کلمه جو
صفحه اصلی

inexact


معنی : نا درست، درست نشده، از روی عدم دقت
معانی دیگر : غیردقیق، با بی دقتی

انگلیسی به فارسی

نادرست، درست نشده، از روی عدم دقت، نا درست


نادرست، درست نشده، از روی عدم دقت


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: inexactly (adv.), inexactitude (n.), inexactness (n.)
(1) تعریف: not precise or strictly accurate.
متضاد: exact, particular, precise
مشابه: inaccurate, unfaithful

- The reported measurements are inexact.
[ترجمه ترگمان] سنجش های گزارش شده، نادرست هستند
[ترجمه گوگل] اندازه گیری های گزارش شده نادرست است

(2) تعریف: not rigorous.
متضاد: exact

- an inexact methodology
[ترجمه ترگمان] یک روش نادرست
[ترجمه گوگل] یک روش نادرست

• inaccurate, imprecise
something that is inexact is not precise or accurate.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] غیر دقیق، نادقیق، ناکامل

مترادف و متضاد

نا درست (صفت)
amiss, foul, false, vicious, dishonest, spurious, wrong, incorrect, erroneous, inaccurate, unsound, unfair, crooked, jackleg, impure, phony, phoney, sinister, inconsequent, inconsecutive, untrue, imprecise, inexact, trumped-up

درست نشده (صفت)
inexact

از روی عدم دقت (صفت)
inexact

inaccurate


Synonyms: ambiguous, imprecise, vague


جملات نمونه

His calculations are inexact.

محاسبات او درست نیست.


1. an inexact translation
ترجمه ی غیردقیق

2. his calculations are inexact
محاسبات او درست نیست.

3. Earthquake prediction is an inexact science .
[ترجمه ترگمان]پیش بینی زلزله یک علم نادرست است
[ترجمه گوگل]پیش بینی زلزله یک علت نادرست است

4. Psychology is by definition an inexact science.
[ترجمه ترگمان]روان شناسی با تعریف یک علم نادرست است
[ترجمه گوگل]روانشناسی به تعبیر یک علم غیر دقیق است

5. The figures she gave you were inexact.
[ترجمه ترگمان]The که به شما داده درست نبود
[ترجمه گوگل]ارقامی که او به شما داد، نادرست بود

6. Weather forecasting is an inexact science.
[ترجمه ترگمان]پیش بینی آب و هوا یک علم نادرست است
[ترجمه گوگل]پیش بینی آب و هوا یک علم نادرست است

7. Estimates of the numbers involved remain inexact.
[ترجمه ترگمان]برآوردها از تعداد افراد درگیر، نادرست هستند
[ترجمه گوگل]برآورد اعداد درگیر باقی می ماند

8. In the real world, the science is inexact.
[ترجمه ترگمان]در دنیای واقعی، علم نادرست است
[ترجمه گوگل]در دنیای واقعی، علم نادرست است

9. Vague or inexact directions can be mystifying for pupils with poor vision.
[ترجمه ترگمان]مسیرهای نادرست یا نادرست می توانند برای دانش آموزان با دید ضعیف گیج کننده باشند
[ترجمه گوگل]جهت های مبهم و غیر دقیق می توانند برای دانش آموزانی که دچار فقر هستند دید خوبی داشته باشند

10. Entertaining, for sure, but an inexact science.
[ترجمه ترگمان]البته برای سرگرمی، اما یک علم کامل بود
[ترجمه گوگل]سرگرم کننده، برای همه، اما یک علت نادرست است

11. Under some inexact conditions, the convergence of inexact alternating direction method is proved too.
[ترجمه ترگمان]تحت برخی شرایط نادرست، هم گرایی روش جهت گیری متناوب نیز اثبات شده است
[ترجمه گوگل]در برخی شرایط نادرست همگرایی روش متناوب متناوب نیز ثابت شده است

12. This paper deals with some defects of MYCIN inexact inference in theory, which are discussed with the practice of earthquake prediction.
[ترجمه ترگمان]این مقاله با برخی نقص های استنتاج نادرست نادرست در نظریه سروکار دارد که با عمل پیش بینی زلزله مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]این مقاله به برخی از نقایص نتیجه گیری نادرست MYCIN در نظریه پرداخته است که با پیش بینی زلزله مورد بحث قرار گرفته است

13. A partial or inexact application of image filter'% 1'was encountered.
[ترجمه ترگمان]یک کاربرد نسبی یا نادرست فیلتر تصویر % ۱ با آن مواجه شد
[ترجمه گوگل]یک درخواست جزئی یا نامناسب از فیلتر تصویر '٪ 1' مواجه شد

14. The process an inexact science and is prone to having problems.
[ترجمه ترگمان]این فرآیند یک علم نادرست است و مستعد مشکلات است
[ترجمه گوگل]این فرآیند یک علت نادرست است و مشکلی دارد

15. This paper applies the MYCIN inexact inference method to the comprehensive earthquake prediction.
[ترجمه ترگمان]این مقاله روش استنتاج نادرست نادرست را به پیش بینی جامع زلزله اعمال می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله روش استنتاج اشتباه MYCIN را به پیش بینی زلزله جامع اعمال می کند

an inexact translation

ترجمه‌ی غیردقیق



کلمات دیگر: