1. The treasurer decamped with part of the company's payroll.
[ترجمه ترگمان]خزانه دار با قسمتی از حقوق شرکت رفته است
[ترجمه گوگل]خزانه دار با بخشی از حقوق و دستمزد شرکت کاهش پیدا کرد
2. He's no longer on their payroll.
[ترجمه Sina] اون دیگر در لیست حقوق بگیران نیست
[ترجمه ترگمان]اون دیگه توی لیست their نیست
[ترجمه گوگل]او دیگر در حقوق خود نیست
3. The company now has 350 people on the payroll.
[ترجمه Sina] این شرکت در حال حاضر 350 کارمند دارد که در لیست حقوق بگیران هستند.
[ترجمه ترگمان]این شرکت اکنون ۳۵۰ نفر را در لیست حقوق قرار داده است
[ترجمه گوگل]این شرکت در حال حاضر دارای 350 نفر حقوق و دستمزد است
4. Robbers escaped with £30 000 of payroll money.
[ترجمه Sina] دزدان با 30 هزار پوند از کل دست مزد پرداختی افراد فرار کردند.
[ترجمه ترگمان]سارقان با مبلغ ۳۰ هزار پوند پول نقد فرار کردند
[ترجمه گوگل]دزدان با 30 هزار پوند از حقوق و دستمزد فرار کردند
5. They had 8000 employees on the payroll.
[ترجمه ترگمان]۸۰۰۰ کارگر در لیست حقوق داشتند
[ترجمه گوگل]آنها حقوق و دستمزد 8000 کارمند داشتند
6. Donald made a payroll.
[ترجمه ترگمان]دانلد \"هم یه لیست درست کرده\"
[ترجمه گوگل]دونالد حقوق را پرداخت کرد
7. The firm's payroll has one field for gross pay and one for net pay.
[ترجمه ترگمان]دست مزد شرکت دارای یک زمینه برای پرداخت ناخالص و یکی برای پرداخت خالص است
[ترجمه گوگل]حقوق و دستمزد شرکت دارای یک زمینه برای پرداخت ناخالص و یکی برای پرداخت خالص است
8. His name was reentered on the official payroll.
[ترجمه ترگمان]نامش دوباره به لیست حقوق رسمی وارد شده بود
[ترجمه گوگل]نام او در حقوق و دستمزد رسمی وارد شده است
9. The firm is growing fast with a monthly payroll of $1 million.
[ترجمه ترگمان]شرکت با حقوق ماهانه یک میلیون دلار به سرعت در حال رشد است
[ترجمه گوگل]این شرکت سریعا با حقوق ماهانه 1 میلیون دلار رشد می کند
10. We have 500 people on the payroll .
[ترجمه ترگمان] ما ۵۰۰ نفر توی لیست پول داریم
[ترجمه گوگل]ما 500 حقوق و دستمزد داریم
11. The boss dropped an accountant from the payroll.
[ترجمه ترگمان]رئیس یه حسابدار رو از لیست پول انداخت بیرون
[ترجمه گوگل]رئیس حسابدار را از حقوق و دستمزد حذف کرد
12. All told there were 104 people on the payroll.
[ترجمه ترگمان] همشون گفتن که ۱۰۴ نفر تو لیست هستن
[ترجمه گوگل]همه گفته اند که 104 حقوق و دستمزد وجود دارد
13. With debts of $4 million and a monthly payroll of $ 2 million, the venture is clearly heading for trouble.
[ترجمه ترگمان]با پرداخت ۴ میلیون دلار و حقوق ماهیانه ۲ میلیون دلار، این شرکت به طور واضح برای دردسر به سر می برد
[ترجمه گوگل]با توجه به بدهی های 4 میلیون دالر و حقوق ماهانه 2 میلیون دالر، این سرمایه گذاری به وضوح در معرض مشکل است
14. Dole voted to raise payroll taxes.
[ترجمه ترگمان]دول به افزایش مالیات بر حقوق رای داد
[ترجمه گوگل]داول برای افزایش مالیات بر درآمد رأی داد
15. Data are captured partly through the computerized payroll system, and partly by terminal input at regional banks.
[ترجمه ترگمان]داده ها تا حدودی از طریق سیستم پرداخت حقوق کامپیوتری و تا حدی توسط ورودی ترمینال در بانک های منطقه ای ثبت می شوند
[ترجمه گوگل]داده ها تقریبا از طریق سیستم پرداخت حقوق و دستمزد کامپیوتری و به طور ناگهانی از ورودی ترمینال در بانک های منطقه ای گرفته می شود