دراز مدت، طویل المدت
long term
دراز مدت، طویل المدت
انگلیسی به فارسی
دراز مدت
دراز مدت، طویل المدت
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: covering an extended period of time.
- He was hoping for a long-term relationship with her, but they broke up after two months.
[ترجمه ترگمان] اون امیدوار بود که یه رابطه طولانی با اون داشته باشه، اما بعد از دو ماه بهم زدن
[ترجمه گوگل] او امیدوار بود که رابطه طولانی با او داشته باشد، اما پس از دو ماه از هم جدا شدند
[ترجمه گوگل] او امیدوار بود که رابطه طولانی با او داشته باشد، اما پس از دو ماه از هم جدا شدند
- Don't you have any long-term plans for your future?
[ترجمه ترگمان] تو نقشه های زیادی برای آینده ات نداری؟
[ترجمه گوگل] آیا شما برنامه های دراز مدت برای آینده خود ندارید؟
[ترجمه گوگل] آیا شما برنامه های دراز مدت برای آینده خود ندارید؟
• long period, lengthy cycle, long range
long-term things are intended to exist for a long time in the future.
when you talk about what happens in the long term, you are talking about what happens over a long period of time.
long-term things are intended to exist for a long time in the future.
when you talk about what happens in the long term, you are talking about what happens over a long period of time.
دیکشنری تخصصی
[حسابداری] بلند مدت
[ریاضیات] دراز مدت، بلند مدت، طویل المدت
[پلیمر] بلند مدت
[ریاضیات] دراز مدت، بلند مدت، طویل المدت
[پلیمر] بلند مدت
پیشنهاد کاربران
دراز هنگام ، طولانی مدت
طولانی مدت، بلند مدت
مدت مدید
تاریخ سر رسید
مترادفهایی برای long - term
abiding
continuing
deep - rooted
durable
eternal
everlasting
indelible
lifelong
longstanding
permanent
stable
persisting
constant
continual
endless
forever
incessant
indissoluble
inexhaustible
inexpungible
old
perdurable
perennial
perpetual
unceasing
undying
unremitting
abiding
continuing
deep - rooted
durable
eternal
everlasting
indelible
lifelong
longstanding
permanent
stable
persisting
constant
continual
endless
forever
incessant
indissoluble
inexhaustible
inexpungible
old
perdurable
perennial
perpetual
unceasing
undying
unremitting
He announced on Twitter on Tuesday that he married long - term girlfriend elissa
Long term : طولانی مدت
• long period, lengthy cycle, long range
Long term : طولانی مدت
• long period, lengthy cycle, long range
همیشگی
ثابت
ثابت
کلمات دیگر: