بازار پول، بازار سهام
money market
بازار پول، بازار سهام
انگلیسی به فارسی
بازار سهام
بازار پول
انگلیسی به انگلیسی
• system in which there are transactions with liquid assets for short periods of time
a country's money market consists of all the institutions such as the government and commercial banks that deal with short-term loans, capital, and foreign exchange.
a country's money market consists of all the institutions such as the government and commercial banks that deal with short-term loans, capital, and foreign exchange.
دیکشنری تخصصی
[حسابداری] بازار پول
جملات نمونه
1. Investments in the U. S. money market have propped up the American dollar.
[ترجمه ترگمان]در آمریکا سرمایه گذاری می شود اس بازار پول دلار آمریکا را به خود اختصاص داده است
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاری در بازار پول ایالات متحده موجب افزایش دلار آمریکا شده است
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاری در بازار پول ایالات متحده موجب افزایش دلار آمریکا شده است
2. Daily reports of money market events, prices and yields are carried in the Financial Times.
[ترجمه ترگمان]گزارش های روزانه از رویداده ای مربوط به بازار پول، قیمت ها و محصولات در روزنامه فایننشال تایمز حمل می شوند
[ترجمه گوگل]گزارش های روزانه رویدادهای بازار پول، قیمت ها و بازده ها در Financial Times انجام می شود
[ترجمه گوگل]گزارش های روزانه رویدادهای بازار پول، قیمت ها و بازده ها در Financial Times انجام می شود
3. For larger corporations, direct participation in the money market may still be cost effective.
[ترجمه ترگمان]برای شرکت های بزرگ تر، مشارکت مستقیم در بازار پول ممکن است همچنان مقرون به صرفه باشد
[ترجمه گوگل]برای شرکت های بزرگتر، مشارکت مستقیم در بازار پول هنوز هم ممکن است مقرون به صرفه باشد
[ترجمه گوگل]برای شرکت های بزرگتر، مشارکت مستقیم در بازار پول هنوز هم ممکن است مقرون به صرفه باشد
4. Hence they are more liquid than money market deposits and so carry a lower interest rate.
[ترجمه ترگمان]از این رو آن ها مایع بیشتری نسبت به ذخایر بازار پول و نرخ بهره کم تر دارند
[ترجمه گوگل]از این رو آنها مایع تر از سپرده های بازار پول هستند و بنابراین نرخ بهره پایین تر را دارند
[ترجمه گوگل]از این رو آنها مایع تر از سپرده های بازار پول هستند و بنابراین نرخ بهره پایین تر را دارند
5. The excess supply of money in the domestic money market will push down the rate of interest.
[ترجمه ترگمان]مازاد پول در بازار پول داخلی نرخ بهره را کاهش خواهد داد
[ترجمه گوگل]عرضه بیش از حد پول در بازار پول داخلی نرخ بهره را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]عرضه بیش از حد پول در بازار پول داخلی نرخ بهره را کاهش می دهد
6. The fund invests in money market deposits with a range of banks and financial institutions.
[ترجمه ترگمان]این صندوق در سپرده های بازار پول با دامنه ای از بانک ها و موسسات مالی سرمایه گذاری می کند
[ترجمه گوگل]این صندوق با سپرده های بازار پول با طیف وسیعی از بانک ها و موسسات مالی سرمایه گذاری می کند
[ترجمه گوگل]این صندوق با سپرده های بازار پول با طیف وسیعی از بانک ها و موسسات مالی سرمایه گذاری می کند
7. The Benham Group gets the money market and bond funds.
[ترجمه ترگمان]گروه Benham بازار پول و سرمایه اوراق قرضه را دریافت می کند
[ترجمه گوگل]گروه بنام بازار پول و اوراق قرضه را به دست می آورد
[ترجمه گوگل]گروه بنام بازار پول و اوراق قرضه را به دست می آورد
8. The money market interest rate is 10 percent.
[ترجمه ترگمان]نرخ بهره بازار سرمایه ۱۰ درصد است
[ترجمه گوگل]نرخ بهره بازار پول 10 درصد است
[ترجمه گوگل]نرخ بهره بازار پول 10 درصد است
9. A money market mutual fund is conceptually simple.
[ترجمه ترگمان]یک سرمایه گذاری مشترک در بازار پول بسیار ساده است
[ترجمه گوگل]یک صندوق سرمایه گذاری پولی مفهومی ساده است
[ترجمه گوگل]یک صندوق سرمایه گذاری پولی مفهومی ساده است
10. The obverse of money market advances is money market deposits, and these work in the same way.
[ترجمه ترگمان]درآمد حاصل از بازار پول، سپرده های بازار پول و این کار به همان طریق است
[ترجمه گوگل]انحصار پیشرفت بازار پول، سپرده های بازار پول است، و این کار به همان شیوه عمل می کند
[ترجمه گوگل]انحصار پیشرفت بازار پول، سپرده های بازار پول است، و این کار به همان شیوه عمل می کند
11. Checks written against money market funds continue to earn interest until the check clears the fund.
[ترجمه ترگمان]چک های نوشته شده بر علیه بودجه های بازار پول تا زمان روشن کردن صندوق ادامه می یابد
[ترجمه گوگل]چک های نوشته شده علیه پول های بازار پول همچنان تا زمانی که چک تأیید را تمدید کند، سود را به دست آورند
[ترجمه گوگل]چک های نوشته شده علیه پول های بازار پول همچنان تا زمانی که چک تأیید را تمدید کند، سود را به دست آورند
12. The Bank of England has a pivotal role in the London money market.
[ترجمه ترگمان]بانک انگلستان در بازار پول لندن نقش محوری دارد
[ترجمه گوگل]بانک انگلستان نقش مهمی در بازار پول لندن دارد
[ترجمه گوگل]بانک انگلستان نقش مهمی در بازار پول لندن دارد
13. The Bank is a major player in the sterling money market, buying and selling Treasury bills on a daily basis.
[ترجمه ترگمان]این بانک یک بازیگر اصلی در بازار پول استرلینگ، خرید و فروش اسکناس ها به صورت روزانه است
[ترجمه گوگل]بانک یکی از بازیکنان عمده در بازار پول استرلینگ، خرید و فروش اسکناس های خزانه داری به صورت روزانه است
[ترجمه گوگل]بانک یکی از بازیکنان عمده در بازار پول استرلینگ، خرید و فروش اسکناس های خزانه داری به صورت روزانه است
14. The key overnight rate will settle at 0. 45 percent, the same as yesterday, a money market broker said.
[ترجمه ترگمان]نرخ شب کلید در ساعت ۰ حل خواهد شد یک دلال معاملات پولی گفت: ۴۵ درصد، مانند دیروز، یک دلال سهام گفت
[ترجمه گوگل]یک کارگزار بازار پول می گوید نرخ کلیدی یک شبانه با 0 45 درصد، همان روز گذشته است
[ترجمه گوگل]یک کارگزار بازار پول می گوید نرخ کلیدی یک شبانه با 0 45 درصد، همان روز گذشته است
کلمات دیگر: