کلمه جو
صفحه اصلی

european union

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an economic and political union of twenty-seven democratic countries formed from the European Economic Community in 1993. The union currently consists of the member states Austria, Belgium, Bulgaria, the Czech Republic, Cyprus, Denmark, Estonia, Finland, France, Germany, Greece, Hungary, Ireland, Italy, Latvia, Lithuania, Luxembourg, Malta, the Netherlands, Poland, Portugal, Romania, Slovakia, Slovenia, Spain, Sweden, and the United Kingdom.

• federation of european countries which acts as a group to protect their interests

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] اتحادیه اروپائی

جملات نمونه

1. The European Union has proposed new regulations to control the hours worked by its employees.
[ترجمه ترگمان]اتحادیه اروپا مقررات جدیدی را برای کنترل ساعات کار کارکنان خود پیشنهاد کرده است
[ترجمه گوگل]اتحادیه اروپا مقررات جدیدی را برای کنترل ساعات کاری کارکنان خود پیشنهاد کرده است

2. The European Union should remain flexible enough to assimilate more countries quickly.
[ترجمه ترگمان]اتحادیه اروپا باید به اندازه کافی انعطاف پذیر باقی بماند تا به سرعت کشورهای بیشتری را جذب کند
[ترجمه گوگل]اتحادیه اروپا باید به اندازه کافی انعطاف پذیر باشد تا بتواند کشورهای بیشتری را به سرعت جذب کند

3. European union is an ideal that has been nurtured since the post-war years.
[ترجمه ترگمان]اتحادیه اروپا یک ایده آل است که از زمان پس از جنگ پرورش داده شده است
[ترجمه گوگل]اتحادیه اروپا ایده آل است که از سال های پس از جنگ پرورش یافته است

4. The European Union was formerly called the European Community.
[ترجمه ترگمان]اتحادیه اروپا سابقا جامعه اروپا نامیده می شد
[ترجمه گوگل]اتحادیه اروپا قبلا اتحادیه اروپا نامیده شده بود

5. The European Union is still feeling its way towards common policies.
[ترجمه ترگمان]اتحادیه اروپا هنوز هم احساس خود را نسبت به سیاست های عمومی احساس می کند
[ترجمه گوگل]اتحادیه اروپا هنوز راه خود را برای سیاست های مشترک دارد

6. I'm very keen that the European Union should be as open as possible to trade from Russia.
[ترجمه ترگمان]من بسیار مشتاق هستم که اتحادیه اروپا باید تا حد امکان آزاد باشد تا از روسیه تجارت کند
[ترجمه گوگل]من بسیار مشتاق هستم که اتحادیه اروپا باید به عنوان تجارت آزاد از روسیه باز باشد

7. France is a founder member of the European Union.
[ترجمه ترگمان]فرانسه یکی از بنیانگذاران اتحادیه اروپا است
[ترجمه گوگل]فرانسه عضو موسس اتحادیه اروپا است

8. The European Union was formerly known as the European Economic Community.
[ترجمه ترگمان]اتحادیه اروپا سابقا به عنوان جامعه اقتصادی اروپا شناخته می شد
[ترجمه گوگل]اتحادیه اروپا قبلا به عنوان انجمن اقتصادی اروپا شناخته شد

9. The European Union is a powerful trading/trade bloc.
[ترجمه ترگمان]اتحادیه اروپا یک بلوک تجاری \/ تجاری قدرتمند است
[ترجمه گوگل]اتحادیه اروپا یک بلوک تجاری و تجاری است

10. European union is seen as a threat to the sovereignty of the nation state.
[ترجمه ترگمان]اتحادیه اروپا به عنوان تهدیدی برای حاکمیت دولت ملی شناخته می شود
[ترجمه گوگل]اتحادیه اروپا به عنوان تهدیدی برای حاکمیت دولت ملی دیده می شود

11. Portugal already belongs to the European Union.
[ترجمه ترگمان]پرتغال پیش از این به اتحادیه اروپا تعلق دارد
[ترجمه گوگل]پرتغال در حال حاضر متعلق به اتحادیه اروپا است

12. The European Union is considering whether to provide financial support for the expedition.
[ترجمه ترگمان]اتحادیه اروپا در حال بررسی این موضوع است که آیا پشتیبانی مالی برای این سفر را تامین خواهد کرد یا خیر
[ترجمه گوگل]اتحادیه اروپا در حال بررسی این موضوع است که آیا پشتیبانی مالی برای این عملیات فراهم شود

13. His single-minded pursuit of European union helped chase Mrs Thatcher from power.
[ترجمه ترگمان]پی گیری single اتحادیه اروپا به دنبال کردن خانم تا چر از قدرت بود
[ترجمه گوگل]پیگیری منحصر به فرد او از اتحادیه اروپا به دنبال خانم تاچر از قدرت بود

14. The country applied for full membership of the European Union.
[ترجمه ترگمان]این کشور درخواست عضویت کامل اتحادیه اروپا را کرد
[ترجمه گوگل]این کشور برای عضویت کامل اتحادیه اروپا درخواست کرد

15. The European Union can act as a sheet anchor for emerging democracies.
[ترجمه ترگمان]اتحادیه اروپا می تواند به عنوان یک لنگر sheet برای ایجاد دموکراسی در حال ظهور عمل کند
[ترجمه گوگل]اتحادیه اروپا می تواند به عنوان یک لنگر برای دموکراسی های نوظهور عمل کند

پیشنهاد کاربران

اتحادیه اروپا

European Union ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: اتحادیۀ اروپا
تعریف: نهادی متشکل از تعدادی از کشورهای اروپایی با هدف یکپارچگی اقتصادی و توسعۀ اجتماعی و درنهایت یکپارچگی سیاسی میان آنها


کلمات دیگر: