کلمه جو
صفحه اصلی

milky


معنی : شیری، شیری رنگ، شیردار، پر از شیر
معانی دیگر : شیر مانند (به ویژه از نظر رنگ)، وابسته به شیر، شیرآور، شیرزا

انگلیسی به فارسی

پر از شیر، شیری، شیری رنگ، شیردار


شیری، شیری رنگ، شیردار، پر از شیر


انگلیسی به انگلیسی

• milk-like; containing milk; similar to milk; white as milk; cloudy, unclear
something that is milky in colour is pale white.
milky food or drink contains a lot of milk.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] شیری

مترادف و متضاد

شیری (صفت)
lacteal, milky, leonine, lactescent

شیری رنگ (صفت)
milky, opalescent, opaline

شیردار (صفت)
milky

پر از شیر (صفت)
milky

white, cloudy


Synonyms: alabaster, clouded, frosted, lacteal, lacteous, lactescent, milk-white, opalescent, opaline, opaque, pearly, whitish


Antonyms: black, blackish, dark


جملات نمونه

1. a milky liquid
آبگونه ی شیرفام

2. the mind-boggling size of the milky way
وسعت شگفت انگیز راه شیری

3. I like a hot milky drink at bedtime.
[ترجمه ترگمان] من یه نوشیدنی گرم تو موقع خواب دوست دارم
[ترجمه گوگل]من یک نوشیدنی شیرین گرم را در هنگام خواب دوست دارم

4. She drinks very milky coffee with lots of sugar.
[ترجمه ترگمان]او قهوهی شیری را با مقدار زیادی شکر می نوشید
[ترجمه گوگل]او قهوه بسیار شیرین با قند زیاد می نوشند

5. His eyes were a pale milky blue.
[ترجمه ترگمان]چشمانش آبی کم رنگ بود
[ترجمه گوگل]چشمان او رنگ آبی ملایم بود

6. Some stars out of Milky Way outblaze the sun.
[ترجمه ترگمان]برخی از ستارگان خارج از کهکشان راه شیری خورشید را روشن می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی ستارگان از راه شیری از خورشید بیرون می آیند

7. A milky mist filled the valley.
[ترجمه ترگمان]مه غلیظی دره را پر کرده بود
[ترجمه گوگل]یک مایع شیری پر از دره

8. Having a milky drink before bed helps me sleep.
[ترجمه ترگمان]پس از خوردن یک نوشیدنی شیری قبل از خوابیدن به من کمک می کند بخوابم
[ترجمه گوگل]داشتن یک نوشیدنی شیری قبل از خواب به من کمک می کند تا بخوابم

9. Alexander always has milky coffee at lunchtime.
[ترجمه ترگمان]الکساندر همیشه موقع ناهار قهوه می خواهد
[ترجمه گوگل]الکساندر همیشه شیرین قهوه در ناهار است

10. Vela is crossed by the Milky Way, though it is not so rich as Carina.
[ترجمه ترگمان]راه شیری از طریق کهکشان راه شیری عبور می کند، اگرچه به اندازه Carina ثروتمند نیست
[ترجمه گوگل]ولا توسط راه شیری عبور می کند، هر چند که آنقدر غنی نیست که کارینا باشد

11. The luminous star streaks were paling against a milky sky, whose brilliance in-creased moment by moment.
[ترجمه ترگمان]رگه های ستاره ای درخشان در مقابل یک آسمان شیری دیده می شد که در آن لحظه درخشش آن در آن لحظه به چشم می خورد
[ترجمه گوگل]ستاره های درخشان ستاره در برابر یک چشمه ی شیری خیره شد، که درخشش آن لحظه لحظه لحظه ای بود

12. Breakfast was a bowl of weak, milky coffee and a tasteless roll of bread.
[ترجمه ترگمان]صبحانه یک کاسه قهوهی ضعیف و شیری و یک تکه نان بی مزه بود
[ترجمه گوگل]صبحانه یک کاسه ضخیم، قهوه شیرین و یک رول نادری است

13. The globular star clusters that surround the Milky Way also seem to come in two age groups.
[ترجمه ترگمان]خوشه های ستاره ای globular که کهکشان راه شیری را احاطه کرده اند نیز به نظر می رسد که در دو گروه سنی هستند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد خوشه های ستاره ای کروی که راه شیری را احاطه کرده اند نیز در دو گروه سنی قرار دارند

14. He stood on one of the top milky branches of a sycamore, a nonchalant forty feet off the ground.
[ترجمه ترگمان]روی یکی از شاخه های درخت milky یک درخت چنار ایستاده بود
[ترجمه گوگل]او بر روی یکی از شاخه های شیرین یک سیکامور ایستاده بود، چهل و هشت پا از زمین خارج شد

15. A thick, milky white cloud of smoke belches from this factory's chimneys day and night.
[ترجمه ترگمان]ابری غلیظ و شیری رنگی از دود و دود از این کارخانه و شب و شب می زند
[ترجمه گوگل]یک ابرپاره ضخیم و سفید شیری از دود از روزنه و دودکش این کارخانه می آید

a milky liquid

آبگونه‌ی شیرفام


پیشنهاد کاربران

کهکشان راه شیری


کلمات دیگر: