1. interim government
دولت موقت
2. interim lease
اجاره ی موقت
3. the interim between arrival and departure
زمان میان وارد شدن و عزیمت
4. He received an interim payment of £000.
[ترجمه محمد داودي] او علی الحساب مبلغ 1000 پوند دریافت کرد.
[ترجمه اشکان] او مبلغ 1000 پوند بصورت علی الحساب دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]او مبلغ ۱۰۰،۰۰۰ پوند را دریافت کرد
[ترجمه گوگل]او مبلغی معادل £ 000 را دریافت کرد
5. He only holds the post on an interim basis.
[ترجمه ترگمان]او تنها پست را به طور موقت نگه می دارد
[ترجمه گوگل]او فقط پست را به طور موقت نگه می دارد
6. An interim government was set up for the period before the country's first free election.
[ترجمه ترگمان]یک دولت موقت برای مدت کوتاهی پیش از اولین انتخابات آزاد این کشور تشکیل شد
[ترجمه گوگل]دولت موقت برای دوره قبل از اولین انتخابات آزاد کشور تنظیم شد
7. The vice-president took power in the interim period before the election.
[ترجمه ترگمان]معاون رئیس جمهور در دوره موقت پیش از انتخابات قدرت را به دست گرفت
[ترجمه گوگل]معاون رئیس جمهور در دوره موقت قبل از انتخابات قدرت را در دست گرفت
8. There will be an interim government to oversee the transition to democracy.
[ترجمه ترگمان]یک دولت موقت برای نظارت بر انتقال به دموکراسی وجود خواهد داشت
[ترجمه گوگل]یک دولت موقت برای نظارت بر انتقال به دموکراسی وجود خواهد داشت
9. They submitted an interim report.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک گزارش موقت ارائه دادند
[ترجمه گوگل]آنها یک گزارش موقت را ارائه کردند
10. Despite everything that had happened in the interim, they had remained good friends.
[ترجمه امیری] با وجود همه اتفاقات که در خلال مدت رخ داده بود، آنها دوستان خوبی باقی مانده بودند.
[ترجمه ترگمان]با وجود همه اتفاقاتی که در دولت موقت رخ داده بود، آن ها دوستان خوبی بودند
[ترجمه گوگل]با وجود همه چیزهایی که در مواقع پیش آمده بود، دوستان خوبی باقی مانده بودند
11. He didn't enlarge on the form that the interim government and assembly would take.
[ترجمه ترگمان]او بر این شکل که دولت موقت و مجلس در آن شرکت خواهند کرد، بزرگ نشده است
[ترجمه گوگل]او در قالب که دولت و مؤسسه موقت آن را می گیرد، بزرگ نمی شود
12. The interim dividend is maintained at 5 cents per share.
[ترجمه ترگمان]سود ناخالص داخلی در هر سهم ۵ سنت حفظ می شود
[ترجمه گوگل]سود سهام موقت در 5 سنت در هر سهم حفظ می شود
13. They are trying to get an interim interdict to stop construction of the road.
[ترجمه ترگمان]آن ها در تلاش برای جلوگیری از توقف ساخت جاده هستند
[ترجمه گوگل]آنها تلاش می کنند تا موانع موقت را متوقف کنند تا ساختمان جاده را متوقف کنند
14. The government is taking interim measures to help those in immediate need.
[ترجمه ترگمان]دولت در حال انجام اقدامات موقت برای کمک به افراد نیازمند است
[ترجمه گوگل]دولت اقدامات موقت را برای کمک به افرادی که نیاز فوری دارند، می گیرد