کلمه جو
صفحه اصلی

premium


معنی : وثیقه، جایزه، انعام، حق العمل، حق بیمه، پاداش عمل، پاداش نیکو، صرف برات، حق صرافی، اعلاء
معانی دیگر : (بها) گرانتر، اضافه تر، بیشتر، ارزش، قیمت، اهمیت، ممتاز، مرغوب، (اقتصاد) جایزه، پاداش، مبلغ اضافی، اضافه قیمت، (نادر) شهریه ی آموزش (به ویژه در پیشه هایی مانند نجاری و بنایی)، مزایا

انگلیسی به فارسی

حق العمل، اعلا


جایزه، پاداش عمل، پاداش نیکو، صرف برات، حق صرافی،انعام، مزایا، وثیقه، حق بیمه


حق بیمه، جایزه، حق العمل، انعام، وثیقه، پاداش عمل، پاداش نیکو، صرف برات، حق صرافی، اعلاء


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: something offered as an inducement, as to buy a certain product.
مترادف: bonus, incentive
مشابه: extra, feature, giveaway, inducement

- This automobile offer comes with certain premiums to attract customers.
[ترجمه ترگمان] این پیشنهاد اتومبیل دارای حق بیمه ویژه ای برای جذب مشتریان است
[ترجمه گوگل] این پیشنهاد خودرو با حق بیمه خاص برای جذب مشتریان همراه است

(2) تعریف: something paid or given in addition to the regular price, wages, or interest.
مترادف: bonus
مشابه: benefit, perk, perquisite

- If the work is done ahead of time, the company awards the workers a premium.
[ترجمه ترگمان] اگر کار قبل از زمان انجام شود، شرکت به کارگران حق بیمه می دهد
[ترجمه گوگل] اگر کار پیش از زمان انجام شود، این شرکت کارگران را حق بیمه می کند

(3) تعریف: the amount paid or payable for insurance coverage.

- The insurance coverage is good, but the monthly premium is quite high.
[ترجمه ترگمان] پوشش بیمه خوب است، اما حق بیمه ماهیانه بسیار بالا است
[ترجمه گوگل] پوشش بیمه خوب است، اما حق بیمه ماهانه بسیار بالا است

(4) تعریف: the exceptional value or esteem accorded something.
مشابه: priority

- The company puts a premium on efficiency.
[ترجمه ترگمان] شرکت بیمه خود را صرف کارایی می کند
[ترجمه گوگل] این شرکت حق بیمه در کارآیی را تعیین می کند

(5) تعریف: the amount above nominal or par value, as of securities.
مشابه: interest
صفت ( adjective )
• : تعریف: of the best quality.
مترادف: prime, superlative
مشابه: best, champion, choice, fine, first-rate, prize, quality, select, tiptop

- The premium brand is the most expensive, but it is truly the best.
[ترجمه ترگمان] این برند گران قیمت گران ترین نام تجاری است، اما واقعا بهترین نام تجاری است
[ترجمه گوگل] نام تجاری حق بیمه گران ترین است، اما واقعا بهترین است

• supplementary charge, additional charge; amount paid for insurance; prize, reward; tuition
a premium is an extra sum of money which is paid in addition to the normal cost of something.
a premium is also a sum of money that you pay regularly to an insurance company for an insurance policy.
if something is at a premium or if it is sold at a premium, it is wanted but is hard to obtain or has been sold at a high price because it is in short supply.

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] صرف
[حقوق] حق بیمه، تفاوت ارزش واقعی و ارزش اسمی سهم، ممتاز
[ریاضیات] فوق العاده، نفع، پاداش، جایزه، حق بیمه

مترادف و متضاد

excellent


Synonyms: choice, exceptional, prime, select, selected, superior


Antonyms: inferior, low, low-class, poor


bonus, prize


وثیقه (اسم)
surety, earnest, gage, gauge, assurance, security, guarantee, guaranty, pledge, caution, premium, pawn, hostage

جایزه (اسم)
testimonial, meed, award, prize, bonus, reward, trophy, premium, pewter, guerdon

انعام (اسم)
bounty, gratuity, tip, award, prize, bonus, reward, premium, baksheesh, largess, service charge, pourboire

حق العمل (اسم)
commission, premium, brokerage

حق بیمه (اسم)
insurance, premium

پاداش عمل (اسم)
premium

پاداش نیکو (اسم)
premium

صرف برات (اسم)
premium

حق صرافی (اسم)
premium

اعلاء (صفت)
best, golden, premium

Synonyms: appreciation, boon, bounty, carrot, dividend, extra, fee, gravy, guerdon, meed, percentage, perk, perquisite, plum, recompense, regard, remuneration, reward, spiff, stock, store, value


Antonyms: lowness, paucity


جملات نمونه

1. premium bonds
اوراق قرضه با جایزه

2. at a premium
1- به قیمت بالاتر از حد معمول 2- پر ارزش،کمیاب

3. we put a premium on being punctual
ما به سروقت بودن اهمیت می دهیم.

4. we only deal with premium quality goods
ما فقط کالاهای ممتاز را خرید و فروش می کنیم.

5. the bonds are sold at a premium
اوراق قرضه را به قیمت بالاتری می فروشند.

6. Electricity companies pay a premium for renewable energy.
[ترجمه ترگمان]شرکت های برق حق ویژه انرژی تجدیدپذیر را پرداخت می کنند
[ترجمه گوگل]شرکت های برق هزینه های انرژی تجدید پذیر را پرداخت می کنند

7. Consumers are prepared to pay a premium for organically grown vegetables.
[ترجمه ترگمان]مصرف کنندگان آماده هستند تا یک حق ویژه برای سبزیجات پرورش یافته به صورت ارگانیک پرداخت کنند
[ترجمه گوگل]مصرف کنندگان آماده پرداخت حق بیمه برای سبزیجات ارگانیک رشد می کنند

8. Your first premium is now due.
[ترجمه ترگمان]اولین حق بیمه شماست
[ترجمه گوگل]حق بیمه شما در حال حاضر به دلیل

9. We're willing to pay a premium for the best location.
[ترجمه Rosifer] ما مایل به پرداخت مبلغ اضافه تری برای بهترین موقعیت مکانی هستیم
[ترجمه ترگمان]ما می خواهیم بهترین مکان را برای بهترین مکان پرداخت کنیم
[ترجمه گوگل]ما مایل به پرداخت حق بیمه برای بهترین مکان هستیم

10. You have to pay a premium for express delivery.
[ترجمه ترگمان]شما باید حق بیمه برای ارائه خدمات خود را داشته باشید
[ترجمه گوگل]شما باید برای تحویل اکسپرس حق بیمه پرداخت کنید

11. I place a high premium on what someone is like as a person.
[ترجمه ترگمان]من در مورد آنچه که یک نفر به عنوان یک انسان دوست دارد، حق بیمه بالایی قائل هستم
[ترجمه گوگل]من یک حق بیمه بالا در مورد آنچه که فرد به عنوان یک فرد است

12. People are prepared to pay premium prices for quality products.
[ترجمه ترگمان]مردم برای پرداخت بهای حق بیمه برای محصولات با کیفیت آماده هستند
[ترجمه گوگل]مردم آماده هستند که قیمت های برتر محصولات با کیفیت را پرداخت کنند

13. Calls are charged at the premium rate of 60p per minute.
[ترجمه ترگمان]تماس ها به نرخ ویژه ۶۰ p در دقیقه شارژ می شوند
[ترجمه گوگل]تماس ها در نرخ حق بیمه 60 پوند در دقیقه هزینه می شوند

14. A premium of 2 per cent is paid on long-term investments.
[ترجمه ترگمان]یک حق بیمه ۲ درصد برای سرمایه گذاری دراز مدت پرداخت می شود
[ترجمه گوگل]حق بیمه 2 درصد برای سرمایه گذاری درازمدت پرداخت می شود

The bonds are sold at a premium.

اوراق قرضه را به قیمت بالاتری می‌فروشند.


We put a premium on being punctual.

ما به سر وقت‌بودن اهمیت می‌دهیم.


We only deal with premium quality goods.

ما فقط کالاهای ممتاز را خرید و فروش می‌کنیم.


اصطلاحات

at a premium

1- به قیمت بالاتر از حد معمول 2- پر ارزش، کمیاب


premium bonds

اوراق قرضه با جایزه


پیشنهاد کاربران

مبلغ اضافه، اضافه بها.

place ( put ) premium on sth = اهمیت ویژه به چیزی دادن

ویژه - خاص - نادر و کمیاب

( کالا، برند و غیره ) مرغوب، عالی، معتبر

حسابداری ( قسط ماهانه )
در بیمه عمر مبلغ اقساط ماهانه که به بیمه پرداخت می شود را گویند.

برتر

صرف سهام

کامل

Risk Premium
صرف ریسک
تحمل یا پذیرش ریسک در نهایت چقدر می صرفد.
جایزه
پاداش
حق بیمه ( حداکثر نرخ قابل قبول حق بیمه همان صرف ریسک است که برای اجتناب از ریسک شخص ریسک گریز حاضر است بپردازد ) .

فرداعلی، متعالی

ارزش افزوده

اشانتیون

انعام، کامل، برتر، مرغوب، معتبر

"حق بیمه"
در صورتی که متن در مورد بیمه و مسئولیت های طرفین بیمه گر و بیمه شونده حرف میزند

امتیاز

اکثر ما، سایت ها یا برنامه های ( اپلیکشن های ) تلفن های هوشمند را دیده ایم که دسترسی ما به خدمات آن ها محدود است. بدین معنی که مالک سایت یا برنامه ( اپلیکیشن ) ، به منظور کسب درآمد، بخشی از محتوا را به طور رایگان در اختیار کاربر قرار می دهد و کاربر نمی تواند به بقیه خدمات دسترسی پیدا کند و مالک سایت یا برنامه از ما می خواهد که برای دریافت محتوای بیشتر، برای مدت زمان مشخصی مبلغی را از طریق کارت های اعتباری، به شماره حساب مشخصی واریز کنیم تا از این طریق بتوانیم از خدمات سایت یا برنامه ( اپلیکیشن ) بهره مند شویم؛ به عبارت دیگر، وجهی را پرداخت می کنیم و نسخه premium پریمیِم ( نسخه پولی ) فعال می شود. مدت زمان نسخه های پولی ( premium ) ، بسته به نوع خدمات متفاوت باشد. به عنوان مثال، عضویتِ پریمیوم ( پولی ) یک ماهه ی یک برنامه می تواند دو دلار، عضویت پریمیوم ( پولی ) سه ماهه شش دلار و عضویت پریمیوم ( پولی ) یک ساله بیست دلار باشد. علامت عضویت پریمیوم معمولا با یک تاج یا یک ستاره مشخص می شود.
یکی دیگر از روش ها برای متقاعد کردن کاربر، برای استفاده از روش پریمیِم این است که با پریمیِم شدن، از دست تبلیغات آزار دهنده خلاص خواهید شد!
پریمیِم تلفظ درست آن است و گاهی پریمیوم نوشته می شود.
( نسخه پولی ) می تواند معنی مناسبی در این نوع کانتکست ها ( context ) باشد.
Go Premium

اضافه پرداخت ( متضاد discount تخفیف )


کلمات دیگر: