1. the franchise to open a mcdonald's hamburger shop
امتیاز گشودن یک همبرگر فروشی مک دونالد
2. they had granted him a franchise to open a college
به او امتیاز تاسیس یک مدرسه ی عالی را داده بودند.
3. in some countries women still don't have the franchise
در برخی کشورها زنان هنوز حق رای ندارند.
4. After the Second World War the franchise was extended to all adults over eighteen.
[ترجمه علی جهانتیغ پور] پس از جنگ جهانی دوم این حق رای دادن به تمام بزرگسالان بالای هجده سال گسترش یافت.
[ترجمه عباس عبادی] پس از جنگ جهانی دوم، حق رای شامل همه ی بزرگسالان بالای هجده سال شد.
[ترجمه ترگمان]بعد از جنگ جهانی دوم، این حق امتیاز برای همه افراد بالغ بر هیجده سال تمدید شد
[ترجمه گوگل]پس از جنگ جهانی دوم حق رای دادن به تمام بزرگسالان بالای هجده سال افزایش یافت
5. In the reorganization, Southern Television lost their franchise.
[ترجمه علی جهانتیغ پور] در سازماندهی مجدد ، تلویزیون جنوب حق رای خود را از دست داد.
[ترجمه ترگمان]در سازماندهی مجدد، تلویزیون جنوبی امتیازات خود را از دست داد
[ترجمه گوگل]در سازماندهی مجدد، تلویزیون جنوبی حق رای خود را از دست داد
6. Talk to other franchise holders and ask them what they think of the parent company.
[ترجمه ترگمان]با دیگر دارندگان فرانشیز خود صحبت کنید و از آن ها بپرسید در مورد شرکت مادر چه فکر می کنند
[ترجمه گوگل]با دارایی های حق رای دادن دیگر صحبت کنید و از آنها بخواهید که از شرکت مادر چه فکر کنند
7. Catering in the schools is run on a franchise basis.
[ترجمه ترگمان]کار تدارکات در مدارس بر پایه حق امتیاز اجرا می شود
[ترجمه گوگل]غذا در مدارس بر اساس یک حق رای دادن اجرا می شود
8. The minimum start-up capital for a Pizza franchise is estimated at $250,000 to $3000.
[ترجمه ترگمان]حداقل سرمایه شروع برای یک امتیاز پیتزا با ۲۵۰۰۰۰ دلار به ۳۰۰۰ دلار تخمین زده می شود
[ترجمه گوگل]حداقل سرمایه راه اندازی برای حق رای دادن پیتزا در حدود 250،000 تا 3000 دلار تخمین زده می شود
9. In 191the suffragists won the franchise for UK women over the age of 2
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۱ \"suffragists\" در سال ۱۹۱ رای زنان انگلستان را از ۲ سالگی به دست آورد
[ترجمه گوگل]در سال 191، افرادی که در معرض خطر قرار دارند، حق رای دادن زنان بریتانیا را در سن 2 سالگی کسب کردند
10. The beer is brewed in Britain under franchise.
[ترجمه ترگمان]آبجو در بریتانیا تحت امتیاز تولید می شود
[ترجمه گوگل]آبجو تحت حق رای دادن در بریتانیا است
11. The franchise was awarded to a French company.
[ترجمه ترگمان]این امتیاز به یک شرکت فرانسوی اعطا شد
[ترجمه گوگل]حق رای دادن به یک شرکت فرانسوی اهدا شد
12. The diving school has acquired a franchise for scuba equipment.
[ترجمه ترگمان]این مدرسه غواصی موفق به کسب حق امتیاز برای تجهیزات غواصی شده است
[ترجمه گوگل]مدرسه غواصی حق امتیاز را برای تجهیزات اسکوبی به دست آورده است
13. The ITV licensee lost its franchise to Carlton TV.
[ترجمه ترگمان]The ITV franchise را به تلویزیون کارلتون از دست داد
[ترجمه گوگل]مجوز ITV حق امتیاز خود را به Carlton TV از دست داد
14. Women were not given the franchise in Britain until the twentieth century.
[ترجمه ترگمان]زنان تا قرن بیستم حق رای در بریتانیا را نداشتند
[ترجمه گوگل]زنان تا زمان قرن بیستم حق رای دادن در بریتانیا را نداشتند
15. The 1918 Reform Act extended the franchise to women over 30.
[ترجمه ترگمان]قانون اصلاحات سال ۱۹۱۸، حق رای زنان را در ۳۰ سال تمدید کرد
[ترجمه گوگل]قانون اصلاحات سال 1918 حق رای دادن را به زنان بیش از 30 ساله داد
16. The company has just won a television franchise.
[ترجمه ترگمان]این شرکت فقط یک امتیاز تلویزیونی به دست آورده است
[ترجمه گوگل]این شرکت فقط یک فستیوال تلویزیونی را به دست آورده است