دارایی ثابت
fixed asset
دارایی ثابت
انگلیسی به انگلیسی
• asset (land, building, patent etc.) which is held for a long period of time by a business
دیکشنری تخصصی
[حسابداری] دارائی ثابت
[ریاضیات] اموال غیر منقول، دارایی ثابت
[ریاضیات] اموال غیر منقول، دارایی ثابت
جملات نمونه
1. Financing decisions Fixed asset investment can be funded from several sources: equity, surplus cash, loans or leasing.
[ترجمه ترگمان]تصمیمات تامین مالی سرمایه گذاری دارایی ثابت را می توان از چندین منبع تامین کرد: سرمایه، نقدینگی مازاد، وام ها یا اجاره
[ترجمه گوگل]تصمیم گیری های سرمایه گذاری سرمایه گذاری سرمایه ثابت می تواند از چندین منبع تامین شود: حقوق صاحبان سهام، پول اضافی، وام یا اجاره
[ترجمه گوگل]تصمیم گیری های سرمایه گذاری سرمایه گذاری سرمایه ثابت می تواند از چندین منبع تامین شود: حقوق صاحبان سهام، پول اضافی، وام یا اجاره
2. We have a very large fixed asset base of £5 billion, producing £3 billion of sales.
[ترجمه ترگمان]ما یک پایه دارایی ثابت بسیار بزرگ ۵ میلیارد پوند داریم که ۳ میلیارد پوند از فروش را تولید می کند
[ترجمه گوگل]ما یک دارایی ثابت داریم 5 میلیارد پوند داریم که 3 میلیارد پوند از فروش را تولید می کند
[ترجمه گوگل]ما یک دارایی ثابت داریم 5 میلیارد پوند داریم که 3 میلیارد پوند از فروش را تولید می کند
3. The fixed asset holders, meanwhile, managed to get preferential help from the government to ease the pain.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، دارندگان سرمایه ثابت موفق به دریافت کمک ترجیحی از طرف دولت برای تسکین درد شدند
[ترجمه گوگل]در عین حال، دارنده دارایی های ثابت موفق به دریافت کمک های ترجیحی از سوی دولت برای کاهش درد شد
[ترجمه گوگل]در عین حال، دارنده دارایی های ثابت موفق به دریافت کمک های ترجیحی از سوی دولت برای کاهش درد شد
4. It is not a fixed asset as there is no intention to use it in the business.
[ترجمه ترگمان]این یک دارایی ثابت نیست چون هیچ قصدی برای استفاده از آن در کسب وکار وجود ندارد
[ترجمه گوگل]این یک دارایی ثابت نیست، زیرا قصد استفاده از آن در کسب و کار وجود ندارد
[ترجمه گوگل]این یک دارایی ثابت نیست، زیرا قصد استفاده از آن در کسب و کار وجود ندارد
5. Therefore, fixed asset investment is normally financed through loans or leasing.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، سرمایه گذاری ثابت دارایی معمولا از طریق وام یا اجاره تامین می شود
[ترجمه گوگل]بنابراین، سرمایه گذاری ثابت دارایی معمولا از طریق وام یا اجاره بها می شود
[ترجمه گوگل]بنابراین، سرمایه گذاری ثابت دارایی معمولا از طریق وام یا اجاره بها می شود
6. Their system interfaces with Britannia's fixed asset management system and with standard accounting packages.
[ترجمه ترگمان]سیستم آن ها با سیستم مدیریت دارایی ثابت بریتانیا و با بسته های حسابداری استاندارد ارتباط دارد
[ترجمه گوگل]سیستم آنها با سیستم مدیریت دارایی ثابت Britannia و با بسته های حسابداری استاندارد ارتباط برقرار می کند
[ترجمه گوگل]سیستم آنها با سیستم مدیریت دارایی ثابت Britannia و با بسته های حسابداری استاندارد ارتباط برقرار می کند
7. Fixed asset, also known as a non-current asset or as property, plant, and equipment, is a term used in accounting for assets and property which cannot easily be converted into cash.
[ترجمه ترگمان]دارایی ثابت که به عنوان یک دارایی غیر جاری یا به عنوان دارایی، کارخانه و تجهیزات شناخته می شود، اصطلاحی است که در حسابداری دارایی ها و دارایی مورد استفاده قرار می گیرد که به راحتی قابل تبدیل به پول نقد نیست
[ترجمه گوگل]دارایی ثابت، همچنین به عنوان یک دارایی غیرمستقیم یا به عنوان دارایی، کارخانه و تجهیزات شناخته می شود، اصطلاحی است که در حسابداری برای دارایی ها و دارایی استفاده می شود که به راحتی قابل تبدیل به پول نقد نیست
[ترجمه گوگل]دارایی ثابت، همچنین به عنوان یک دارایی غیرمستقیم یا به عنوان دارایی، کارخانه و تجهیزات شناخته می شود، اصطلاحی است که در حسابداری برای دارایی ها و دارایی استفاده می شود که به راحتی قابل تبدیل به پول نقد نیست
8. Fixed asset is over several 100 million in lots of hospital, it is the important resource in which hospital develops, running health care delivery system, teaching and medicine scientific research.
[ترجمه ترگمان]دارایی ثابت بیش از ۱۰۰ میلیون در بسیاری از بیمارستان ها است، این منبع مهم است که در آن بیمارستان توسعه داده، سیستم تحویل مراقبت های بهداشتی، تدریس و تحقیقات علمی پزشکی را اداره می کند
[ترجمه گوگل]دارایی ثابت بیش از 100 میلیون نفر در بسیاری از بیمارستان است، مهمترین منبع آن بیمارستان است که در حال توسعه است، سیستم تحویل مراقبت های بهداشتی، آموزش و تحقیقات علمی پزشکی
[ترجمه گوگل]دارایی ثابت بیش از 100 میلیون نفر در بسیاری از بیمارستان است، مهمترین منبع آن بیمارستان است که در حال توسعه است، سیستم تحویل مراقبت های بهداشتی، آموزش و تحقیقات علمی پزشکی
9. Record the transfer and discard of the fixed asset.
[ترجمه ترگمان]انتقال و حذف دارایی ثابت را ثبت کنید
[ترجمه گوگل]ضبط انتقال و دور زدن دارایی ثابت
[ترجمه گوگل]ضبط انتقال و دور زدن دارایی ثابت
10. Office fixed asset management, including: cabinet, printers, water machine, etc.
[ترجمه ترگمان]دفتر مدیریت دارایی ثابت از جمله: کابینت، چاپگر، ماشین آب و غیره
[ترجمه گوگل]دفتر مدیریت دارایی ثابت، از جمله: کابینت، پرینتر، دستگاه آب، و غیره
[ترجمه گوگل]دفتر مدیریت دارایی ثابت، از جمله: کابینت، پرینتر، دستگاه آب، و غیره
11. Assist FA Accountant to check the contract of fixed asset raised up by purchase department.
[ترجمه ترگمان]کمک مالی به FA برای چک کردن قرارداد سرمایه ثابت بالا توسط بخش خرید
[ترجمه گوگل]کمک حسابدار FA برای بررسی قرارداد دارایی ثابت توسط بخش خرید مطرح شده است
[ترجمه گوگل]کمک حسابدار FA برای بررسی قرارداد دارایی ثابت توسط بخش خرید مطرح شده است
12. The cost of the fixed asset be measured reliably.
[ترجمه ترگمان]هزینه دارایی ثابت به طور قابل اطمینانی اندازه گیری می شود
[ترجمه گوگل]هزینه دارایی ثابت باید قابل اعتماد باشد
[ترجمه گوگل]هزینه دارایی ثابت باید قابل اعتماد باشد
13. The results show that growth and fixed asset turnover are positively correlated to return on equity while debt is negatively correlated to return on equity.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که رشد و گردش سرمایه ثابت دارایی به طور مثبت با بازگشت سرمایه مرتبط هستند در حالی که بدهی به طور منفی با بازگشت سرمایه مرتبط است
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که رشد و بازده دارایی ثابت با بازدهی سهام رابطه مثبت دارد، در حالی که بدهی با بازده سهام رابطه منفی دارد
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که رشد و بازده دارایی ثابت با بازدهی سهام رابطه مثبت دارد، در حالی که بدهی با بازده سهام رابطه منفی دارد
14. Why is it unlikely that depreciation will provide for replacement of the fixed asset?
[ترجمه ترگمان]چرا این اتفاق غیر محتمل است که استهلاک برای جایگزینی سرمایه ثابت فراهم شود؟
[ترجمه گوگل]چرا بعید است که استهلاک برای جایگزینی دارایی ثابت فراهم شود؟
[ترجمه گوگل]چرا بعید است که استهلاک برای جایگزینی دارایی ثابت فراهم شود؟
15. The $ 150 quarterly increase reflects the increase in size of the loan concomitant with the fixed asset expansion.
[ترجمه ترگمان]این افزایش ۱۵۰ دلاری نشان دهنده افزایش اندازه وام با گسترش سرمایه ثابت است
[ترجمه گوگل]افزایش 150 میلیارد یورویی در سال گذشته نشان می دهد افزایش وام همراه با گسترش دارایی ثابت است
[ترجمه گوگل]افزایش 150 میلیارد یورویی در سال گذشته نشان می دهد افزایش وام همراه با گسترش دارایی ثابت است
کلمات دیگر: