کلمه جو
صفحه اصلی

income tax


معنی : مالیات بر عایدات، مالیات بر درامد
معانی دیگر : مالیات بردرآمد

انگلیسی به فارسی

مالیات بر درآمد، مالیات بر عایدات


مالیات بر درآمد، مالیات بر عایدات، مالیات بر درامد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a tax on personal and corporate income.

• annual government tax levied on the net income of a person or business
income tax is the tax that you have to pay regularly to the government and which is a certain percentage of your income.

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] مالیات بر درآمد
[ریاضیات] مالیات بر درآمد، مالیات درآمد

مترادف و متضاد

مالیات بر عایدات (اسم)
income tax

مالیات بر درامد (اسم)
income tax

جملات نمونه

1. Income tax will be deducted by your employer.
[ترجمه ترگمان]مالیات بر درآمد شما توسط کارفرما کسر خواهد شد
[ترجمه گوگل]مالیات بر درآمد شما توسط کارفرمای شما کسر می شود

2. The interest is exempt from income tax .
[ترجمه ترگمان]سود از مالیات بر درآمد معاف است
[ترجمه گوگل]این سود از مالیات بر درآمد معاف است

3. Please give me a breakdown of your income tax totals.
[ترجمه ترگمان]لطفا مجموعه مالیات بر درآمد خود را به من بدهید
[ترجمه گوگل]لطفا به من تقسیم سود کل درآمد خود بدهید

4. He was convicted of filing false income tax returns.
[ترجمه ترگمان]او محکوم به پر کردن عواید نادرست مالیات بر درآمد شد
[ترجمه گوگل]او محکوم به پرداخت مالیات بر درآمد غلط است

5. Raising income tax is considered politically dangerous.
[ترجمه ترگمان]افزایش مالیات بر درآمد از نظر سیاسی خطرناک تلقی می شود
[ترجمه گوگل]افزایش مالیات بر درآمد به لحاظ سیاسی خطرناک است

6. An income tax is graduated so that people who make more money pay a higher rate of taxes.
[ترجمه ترگمان]مالیات بر درآمد به این ترتیب فارغ التحصیل می شود و افرادی که پول بیشتری کسب می کنند میزان مالیات بالاتری پرداخت می کنند
[ترجمه گوگل]مالیات بر درآمد فارغ التحصیل می شود، به طوری که افرادی که پول بیشتری می پردازند، مالیات بیشتری را پرداخت می کنند

7. Reduction in income tax will be welcomed with open arms.
[ترجمه ترگمان]کاهش مالیات بر درآمد با آغوش باز مورد استقبال قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]کاهش مالیات بر درآمد با آغوش باز استقبال خواهد شد

8. Her wages are below the income tax threshold.
[ترجمه ترگمان]دست مزد او پایین تر از آستانه مالیات بر درآمد است
[ترجمه گوگل]دستمزد او زیر آستانه مالیات بر درآمد است

9. He's griping about his income tax again.
[ترجمه ترگمان]دوباره درباره مالیات بر درآمد خود دست و پنجه نرم می کند
[ترجمه گوگل]او دوباره درباره مالیات بر درآمد خود صحبت می کند

10. Under no circumstances can the income tax be remitted.
[ترجمه ترگمان]تحت هیچ شرایطی مالیات بر درآمد حاصل نمی شود
[ترجمه گوگل]در هیچ شرایطی نمی توان مالیات بر درآمد را پرداخت کرد

11. Income tax stands at 23 pence in the pound.
[ترجمه ترگمان]مالیات بر درآمد در حدود ۲۳ پنس در پوند است
[ترجمه گوگل]مالیات بر درآمد در 23 پوند در پوند است

12. Don't try to cheat on your income tax,you'll never get away with it.
[ترجمه ترگمان]سعی نکن از مالیات درآمدم سر در بیاوری، هیچ وقت نمی توانی با آن فرار کنی
[ترجمه گوگل]سعی نکنید مالیات بر درآمد خود را تقلب کنید، هرگز از آن دور نخواهید شد

13. You will have to pay income tax on the rent you receive, although you can deduct expenses such as insurance.
[ترجمه ترگمان]شما باید مالیات بر درآمد حاصل از اجاره را پرداخت کنید، با این حال می توانید مخارج بیمه مانند بیمه را کسر کنید
[ترجمه گوگل]شما باید مالیات بر درآمد اجاره ای که دریافت می کنید، پرداخت کنید، اگرچه می توانید هزینه هایی مانند بیمه را کسر کنید

14. Bert had been fiddling his income tax for years.
[ترجمه ترگمان]برت برای سال ها از مالیات بر درآمد خود سو استفاده کرده بود
[ترجمه گوگل]برت مالیات بر درآمد خود را برای چند سال در اختیار داشت

پیشنهاد کاربران

مالیاتی که دولت بر درآمد مالی حاصل شده به وسیله همه افراد و نهادها در حوزه قوانین حسابرسی اعمال می کند، مالیات بر درآمد گفته می شود که معادل انگلیسی این مفهوم Income Tax است. طبق قانون، کسب وکارها و اشخاص باید هرساله درآمدهایشان را گزارش کنند تا تعیین شود که آیا آن ها مشمول پرداخت مالیات هستند یا خیر.


کلمات دیگر: