کلمه جو
صفحه اصلی

findings

انگلیسی به فارسی

یافته ها، کشف، اکتشاف، حکم، یافت، یابنده، افزار


انگلیسی به انگلیسی

• collection of tools and materials that an artisan uses (to make jewelry, shoes or clothes)

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] یافته ها

جملات نمونه

1. Extrapolating from his American findings, he reckons about 80% of these deaths might be attributed to smoking.
[ترجمه ترگمان]براساس یافته های به دست آمده از یافته های آمریکا، او تخمین می زند که حدود ۸۰ درصد از این مرگ ها ممکن است به سیگار کشیدن نسبت داده شود
[ترجمه گوگل]براساس یافته های آمریکا او، حدود 80 درصد از این مرگ ها را ممکن است به سیگار کشیدن منجر شود

2. The findings are similar to those reported in previous studies.
[ترجمه ترگمان]یافته ها مشابه نتایج مطالعات قبلی هستند
[ترجمه گوگل]یافته ها مشابه مطالعات قبلی هستند

3. Later,findings verified the scientist's theory.
[ترجمه ترگمان]بعدا، یافته های این دانشمند تایید شد
[ترجمه گوگل]بعدها، یافته های دانشمندان را تأیید کرد

4. Other archaeologists are sceptical about his findings.
[ترجمه ترگمان]باستان شناسان دیگر در مورد یافته های او تردید دارند
[ترجمه گوگل]سایر باستان شناسان در مورد یافته های او شک و تردید دارند

5. These findings are inconsistent with those of previous studies.
[ترجمه ترگمان]این یافته ها با مطالعات قبلی متناقض هستند
[ترجمه گوگل]این یافته ها با مطالعات قبلی متفاوت است

6. Unfortunately, these findings do not hold true for women and children.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه این یافته ها برای زنان و کودکان صادق نیستند
[ترجمه گوگل]متاسفانه، این یافته ها برای زنان و کودکان درست نیست

7. The findings show a substantial difference between the opinions of men and women.
[ترجمه ترگمان]یافته ها تفاوت قابل توجهی را بین عقاید زنان و مردان نشان می دهند
[ترجمه گوگل]یافته ها نشان می دهد که تفاوت های قابل توجهی بین نظرات مردان و زنان وجود دارد

8. The findings of the survey puzzle me - they're not at all what I would have expected.
[ترجمه ترگمان]یافته های این تحقیق مرا گیج کرد - آن ها اصلا چیزی که انتظارش را داشتم را نداشتند
[ترجمه گوگل]یافته های این نظرسنجی پازل من - آنها در همه آنچه که من انتظار می رود نیست

9. The findings of the survey apply equally to adults and children.
[ترجمه ترگمان]یافته های این تحقیق به طور مساوی در مورد بزرگسالان و کودکان صدق می کند
[ترجمه گوگل]یافته های این نظرسنجی به طور مساوی به بزرگسالان و کودکان اعمال می شود

10. A number of the report's findings are worthy of note.
[ترجمه ترگمان]تعدادی از یافته های این گزارش ارزش توجه را دارند
[ترجمه گوگل]تعدادی از یافته های این گزارش قابل توجه است

11. The new report concurs with previous findings.
[ترجمه ترگمان]گزارش جدید با یافته های قبلی موافق است
[ترجمه گوگل]گزارش جدید با یافته های قبلی همخوانی دارد

12. We cannot accept his findings without tangible evidence.
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم یافته های او را بدون مدرک قطعی بپذیریم
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم یافته های خود را بدون شواهد ملموس قبول کنیم

13. The book describes in outline the main findings of the research.
[ترجمه ترگمان]این کتاب به طور خلاصه یافته های اصلی تحقیق را شرح می دهد
[ترجمه گوگل]این کتاب در توضیح یافته های اصلی این تحقیق است

14. The original findings conflict with more recent findings.
[ترجمه ترگمان]یافته های اصلی با یافته های جدیدتر تعارض دارند
[ترجمه گوگل]یافته های اصلی با یافته های اخیر اختلاف نظر دارند

15. Our findings relate to physically rather than the visually handicapped pupils.
[ترجمه ترگمان]یافته های ما به طور فیزیکی مربوط به دانش آموزان معلول است
[ترجمه گوگل]یافته های ما مربوط به جسمی است نه دانش آموزان معلول بصری

پیشنهاد کاربران

یافته ها، نتایج تحقیقات

کشفیات


کلمات دیگر: