سال مالی
financial year
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• year beginning january 1st and ending december 31st
the financial year is a period of twelve months, used by government, business, and other organizations according to which they plan and assess their budgets, profits, and losses. in britain, the financial year used by government for tax collection starts on 5th april.
the financial year is a period of twelve months, used by government, business, and other organizations according to which they plan and assess their budgets, profits, and losses. in britain, the financial year used by government for tax collection starts on 5th april.
دیکشنری تخصصی
[حسابداری] سال مالی
[ریاضیات] سال مالی
[ریاضیات] سال مالی
جملات نمونه
1. The company suffered huge losses in the last financial year.
[ترجمه ترگمان]این شرکت خسارت های زیادی را در سال مالی گذشته متحمل شد
[ترجمه گوگل]این شرکت در سال مالی گذشته تلفات زیادی را متحمل شد
[ترجمه گوگل]این شرکت در سال مالی گذشته تلفات زیادی را متحمل شد
2. Advertising revenue in the new financial year has got off to a flying start.
[ترجمه ترگمان]درآمد تبلیغات در سال مالی جدید شروع به پرواز کرده است
[ترجمه گوگل]درآمد حاصل از تبلیغات در سال مالی جدید، شروع به پرواز کرده است
[ترجمه گوگل]درآمد حاصل از تبلیغات در سال مالی جدید، شروع به پرواز کرده است
3. My Department is providing £200,000 this financial year to motor projects dealing with young offenders, thereby keeping them out of custody.
[ترجمه ترگمان]اداره من در حال حاضر ۲۰۰،۰۰۰ پوند در سال مالی برای پروژه های موتوری که با مجرمان جوان سر و کار دارند فراهم می کند در نتیجه آن ها را از حبس بیرون نگه می دارد
[ترجمه گوگل]وزارت من این مالیات 200،000 پوند را در این سال مالی به پروژه های موتور درگیر با مجرمان جوان ارائه می کند، در نتیجه آنها را از زندان آزاد نگه می دارد
[ترجمه گوگل]وزارت من این مالیات 200،000 پوند را در این سال مالی به پروژه های موتور درگیر با مجرمان جوان ارائه می کند، در نتیجه آنها را از زندان آزاد نگه می دارد
4. Last financial year, some 740,000 people entered Government training programmes, compared with 1000 in 1978-79 - a sevenfold increase.
[ترجمه ترگمان]در سال مالی گذشته، برخی از مردم ۷۴۰،۰۰۰ وارد برنامه های آموزشی دولتی شدند، در حالی که در مقایسه با ۱۰۰۰ نفر در سال ۱۹۷۸ - ۷۹، هفت برابر افزایش داشته است
[ترجمه گوگل]در سال مالی گذشته، حدود 740،000 نفر در برنامه های آموزش دولتی وارد شده اند، در مقایسه با 1000 در سال 1978-79 - افزایش هفت برابر
[ترجمه گوگل]در سال مالی گذشته، حدود 740،000 نفر در برنامه های آموزش دولتی وارد شده اند، در مقایسه با 1000 در سال 1978-79 - افزایش هفت برابر
5. In general they seek provision for the forthcoming financial year.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی آن ها به دنبال تهیه مقدمات برای سال مالی آینده هستند
[ترجمه گوگل]به طور کلی آنها به دنبال تامین مالی برای سال مالی آینده هستند
[ترجمه گوگل]به طور کلی آنها به دنبال تامین مالی برای سال مالی آینده هستند
6. In the financial year 1982-83 the sales revenue from the sales of books, music and journals amounted to approximately £60m.
[ترجمه ترگمان]در سال مالی ۱۹۸۲ - ۸۳، درآمد فروش از فروش کتاب ها، موسیقی و مجلات به حدود ۶۰ میلیون پوند رسید
[ترجمه گوگل]در سال مالی 1982-83 درآمد فروش فروش کتاب، موسیقی و مجلات تقریبا به 60 میلیون پوند رسید
[ترجمه گوگل]در سال مالی 1982-83 درآمد فروش فروش کتاب، موسیقی و مجلات تقریبا به 60 میلیون پوند رسید
7. In its last financial year ending December 198 Pearl reported pre-tax profits of £6 2m compared with £4 34m a year earlier.
[ترجمه ترگمان]در پایان سال مالی گذشته، December پرل سود پیش از مالیات ۶ میلیون دلاری را در مقایسه با ۴ میلیون پوند در سال گذشته گزارش داد
[ترجمه گوگل]در آخرین مالی سال آخر دسامبر 198 مروارید، درآمد پیش پرداخت مالیاتی از £ 6،2 میلیون در مقایسه با £ 343،000 در سال قبل گزارش شده است
[ترجمه گوگل]در آخرین مالی سال آخر دسامبر 198 مروارید، درآمد پیش پرداخت مالیاتی از £ 6،2 میلیون در مقایسه با £ 343،000 در سال قبل گزارش شده است
8. By the end of this financial year, 000 staff will be working towards them mainly first line managers.
[ترجمه ترگمان]در پایان این سال مالی، ۰۰۰ نفر به طور عمده به سمت مدیران خط اول کار خواهند کرد
[ترجمه گوگل]در پایان این سال مالی، کارکنان 000 نفر به طور عمده برای مدیران خط اول کار خواهند کرد
[ترجمه گوگل]در پایان این سال مالی، کارکنان 000 نفر به طور عمده برای مدیران خط اول کار خواهند کرد
9. The company has an audit at the end of each financial year.
[ترجمه ترگمان]این شرکت حسابرسی در پایان هر سال مالی دارد
[ترجمه گوگل]این شرکت در پایان هر سال مالی ممیزی می کند
[ترجمه گوگل]این شرکت در پایان هر سال مالی ممیزی می کند
10. The firm has drawn up a budget for the coming financial year.
[ترجمه ترگمان]این شرکت بودجه سال مالی آینده را تنظیم کرده است
[ترجمه گوگل]این شرکت یک بودجه برای سال مالی آینده ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]این شرکت یک بودجه برای سال مالی آینده ایجاد کرده است
11. Local authorities will run out of money part way through the financial year.
[ترجمه ترگمان]مقامات محلی از طریق سال مالی از بخش پولی خارج خواهند شد
[ترجمه گوگل]مقامات محلی در طول سال مالی به صورت بخشی از پول به سر می برند
[ترجمه گوگل]مقامات محلی در طول سال مالی به صورت بخشی از پول به سر می برند
12. The company has got off to an impressive start this financial year.
[ترجمه ترگمان]این شرکت در سال مالی جاری به یک شروع قابل توجه رسید
[ترجمه گوگل]این شرکت در سال مالی جاری شروع خوبی داشته است
[ترجمه گوگل]این شرکت در سال مالی جاری شروع خوبی داشته است
13. We are shooting for a 50% increase in sales in the next financial year.
[ترجمه ترگمان]ما در حال عکاسی برای افزایش ۵۰ درصدی فروش در سال مالی آینده هستیم
[ترجمه گوگل]ما برای افزایش 50٪ فروش در سال مالی آینده تیراندازی می کنیم
[ترجمه گوگل]ما برای افزایش 50٪ فروش در سال مالی آینده تیراندازی می کنیم
14. The company is on course for profits of £20m in the next financial year.
[ترجمه ترگمان]این شرکت در مسیر سود ۲۰ میلیون پوندی در سال مالی آینده قرار دارد
[ترجمه گوگل]این شرکت در طول سال مالی آینده سود 20 میلیون پوند دریافت می کند
[ترجمه گوگل]این شرکت در طول سال مالی آینده سود 20 میلیون پوند دریافت می کند
15. He predicts a continuation of healthy profits in the current financial year.
[ترجمه ترگمان]او پیش بینی می کند که تداوم سود سالم در سال مالی جاری افزایش یابد
[ترجمه گوگل]او پیش بینی می کند که سود سالم در سال مالی جاری ادامه یابد
[ترجمه گوگل]او پیش بینی می کند که سود سالم در سال مالی جاری ادامه یابد
کلمات دیگر: