کلمه جو
صفحه اصلی

expropriation


معنی : مصادره، غصب، سلب مالکیت
معانی دیگر : سلب مالکیت

انگلیسی به فارسی

مصادره، غصب، سلب مالکیت


سلب مالکیت، مصادره، غصب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the act of depriving property owners of their property, usually through legal or official procedures.

- The city's expropriation of a residential block to make room for the new subway has angered homeowners.
[ترجمه ترگمان] سلب مالکیت یک بلوک مسکونی برای ایجاد اتاق برای متروی جدید، مالکان خانه را عصبانی کرده است
[ترجمه گوگل] سلب مالکیت شهر بلوک مسکونی برای ایجاد فضای جدید برای مترو، باعث خشم مالکان خانه شده است

• confiscation, requisition, deprivation (of property)

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] مصادره یا سلب مالکیت

مترادف و متضاد

مصادره (اسم)
impressment, seizure, confiscation, expropriation, sequestration

غصب (اسم)
seizure, confiscation, expropriation, usurpation, deforcement, detinue

سلب مالکیت (اسم)
expropriation, dispossession

جملات نمونه

1. Ownership is not clear because of expropriations in the Nazi era.
[ترجمه ترگمان]مالکیت به خاطر of در دوران نازی ها مشخص نیست
[ترجمه گوگل]مالکیت به دلیل سوءاستفاده در دوره نازی روشن نیست

2. Although there are occasional highly publicised instances of expropriation . . . foreign private investment is growing rapidly.
[ترجمه ترگمان]هر چند گاه موارد بسیار زیادی در مورد سلب مالکیت خصوصی وجود دارد، سرمایه گذاری خصوصی خارجی به سرعت در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]اگرچه موارد گاه و بی گاه مورد سوءاستفاده قرار می گیرند سرمایه گذاری خصوصی خارجی به سرعت در حال رشد است

3. Direct Actions 1 Ecological expropriation comes down to the coercive transfer of nonpublic land to public owners in the name of conservation.
[ترجمه ترگمان]اقدامات مستقیم ۱ سلب Ecological به انتقال اجباری زمین nonpublic به صاحبان عمومی به نام حفاظت، مربوط می شود
[ترجمه گوگل]اقدامات مستقیم 1 سوءاستفاده از محیط زیست به انتقال اجباری از زمین های غیر دولتی به صاحبان دولتی به نام حفاظت می انجامد

4. This expropriation is accomplished by the action of the immanent laws of capitalistic production itself, by the centralization of capital.
[ترجمه ترگمان]این سلب بوسیله عمل قوانین ماندگار تولید سرمایه داری، با تمرکز سرمایه انجام می شود
[ترجمه گوگل]این سلب مالکیت از طریق اقدامات غیرقانونی تولید تولید سرمایه داری به وسیله تمرکز سرمایه صورت می گیرد

5. A general overview of land expropriation in China's countryside and theory of income compensation to peasants.
[ترجمه ترگمان]یک نمای کلی از سلب مالکیت زمین در حومه چین و نظریه غرامت بر درآمد به کشاورزان
[ترجمه گوگل]یک مرور کلی از سلب مالکیت زمین در حومه چین و تئوری گنگ درآمد دهقانان

6. The third chapter: The influence of rural land expropriation to local residents " economic life. "
[ترجمه ترگمان]فصل سوم: تاثیر سلب مالکیت زمین روستایی به زندگی اقتصادی ساکنان محلی \"
[ترجمه گوگل]فصل سوم: تأثیر سلب مالکیت روستایی روستایی به زندگی اقتصادی ساکنان محلی '

7. Emergency expropriation purchase and sale by ration distribution of food.
[ترجمه ترگمان]سلب مالکیت، خرید و فروش با توزیع سهمیه غذا
[ترجمه گوگل]خرید و فروش سلب مالکیت اوراق بهادار توسط توزیع غذا مواد غذایی

8. In extreme cases, they call for the outright expropriation of privately owned assets.
[ترجمه ترگمان]در موارد شدید، آن ها خواستار سلب مالکیت کامل دارایی های خصوصی هستند
[ترجمه گوگل]در موارد شدید، آنها خواستار انهدام کامل دارایی های خصوصی می شوند

9. Historically, expropriation is rare but very visible.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ تاریخی، سلب مالکیت نادر اما قابل مشاهده است
[ترجمه گوگل]از لحاظ تاریخی، سلب مالکیت نادر است اما بسیار قابل مشاهده است

10. The subsequent expropriation of Yukos by the bureaucrats has turned Mr Khodorkovsky into a symbol of property rights, just as Andrei Sakharov became a symbol of human rights in the Soviet Union.
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه آندری Sakharov به عنوان نمادی از حقوق بشر در اتحاد جماهیر شوروی تبدیل شد، مصادره بعدی of توسط دیوان سالاران به عنوان نمادی از حقوق مالکیت تبدیل شد
[ترجمه گوگل]سوءاستفاده یوکوس توسط بوروکراتها، آقای خوادورکوفسکی را به عنوان یک نماد حقوق مالکیت تبدیل کرد، همانطور که آندری ساخاروف نماد حقوق بشر در اتحاد جماهیر شوروی شد

11. The current land expropriation system in China needs further reform.
[ترجمه ترگمان]سیستم سلب مالکیت زمین در چین نیازمند اصلاحات بیشتر است
[ترجمه گوگل]سیستم سلب مالکیت جاری در چین نیاز به اصلاحات بیشتری دارد

12. Sometimes expropriation is in the economic interest of people in poor countries. Sometimes it is not.
[ترجمه ترگمان]گاهی سلب مالکیت در منافع اقتصادی مردم کشورهای فقیر است بعضی وقت ها این طور نیست
[ترجمه گوگل]گاهی سلب مالکیت در منافع اقتصادی مردم در کشورهای فقیر است گاهی اوقات آن نیست

13. One of important parts in land expropriation is land requisition value - substitute.
[ترجمه ترگمان]یکی از بخش های مهم در سلب مالکیت زمین، ارزش درخواست زمین است
[ترجمه گوگل]یکی از بخشهای مهمی در تخریب زمین، ارزش اجرایی زمین - جایگزینی است

14. The third part focuses on the land expropriation procedures.
[ترجمه ترگمان]بخش سوم بر روش های سلب مالکیت زمین تمرکز دارد
[ترجمه گوگل]قسمت سوم تمرکز بر روش های سلب مالکیت زمین است


کلمات دیگر: