1. The most important quality for an investor is temperament, not intellect.
[ترجمه کوشا کریمی] مهم ترین کیفیت برای یک سرمایه گذار، خلق وخو است. نه هوش.
[ترجمه ترگمان]مهم ترین کیفیت برای سرمایه گذار، خلق و خوی و هوش نیست
[ترجمه گوگل]مهمترین کیفیت برای یک سرمایه گذار، خلق و خو، و نه عقل است
2. The way a good investor does really well is by engaging in successful futurology.
[ترجمه ترگمان]روشی که یک سرمایه گذار خوب واقعا خوب انجام می دهد، با درگیر شدن در futurology موفق است
[ترجمه گوگل]راه اندازی یک سرمایه گذار خوب با موفقیت در آینده شناسی موفقیت آمیز است
3. The investor believes that his investment will pay off handsomely soon.
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذار معتقد است که بزودی سرمایه گذاری اش به زودی انجام خواهد شد
[ترجمه گوگل]سرمایه گذار معتقد است که سرمایه گذاری او به زودی خوشحال خواهد شد
4. Ask the investor to check the correctness of what he has written.
[ترجمه ترگمان]از سرمایه گذار بخواهید صحت آنچه نوشته شده را بررسی کند
[ترجمه گوگل]از سرمایه گذار بخواهید که صحت آنچه را که نوشته است، بررسی کند
5. A New York investor offered to acquire the company's shares for $13 each.
[ترجمه ترگمان]یک سرمایه گذار نیویورکی پیشنهاد داد تا سهام این شرکت ۱۳ دلار به ازای هر یک به دست آید
[ترجمه گوگل]یک سرمایه گذار نیویورکی برای خرید سهام شرکت برای هر 13 دلار پیشنهاد کرد
6. The changes in share values have damaged investor confidence.
[ترجمه ترگمان]تغییرات در مقادیر سهم به اعتماد سرمایه گذاران آسیب رسانده است
[ترجمه گوگل]تغییر در ارزش سهام به اعتماد سرمایه گذاران آسیب زده است
7. A very good investor will outguess the market.
[ترجمه ترگمان]یک سرمایه گذار بسیار خوب بازار را از بین خواهد برد
[ترجمه گوگل]یک سرمایه گذار بسیار خوب بازار را فراموش خواهد کرد
8. The main investor in the project is the French bank Credit National.
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذار اصلی در این پروژه یک بانک اعتباری بانک فرانسوی است
[ترجمه گوگل]سرمایه گذار اصلی در این پروژه بانک ملی فرانسه است
9. Suppose an investor held 000 shares in Polly Peck.
[ترجمه ترگمان]فرض کنیم یه سرمایه گذار ۱۰۰۰ سهم تو \"پولی پک\" داشته باشه
[ترجمه گوگل]فرض کنید یک سرمایه گذار 000 سهام در پولی پک داشت
10. The investor may not be happy for the vendor to see the report for different reasons.
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذار ممکن است برای فروشنده خوشحال نباشد که این گزارش را به دلایل مختلف ببیند
[ترجمه گوگل]سرمایه گذار ممکن است برای فروشنده نتواند گزارش را به دلایل مختلف ببیند
11. Our financial consultants can advise the small investor.
[ترجمه ترگمان]مشاوران مالی ما می توانند به سرمایه گذاران کوچک مشاوره دهند
[ترجمه گوگل]مشاوران مالی ما می توانند سرمایه گذار کوچک را توصیه کنند
12. In Miami, one investor who had lost $ 4 million shot and killed a Merrill Lynch branch manager.
[ترجمه ترگمان]در میامی، یک سرمایه گذار ۴ میلیون دلار را از دست داد و یک مدیر شعبه مریل لینچ را کشت
[ترجمه گوگل]در میامی، یک سرمایه گذار که 4 میلیون دلار از دست داده و یک مدیر شعبه Merrill Lynch کشته شده است
13. No, not unless you consider billionaire investor Warren Buffet a sucker.
[ترجمه ترگمان]نه، مگر اینکه سرمایه گذار میلیاردر را به یک ماهی مکنده در نظر بگیرید
[ترجمه گوگل]نه، مگر اینکه سرمایه گذار میلیاردر وارن بافت را یک مکنده بدانید
14. The ideal for each investor will vary according to the amount available to invest and individual risk tolerance.
[ترجمه ترگمان]ایده آل برای هر سرمایه گذار با توجه به مقدار موجود برای سرمایه گذاری و تحمل ریسک فردی تغییر می کند
[ترجمه گوگل]ایده آل برای هر سرمایه گذار متفاوت خواهد بود با توجه به مقدار موجود برای سرمایه گذاری و تحمل فردی خطر
15. Whether the charge of investor short-termism is valid turns essentially on whether the stock market is efficient in pricing shares.
[ترجمه ترگمان]این که آیا هزینه سرمایه گذاران کوتاه سرمایه گذار معتبر است یا نه، اساسا روشن است که آیا بازار سهام در قیمت گذاری سهام کارآمد است یا خیر
[ترجمه گوگل]این که آیا شارژ اعتبار کوتاه مدت اعتبار معتبر است اساسا بر این می شود که آیا بازار سهام در قیمت سهام کارآمد است یا نه