کلمه جو
صفحه اصلی

guaranty


معنی : تضمین، ضمانت، وثیقه
معانی دیگر : تضمین نامه، تعهد نامه ی رسمی، گرو، ضامن، پابندان، متعهد

انگلیسی به فارسی

ضمانت، تضمین، وثیقه


گارانتی، ضمانت، تضمین، وثیقه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: guaranties
(1) تعریف: an agreement, assurance, or pledge regarded as security for an obligation; surety.
مترادف: assurance, pledge, promise, surety, warrant
مشابه: commitment, earnest, insurance, vow

(2) تعریف: anything pledged or used as security for an obligation; collateral.
مترادف: collateral, gage, pledge, surety
مشابه: deposit, earnest, insurance, pawn

(3) تعریف: the act of providing security for an obligation.

(4) تعریف: one who gives security for an obligation; guarantor.
مترادف: bondsman, bondswoman, guarantor, warrantor
مشابه: insurer, sponsor, surety, underwriter
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: guaranties, guarantying, guarantied
• : تعریف: to guarantee.
مترادف: assure, ensure, indemnify, insure, pledge, promise, warrant
مشابه: commit, obligate, secure, sponsor, underwrite, vouch, vow

• security; warranty; pledge; assurance
vouch for; give a guarantee; give a warranty; promise, assure

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] تضمین، سپرده، ضمانت نامه، وثیقه، ضمانت کردن، گارانتی، ضمانت

مترادف و متضاد

تضمین (اسم)
seal, assurance, security, embodiment, warranty, guaranty, collateral

ضمانت (اسم)
assurance, security, bond, guarantee, warranty, guaranty, bail, pledge, sponsorship

وثیقه (اسم)
surety, earnest, gage, gauge, assurance, security, guarantee, guaranty, pledge, caution, premium, pawn, hostage

assurance


Synonyms: pledge, attestation, certification, promise, guarantee


a document giving assurance


Synonyms: warrant, warranty, bond, contract, certificate, charter, testament, security


جملات نمونه

1. Jim Guy Tucker relating to Madison Guaranty, which failed at a cost to taxpayers of $ 65 million.
[ترجمه ترگمان]جیم گای تا کر در ارتباط با مدیسون Guaranty، که با هزینه ای بالغ بر ۶۵ میلیون دلار ناموفق بود
[ترجمه گوگل]جیم گای تاکر در رابطه با گاردنر مدیسون، که هزینه مالیات دهندگان 65 میلیون دلاری را نداشت

2. Civil liberties draw at best only limited strength from legal guaranties.
[ترجمه ترگمان]آزادی های مدنی تنها از اختیارات قانونی به حداکثر قدرت محدود می شود
[ترجمه گوگل]آزادی های مدنی در بهترین حالت فقط قدرت محدودی را از ضمانت های قانونی به دست می آورند

3. Peter Marro heads mortgage trading at Morgan Guaranty. . Andy Stone heads mortgage trading at Prudential-Bache.
[ترجمه ترگمان]پیتر Marro تجارت رهن را در مورگان Guaranty برعهده دارد اندی استون برای خرید وام مسکن در prudential به سر می برد
[ترجمه گوگل]پیتر ماررو سرپرست معاملات وام در مورگان گارانتی می باشد اندی سنگ در حال خرید وام تجاری در Prudential-Bache است

4. Advanced dispersion technology to guaranty the homogeneity of the whole inner part.
[ترجمه ترگمان]فن آوری انتشار پیشرفته برای تضمین همگنی تمام بخش داخلی
[ترجمه گوگل]فن آوری پراکندگی پیشرفته برای اطمینان از همگنی کل بخش درونی

5. The risk guaranty money and the letter of guarantee shall be irrevocable and unilaterally drawable to the joint venture.
[ترجمه ترگمان]ریسک تامین ریسک و نامه ضمانت باید برگشت ناپذیر باشد و به طور یک جانبه به سرمایه گذاری مشترک منتهی گردد
[ترجمه گوگل]پول قرض الحسنه و تضمین نامه باید غیرقابل برگشت و به طور یکجانبه به منظور سرمایه گذاری مشترک باشد

6. This is the only way we could guaranty M & K quality.
[ترجمه ترگمان]این تنها راهی است که ما می توانیم کیفیت M K را تضمین کنیم
[ترجمه گوگل]این تنها راهی است که می توانیم کیفیت M * K را ضمانت کنیم

7. CEO submits guaranty fund conditions of every bidding company.
[ترجمه ترگمان]مدیر عامل ضمانت شرایط هر شرکت مناقصه را ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]مدیر عامل شرکت بیمه های ضمانت را در هر شرکت پیشنهاد می دهد

8. Tax authorities which charge the guaranty money shall make out a receipt.
[ترجمه ترگمان]مقامات مالیاتی که مسئول تامین ضمانت هستند یک رسید دریافت خواهند کرد
[ترجمه گوگل]مقامات مالیاتی که هزینه گارانتی را پرداخت می کنند باید یک رسید دریافت کنند

9. When the taxation authority collects the guaranty money for invoices paid by taxpayers, it shall issue a Special Taxation Capital Custody Invoice.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که اداره مالیات، پول ضمانت را برای فاکتورهای پرداختی توسط مالیات دهندگان جمع آوری می کند، باید یک فاکتور واحد مالیات برای مالیات ویژه صادر شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که مؤسسات مالیاتی پول گارانتی را برای صورتحساب های پرداخت شده توسط مالیات دهندگان جمع آوری می کنند، باید یک اسکناس حقوقی مالیاتی ویژه صادر کند

10. In the end, we can enhance guaranty of quality in the construction of checking program and the supervision of managerial work.
[ترجمه ترگمان]در پایان، ما می توانیم ضمانت کیفیت در ساخت وساز برنامه کنترل و نظارت بر کار مدیریتی را افزایش دهیم
[ترجمه گوگل]در نهایت، ما می توانیم ضمانت کیفیت در ساخت برنامه بررسی و نظارت بر کار مدیریت را افزایش دهیم

11. Bill: If that would guaranty world peace – of course.
[ترجمه ترگمان]بیل: اگر این تضمین صلح جهانی باشد
[ترجمه گوگل]بیل: اگر این موجب صلح جهانی شود، مطمئنا

12. To guaranty or not to guaranty, this is the question!
[ترجمه ترگمان]برای تضمین یا عدم تضمین، این یک سوال است!
[ترجمه گوگل]به عنوان ضمانت یا عدم اطمینان، این سوال است!

13. The guaranty bond for bidding may be paid in the form of cash, check, bank drafts, bank guaranty letter, etc.
[ترجمه ترگمان]ضمانت ضمانت برای مناقصه ممکن است به صورت نقد، چک، پیش نویس بانک، نامه ضمانت بانک و غیره پرداخت شود
[ترجمه گوگل]پیوند ضمانت برای پیشنهاد می تواند به صورت نقدی، چک، پیش نویس های بانکی، نامه ضمانت بانکی و غیره پرداخت شود

14. The modes of guaranty as provided by this Law are suretyship, mortgage, pledge, lien and deposit.
[ترجمه ترگمان]حالت های ضمانت ارایه شده توسط این قانون عبارتند از: رهن، رهن، رهن، حبس و سپرده
[ترجمه گوگل]حالت های ضمانت نامه به موجب این قانون، وام، وام، تعهد، وثیقه و سپرده است

پیشنهاد کاربران

یکی از معانی آن ضمانت نامه سلامت و کیفیت تولیدات و محصولات است که بعد از فروش در صورت شکستگی ، خرابی یا عدم کارکرد درست آن کالا تعویض میگردد

guaranty ( عمومی )
واژه مصوب: تضمین
تعریف: تعهد سازنده یا فروشندۀ کالا در قبال خریدار برای ارائۀ خدمات پس از فروش در طی مدت مشخص|||متـ . ضمانت


کلمات دیگر: