کلمه جو
صفحه اصلی

practicability


معنی : عملی بودن
معانی دیگر : عملی بودن

انگلیسی به فارسی

عملی بودن


انگلیسی به انگلیسی

• feasibility, ability to be carried out; ability to be performed, ability to be accomplished

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] عملی بودن

مترادف و متضاد

عملی بودن (اسم)
practicability, practicality

جملات نمونه

1. Many people have expressed serious doubts about the practicability of the proposed schedule for next year.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم درباره the برنامه پیشنهادی سال آینده تردید جدی کرده اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم شک و تردید جدی در مورد امکان پذیر بودن برنامه پیشنهادی برای سال آینده ابراز کرده اند

2. Knotman and I discussed the practicability of the idea.
[ترجمه ترگمان]من و Knotman درباره مناسب فکر این فکر حرف زدیم
[ترجمه گوگل]گره خورده و من در مورد عملی بودن این ایده بحث کردیم

3. We were doubtful about the practicability of the plan.
[ترجمه ترگمان]در مورد مناسبی مناسب نقشه و مناسب نقشه شک داشتیم
[ترجمه گوگل]ما در مورد امکان پذیر بودن این طرح تردید داشتیم

4. So it is practicability that the carbofrax is used in open-hearth steelmak. . .
[ترجمه ترگمان]بنابراین ثابت شده است که the در steelmak روباز استفاده می شود
[ترجمه گوگل]بنابراین کارآیی این است که کاربروفکس در فولاد کربن باز استفاده می شود

5. The practicability of the approach has been demonstrated through emulation mode.
[ترجمه ترگمان]The رویکرد از طریق حالت emulation نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]عملی بودن رویکرد از طریق حالت شبیه سازی نشان داده شده است

6. Objective To evaluate the reliability and clinical practicability of cefoxitin disk diffusion test in the detection of methicillin-resistant staphylococcus (MRS) heterogenic drug-resistant strains.
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی قابلیت اطمینان و قابلیت اطمینان بالینی آزمایش انتشار دیسک cefoxitin در تشخیص of مقاوم در برابر دارو (MRS)heterogenic مقاوم در برابر دارو
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی قابلیت اطمینان و کارآیی بالینی آزمون انتشار دیسکوکسیتین در تشخیص سویه های مقاوم به داروهای مقاوم در برابر متی سیلین مقاوم در برابر استافیلوکوک (MRS)

7. However, considering control cost and practicability, diphacinone Na-salt was the best choice.
[ترجمه ترگمان]با این حال، با در نظر گرفتن هزینه کنترل و practicability، diphacinone Na - نمک بهترین انتخاب بود
[ترجمه گوگل]با این حال، با توجه به هزینه کنترل و امکان پذیر بودن، دیاپاسینون سدیم بهترین گزینه بود

8. Objective To study the practicability and the aesthetic significance of the treatment of the scalp coronal incision on all kinds of fracture of zygoma and zygomatic arch.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه the و اهمیت زیبایی شناسی رفتار پوست سر، برش coronal در تمامی انواع شکستگی of و طاق قوسی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه موردی و اهمیت زیبایی شناختی درمان برش کرونال پوستی بر روی انواع شکستگی های زگوم و قوس زگوماتیک

9. It'shows the effectiveness and practicability of the approach to prove algebraic identities with combinatorial analysis.
[ترجمه ترگمان]این روش اثر و کارایی روش را برای اثبات هویت های جبری با تحلیل ترکیبی نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این نشان دهنده اثربخشی و عملی بودن روش برای اثبات هویت جبری با تجزیه و تحلیل ترکیبی است

10. With the characteristic of predetermination, recognition and practicability, MIPs are used in many fields.
[ترجمه ترگمان]با ویژگی of، شناسایی و practicability، mips در بسیاری از زمینه ها استفاده می شوند
[ترجمه گوگل]با ویژگی پیش تعیین شده، شناخت و عملی بودن، MIP ها در بسیاری از زمینه ها مورد استفاده قرار می گیرند

11. Objective To study the practicability and preliminary effect of intraluminal brachytherapy in treatment of malignant obstructive jaundice.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه the و اثر اولیه of brachytherapy در درمان بیماری های مزاحم مزاحم
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه موردی و تاثیر اولیه برویتراپی داخل شکمی در درمان زردی انسداد بدخیم

12. It was felt that councils ought to consider the practicability of the child being accompanied in the particular circumstances.
[ترجمه ترگمان]احساس می شد که شوراها باید the کودک در شرایط خاص را در نظر بگیرند
[ترجمه گوگل]احساس می شد که شوراها باید در مورد شرایط قابل اجرا بودن کودک در شرایط خاص مورد بررسی قرار گیرند

13. Admiral Ugaki promptly instructed subordinate staff officers to make a detailed study of the practicability of his plan.
[ترجمه ترگمان]دریاسالار Ugaki به سرعت به افسران زیردست آموزش داد تا یک مطالعه دقیق درباره نقشه او انجام دهند
[ترجمه گوگل]دریاسالار اوگاکی به طور افراطی افسران کار اجباری را آموزش داد تا مطالعه مفصلی از عملی بودن طرح او انجام دهد

14. Thirdly, some proposals do warrant a more detailed examination with regard to their desirability and practicability.
[ترجمه ترگمان]سوم، برخی از پیشنهادها بررسی دقیق تر با توجه به مطلوبیت و practicability خود را تضمین می کنند
[ترجمه گوگل]ثالثا، برخی از پیشنهادها، بررسی دقیق تر در مورد مطلوبیت و امکان پذیر بودن آنها را ضروری می دانند


کلمات دیگر: