کلمه جو
صفحه اصلی

monetary assets

انگلیسی به انگلیسی

• money, personal wealth, capital

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] دارائیهای پولی

جملات نمونه

1. Monetary assets and liabilities are shown at their historic cost.
[ترجمه ترگمان]دارایی ها و بدهی ها با هزینه تاریخی خود نشان داده می شوند
[ترجمه گوگل]دارایی های مالی و بدهی ها در هزینه های تاریخی آنها نشان داده شده است

2. Assets could include monetary assets ( such as foreign exchange ), securities or other financial instruments.
[ترجمه ترگمان]دارایی ها می تواند شامل دارایی های پولی (مانند تبادل ارز)، اوراق بهادار و یا دیگر ابزارهای مالی باشد
[ترجمه گوگل]دارایی ها می توانند شامل دارایی های پولی (مانند ارز خارجی)، اوراق بهادار یا سایر ابزار های مالی باشد

3. Monetary assets and liabilities expressed in foreign currencies at the balance sheet date are translated at rates of exchange ruling at the balance sheet date.
[ترجمه ترگمان]دارایی های پولی و بدهی ها که در ارز خارجی در تاریخ برگه موجودی بیان شده به نرخ های ارز در تاریخ ترازنامه ترجمه می شوند
[ترجمه گوگل]دارایی های پولی و بدهی های بیان شده در ارزهای خارجی در تاریخ ترازنامه با نرخ ارز در تاریخ ترازنامه ترجمه می شود

4. As a funded non - monetary assets be assessed and appraised to verify the property, be over - or under - priced.
[ترجمه ترگمان]همانطور که یک دارایی غیر مالی سرمایه گزاری مورد ارزیابی قرار می گیرد و برای بررسی دارایی مورد ارزیابی قرار می گیرد، بیش از حد یا کم تر
[ترجمه گوگل]به عنوان دارایی های غیر پولی تأمین شده ارزیابی شده و مورد ارزیابی قرار گیرد تا اموال را تصدیق نمایند، و یا با قیمت پایین آورده شوند

5. At present, financial management have stretched into business areas, enterprise financial management is cash liquidity of the strongest in a monetary assets.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، مدیریت مالی به مناطق تجاری کشیده شده است، مدیریت مالی شرکت نقدینگی بیشتر در دارایی های پولی است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، مدیریت مالی به حوزه های کسب و کار گسترش یافته است، مدیریت مالی شرکت ها نقدینگی نقدی قوی ترین در دارایی های پولی است

6. Effective money demand has been decreasing because people run for non-monetary assets while giving up monetary assets.
[ترجمه ترگمان]تقاضای پول موثر کاهش داشته است، چرا که افراد برای دارایی های غیر پولی در حین اعطای دارایی های پولی تلاش می کنند
[ترجمه گوگل]تقاضای پول مؤثر کاهش یافته است؛ چرا که مردم برای از دست دادن دارایی های پولی برای دارایی های غیر پولی استفاده می کنند

7. Financial assets property is by virtue of the intergra-tion of physical assets and monetary assets.
[ترجمه ترگمان]دارایی دارایی های مالی به واسطه توسعه دارایی فیزیکی و دارایی های پولی است
[ترجمه گوگل]اموال دارایی های مالی به دلیل تعامل دارایی های فیزیکی و دارایی های پولی است

8. The term "non-monetary assets" refers to the assets other than monetary assets.
[ترجمه ترگمان]واژه \"دارایی های غیر مالی\" به دارایی های غیر از دارایی های پولی اشاره دارد
[ترجمه گوگل]اصطلاح 'دارایی های غیر پولی' به دارایی هایی غیر از دارایی های پولی اشاره دارد

9. The "non-monetary assets" refers to the assets other than monetary assets.
[ترجمه ترگمان]دارایی های غیر مالی \" به دارایی های غیر از دارایی های پولی اشاره دارد
[ترجمه گوگل]دارایی های غیر پولی به دارایی های غیر دارایی های پولی اشاره دارد

10. The exchange does not involve or involved only a small amount of monetary assets.
[ترجمه ترگمان]این تبادل تنها شامل مقدار کمی از دارایی های پولی نیست
[ترجمه گوگل]تبادل تنها مقدار کمی از دارایی های پولی را شامل نمی شود و یا درگیر نمی شود

11. And the actual causes are the same as before: a flight from financial and monetary assets in favour of "concrete" investments.
[ترجمه ترگمان]و دلایل واقعی مشابه قبل هستند: پرواز از دارایی های مالی و مالی به نفع سرمایه گذاری های \"بتن\"
[ترجمه گوگل]علل واقعی همانند قبل است: پرواز از دارایی های مالی و پولی به نفع سرمایه گذاری های 'بتن'


کلمات دیگر: