• (economics) balance of a company's income with deductions for the cost of raw materials salaries and payments to contractors (but without deducting financing expenses, marketing, management, and taxes)
gross profit
انگلیسی به انگلیسی
دیکشنری تخصصی
[حسابداری] سود ناخالص
[حقوق] سود ناخالص
[ریاضیات] سود غیر خالص، سود ناخالص، سود ناویژه
[حقوق] سود ناخالص
[ریاضیات] سود غیر خالص، سود ناخالص، سود ناویژه
جملات نمونه
1. Investments showed a gross profit of 26%.
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاری سود ناخالص ۲۶ درصد را نشان داد
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاری سود ناخالص 26٪ را نشان داد
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاری سود ناخالص 26٪ را نشان داد
2. Within 10 years they had a gross profit margin of 50%.
[ترجمه ترگمان]در عرض ۱۰ سال، آن ها حاشیه سود ناخالص حدود ۵۰ درصد داشتند
[ترجمه گوگل]در عرض 10 سال، حاشیه سود ناخالص 50٪ بود
[ترجمه گوگل]در عرض 10 سال، حاشیه سود ناخالص 50٪ بود
3. Sales less cost of sales yields a gross profit of $ 350.
[ترجمه ترگمان]فروش کم تر فروش سود ناخالص بیش از ۳۵۰ دلار است
[ترجمه گوگل]فروش کمتر هزینه فروش به سود ناخالص 350 دلار می رسد
[ترجمه گوگل]فروش کمتر هزینه فروش به سود ناخالص 350 دلار می رسد
4. However, gross profit was down only £2m to £94m.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، سود ناخالص فقط ۲ میلیون پوند به ۹۴ میلیون پوند رسید
[ترجمه گوگل]با این حال، درآمد ناخالص تنها 2 تا 2 پوند به 94 میلیون پوند رسید
[ترجمه گوگل]با این حال، درآمد ناخالص تنها 2 تا 2 پوند به 94 میلیون پوند رسید
5. This represents a difference or rather gross profit of 65p per dozen or £ 98 per bird over the same period.
[ترجمه ترگمان]این نشان دهنده اختلاف یا سود ناخالص بیش از ۶۵ میلیون پوند در هر پرنده در طی همین دوره است
[ترجمه گوگل]این نشان دهنده یک تفاوت یا سود ناخالص از 65 پوند در هر دوز یا 98 پوند در هر پرنده در همان دوره است
[ترجمه گوگل]این نشان دهنده یک تفاوت یا سود ناخالص از 65 پوند در هر دوز یا 98 پوند در هر پرنده در همان دوره است
6. The possibility of a high gross profit margin.
[ترجمه ترگمان]احتمال حاشیه سود ناخالص بالا
[ترجمه گوگل]احتمال حاشیه سود ناخالص بالا
[ترجمه گوگل]احتمال حاشیه سود ناخالص بالا
7. Gross income and gross profit are not absolutely and synchronous increase and decrease.
[ترجمه ترگمان]سود ناخالص و سود ناخالص به طور کامل و همزمان افزایش نمی یابد
[ترجمه گوگل]درآمد ناخالص و سود ناخالص به طور کامل و همزمان افزایش و کاهش نمی یابد
[ترجمه گوگل]درآمد ناخالص و سود ناخالص به طور کامل و همزمان افزایش و کاهش نمی یابد
8. In the same period gross profit ratio move to 57 percent compared to 51 percent in corresponding fiscal year.
[ترجمه ترگمان]در همین دوره نسبت سود ناخالص به ۵۷ درصد در مقایسه با ۵۱ درصد در سال مالی مشابه رشد می کند
[ترجمه گوگل]در همان زمان نسبت سود ناخالص به 57 درصد در مقایسه با 51 درصد در سال مالی مربوطه حرکت می کند
[ترجمه گوگل]در همان زمان نسبت سود ناخالص به 57 درصد در مقایسه با 51 درصد در سال مالی مربوطه حرکت می کند
9. Furthermore, Tianda uses three pronged approaches to enhancing gross profit margin: providing further value-added services, developing high-grade products, and more exports.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، Tianda از سه رویکرد سه جانبه برای افزایش حاشیه سود ناخالص استفاده می کند: ارائه خدمات ارزش افزوده بیشتر، توسعه محصولات درجه بالا، و صادرات بیشتر
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، Tianda از سه رویکرد رویکردی برای افزایش حاشیه سود ناخالص استفاده می کند: ارائه خدمات ارزش افزوده بیشتر، توسعه محصولات با کیفیت بالا و صادرات بیشتر
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، Tianda از سه رویکرد رویکردی برای افزایش حاشیه سود ناخالص استفاده می کند: ارائه خدمات ارزش افزوده بیشتر، توسعه محصولات با کیفیت بالا و صادرات بیشتر
10. Forprofit service companies build a 50% gross profit margin into their pricing strategies in order to have a 3-5% net profit margin at the end of the year—their definition of success.
[ترجمه ترگمان]شرکت های خدماتی forprofit حاشیه سود ناخالص ۵۰ درصدی را در استراتژی های قیمت گذاری خود ایجاد می کنند تا سود خالص ۳ - ۳ درصد سود خالص در پایان سال داشته باشند - تعریف آن ها از موفقیت
[ترجمه گوگل]شرکت های خدماتی با درآمد خالص 50٪ سود ناخالص را در استراتژی های قیمت گذاری خود قرار می دهند تا حاشیه سود خالص 3-5٪ در پایان سال را تعیین کنند - تعریف موفقیت آنها
[ترجمه گوگل]شرکت های خدماتی با درآمد خالص 50٪ سود ناخالص را در استراتژی های قیمت گذاری خود قرار می دهند تا حاشیه سود خالص 3-5٪ در پایان سال را تعیین کنند - تعریف موفقیت آنها
11. Gross profit is sale minus production cost.
[ترجمه ترگمان]سود ناخالص فروش من های هزینه تولید است
[ترجمه گوگل]سود ناخالص فروش معادل هزینه تولید است
[ترجمه گوگل]سود ناخالص فروش معادل هزینه تولید است
12. Reduce the rate of revenue decline, gross profit margin continued to improve.
[ترجمه ترگمان]کاهش نرخ کاهش درآمد، حاشیه سود ناخالص به بهبود خود ادامه داد
[ترجمه گوگل]کاهش نرخ کاهش درآمد، حاشیه سود ناخالص همچنان بهبود یافته است
[ترجمه گوگل]کاهش نرخ کاهش درآمد، حاشیه سود ناخالص همچنان بهبود یافته است
13. Gold lower gross profit margins, inlaid jewelry category on higher gross profit margins.
[ترجمه ترگمان]با سود ناخالص سود ناخالص، رده جواهرات را در حاشیه های سود ناخالص بالاتر قرار می دهد
[ترجمه گوگل]حاشیه سود ناخالصی طلا، دسته بندی طلا و جواهر تزئینی در حاشیه سود ناخالص بالاتر
[ترجمه گوگل]حاشیه سود ناخالصی طلا، دسته بندی طلا و جواهر تزئینی در حاشیه سود ناخالص بالاتر
14. Its gross profit margin slipped from 1% to 6% as the company blamed diminished demand and 'aggressive pricing' for falling profits.
[ترجمه ترگمان]سود ناخالص داخلی آن از ۱ % تا ۶ درصد کاهش یافته است چرا که این شرکت تقاضای کاهش یافته و قیمت گذاری تهاجمی برای کاهش سود را مقصر می داند
[ترجمه گوگل]مارجین سود ناخالص آن از 1٪ به 6٪ کاهش یافت، زیرا شرکت تقاضای کاهش یافته و قیمت گذاری تهاجمی را برای کاهش سود به دست آورد
[ترجمه گوگل]مارجین سود ناخالص آن از 1٪ به 6٪ کاهش یافت، زیرا شرکت تقاضای کاهش یافته و قیمت گذاری تهاجمی را برای کاهش سود به دست آورد
پیشنهاد کاربران
سود ناخالص ( حسابداری )
سود ناخالص
کل فروش منهای هزینه های فروش
کل فروش منهای هزینه های فروش
کلمات دیگر: