کلمه جو
صفحه اصلی

gross income

انگلیسی به انگلیسی

• total income before taxes and other deductions are taken out

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] سود ناخالص
[ریاضیات] درآمد ناویژه، درآمد کل، درآمد غیر خالص

جملات نمونه

1. A person's gross income is the money they earn before tax is deducted from it.
[ترجمه ترگمان]درآمد ناخالص یک فرد پولی است که آن ها قبل از مالیات دریافت می کنند و از آن کسر می شود
[ترجمه گوگل]درآمد ناخالص شخصی، پولی است که آنها کسب می کنند قبل از اینکه مالیات از آن کسر شود

2. What is her gross income before deductions?
[ترجمه ترگمان]درآمد ناخالص او قبل از کسورات چیست؟
[ترجمه گوگل]درآمد ناخالص او قبل از کسر بود؟

3. Conversely, he knows that a drop in gross income will de-motivate.
[ترجمه ترگمان]بالعکس، او می داند که یک افت در درآمد ناخالص می تواند انگیزه ایجاد کند
[ترجمه گوگل]برعکس، او می داند که کاهش درآمد ناخالص انگیزه می گیرد

4. If gross income is below £2000, receipts and payments accounts and a statements of assets and liabilities will do.
[ترجمه ترگمان]اگر درآمد ناخالص پایین تر از ۲۰۰۰ پوند باشد، رسیدها و پرداخت ها و اظهارنامه های مالی و بدهی ها انجام خواهند شد
[ترجمه گوگل]اگر درآمد ناخالص کمتر از 2000 پوند باشد، حسابهای رسیدگی و پرداخت و صورتهای مالی و بدهی ها انجام خواهد شد

5. Unduly large gap of household income, low gross income, unsteady expected expenses and income is one of the most important reasons restricting social investment and consumer demands.
[ترجمه ترگمان]با ایجاد شکاف بزرگ درآمد خانوار، درآمد ناخالص اندک، هزینه های پیش بینی شده ناپایدار و درآمد یکی از مهم ترین دلایل محدود کردن سرمایه اجتماعی و خواسته های مصرف کننده است
[ترجمه گوگل]شکاف زیاد درآمد خانوار، درآمد ناخالص پایین، هزینه های پیش بینی نشده و درآمد ناشی از آن یکی از مهم ترین دلایل محدود کردن سرمایه گذاری های اجتماعی و تقاضای مصرف کنندگان است

6. Gross income and gross profit are not absolutely and synchronous increase and decrease.
[ترجمه ترگمان]سود ناخالص و سود ناخالص به طور کامل و همزمان افزایش نمی یابد
[ترجمه گوگل]درآمد ناخالص و سود ناخالص به طور کامل و همزمان افزایش و کاهش نمی یابد

7. The Bidens reported adjusted gross income of $ 33 182 last year.
[ترجمه ترگمان]گزارش شده است که درآمد ناخالص ملی در سال گذشته به میزان ۳۳ \/ ۱۸۲ میلیون دلار تنظیم شده است
[ترجمه گوگل]Bidens درآمد ناخالص ناخالص سالیانه 33 182 دلار را گزارش کرد

8. Adjusted gross income: A subtotal in an individual's tax return computed by deducting from gross income any business-related expenses and other deductions . . .
[ترجمه ترگمان]درآمد ناخالص ملی: A در بازده مالیات یک فرد، با کسر از درآمد ناخالص هر یک از هزینه های مربوط به کسب وکار و کسری دیگر محاسبه شد
[ترجمه گوگل]درآمد ناخالصی تعدیل شده: مجموعی در یک علامت مالیاتی فرد محاسبه شده توسط کسر درآمد ناخالص هرگونه هزینه مربوط به تجارت و سایر کسرها

9. Gross margin is equal to gross income divided by net sales.
[ترجمه ترگمان]ناخالص برابر با درآمد ناخالص است که به وسیله فروش خالص تقسیم می شود
[ترجمه گوگل]حاشیه نزولی برابر با درآمد ناخالص تقسیم بر فروش خالص است

10. On the gross income and the way of fixing the price in factory, we design the model depending on the theory of optimization and so we can quickly make the price.
[ترجمه ترگمان]بر روی درآمد ناخالص و روش تثبیت قیمت در کارخانه، ما مدل را بسته به نظریه بهینه سازی طراحی می کنیم و به همین ترتیب می توانیم به سرعت قیمت را بسازیم
[ترجمه گوگل]بر درآمد ناخالص و نحوه اصلاح قیمت در کارخانه، ما مدل را با توجه به نظریه بهینه سازی طراحی می کنیم و بنابراین می توانیم قیمت را به سرعت افزایش دهیم

11. Traditionally, management commission rates have ranged from 15 to 25 percent of the band's gross income.
[ترجمه ترگمان]به طور سنتی، نرخ کمیسیون مدیریت از ۱۵ تا ۲۵ درصد درآمد ناخالص گروه متغیر است
[ترجمه گوگل]به طور سنتی نرخ کمیسیون مدیریت از 15 تا 25 درصد درآمد ناخالص گروه بشمار می رود

12. Companies putting up factories at Subic can import goods for free and pay only a 5 percent tax on gross income.
[ترجمه ترگمان]شرکت هایی که در Subic کارخانه تولید می کنند می توانند کالاها را به طور رایگان وارد کنند و تنها ۵ درصد مالیات بر درآمد ناخالص را پرداخت کنند
[ترجمه گوگل]شرکت هایی که کارخانه ها را در Subic می گذارند می توانند کالاها را به صورت رایگان وارد کنند و تنها 5 درصد مالیات بر درآمد ناخالص را پرداخت کنند

13. So the recent fall in house-moving business would have cut gross income by about a fifth and net income by much more.
[ترجمه ترگمان]بنابراین افت اخیر در کسب وکار در حال حرکت باعث کاهش درآمد ناخالص تا حدود یک پنجم و خالص خواهد شد
[ترجمه گوگل]بنابراین سقوط اخیر کسب و کار در خانه، درآمد ناخالص را در حدود پنجم و درآمد خالص را بسیار بیشتر خواهد کرد

14. The November 1988 white paper on the loan scheme proposed a move to gross income.
[ترجمه ترگمان]کاغذ سفید نوامبر ۱۹۸۸ در طرح وام یک حرکت به درآمد ناخالص را پیشنهاد داد
[ترجمه گوگل]مقاله سفیدپوست نوامبر 1988 در مورد طرح وام، حرکت به درآمد ناخالص را پیشنهاد کرد

پیشنهاد کاربران

ناخالص دریافتی حقوق

درآمد ناخالص


کلمات دیگر: