترجمه ترگمان]آن ها عمدتا در صنایعی مانند فرآوری مواد غذایی، پوشاک و منسوجات و در کارخانه های مونتاژ چند ملیتی در مناطق آزاد صنعتی کار می کنند
[ترجمه گوگل]آنها عمدتا در صنایع مانند صنایع غذایی، لباس و منسوجات و کارخانه های مونتاژ چندملیتی در مناطق آزاد صنعتی کار می کنند
[ترجمه گوگل]آنها عمدتا در صنایع مانند صنایع غذایی، لباس و منسوجات و کارخانه های مونتاژ چندملیتی در مناطق آزاد صنعتی کار می کنند
9. If the area is a subdivision for administrative purposes, it is called a a nuclear - free zone.
[ترجمه ترگمان]اگر منطقه زیربخش از اهداف اجرایی باشد، آن را یک منطقه عاری از انرژی می نامند
[ترجمه گوگل]اگر این ناحیه برای مقاصد اداری تقسیم بندی شده باشد، یک منطقه بدون هسته نامیده می شود
[ترجمه گوگل]اگر این ناحیه برای مقاصد اداری تقسیم بندی شده باشد، یک منطقه بدون هسته نامیده می شود
10. Haematoma in the abdominal cavity was found as an irregular echo free zone between left hepatic lobe and the transplanted pancreas.
[ترجمه ترگمان]Haematoma در حفره شکمی به عنوان یک منطقه آزاد echo بین بخش کبدی و پانکراس که به سمت پانکراس منتقل شده است، یافت می شود
[ترجمه گوگل]هماتوم در حفره شکمی به عنوان یک منطقه آزاد اکو ناحیه ای بین لوب کبد چپ و پانکراس پیوند پیوند دیده می شود
[ترجمه گوگل]هماتوم در حفره شکمی به عنوان یک منطقه آزاد اکو ناحیه ای بین لوب کبد چپ و پانکراس پیوند پیوند دیده می شود
11. The importance of the entry into force of all the existing nuclear - weapon - free zone treaties was stressed.
[ترجمه ترگمان]اهمیت ورود به نیروی تمام معاهدات منطقه عاری از سلاح هسته ای مورد تاکید قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اهمیت ورود به زور تمام موافقتنامه های منطقه ای موجود در سلاح های هسته ای تأکید شد
[ترجمه گوگل]اهمیت ورود به زور تمام موافقتنامه های منطقه ای موجود در سلاح های هسته ای تأکید شد
12. The results show that the precipitates on the grain boundaries and precipitate free zone (PFZ) were the main factor to enhance the intergranular crack of the alloy.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که رسوبات روی محدوده های گندم و منطقه آزاد رسوب عامل اصلی افزایش ترک intergranular آلیاژ هستند
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که رسوبات بر روی مرز دانه و منطقه آزاد رسوب (PFZ) عامل اصلی افزایش ترک دانه بین آلیاژ بوده است
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که رسوبات بر روی مرز دانه و منطقه آزاد رسوب (PFZ) عامل اصلی افزایش ترک دانه بین آلیاژ بوده است
13. Effects of quenching agent on grain boundary precipitates and precipitate free zone (PFZ) in 7055 aluminum alloy have been investigated by transmission electron microscope (TEM).
[ترجمه ترگمان]اثرات عامل جداسازی بر روی رسوبات مرزی غله و منطقه آزاد رسوب (PFZ)در آلیاژ آلومینیوم ۷۰۵۵ توسط میکروسکوپ الکترونی انتقالی بررسی شده است
[ترجمه گوگل]اثر مواد خنک کننده بر رسوب مرز دانه و منطقه آزاد رسوب (PFZ) در 7055 آلیاژ آلومینیوم توسط میکروسکوپ الکترونی انتقال (TEM) مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]اثر مواد خنک کننده بر رسوب مرز دانه و منطقه آزاد رسوب (PFZ) در 7055 آلیاژ آلومینیوم توسط میکروسکوپ الکترونی انتقال (TEM) مورد بررسی قرار گرفته است
14. The Chinese Government's position on the nuclear - weapon free zone issue is consistent and clear.
[ترجمه ترگمان]موضع دولت چین در مورد مساله منطقه عاری از سلاح هسته ای، ثابت و روشن است
[ترجمه گوگل]موضع دولت چین درباره مسئله منطقه آزاد سلاح هسته ای واضح و روشن است
[ترجمه گوگل]موضع دولت چین درباره مسئله منطقه آزاد سلاح هسته ای واضح و روشن است
پیشنهاد کاربران
منطقه آزاد تجاری
کلمات دیگر: