جمع واژه ی: index، صورت جمع کلمه index
indices
جمع واژه ی: index، صورت جمع کلمه index
انگلیسی به فارسی
جمع واژهی index
شاخص ها، شاخص، فهرست، نمایه، سبابه، فهرست راهنما، راهنما، علامت، نما، جاانگشتی، راهنمای موضوعات، فهرست مواد
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a pl. of index.
• indices is a plural of index.
دیکشنری تخصصی
[ریاضیات] زیرنویس ها، اندیس ها، زیرنگاشت ها
جملات نمونه
1. The mean proliferation indices within compartments were nearly identical for both assays.
[ترجمه ترگمان]شاخص های تکثیر متوسط در داخل محفظه تقریبا برای هر دو سنجش مشابه بودند
[ترجمه گوگل]میانگین شاخص های تکثیر درون محفظه ها برای هر دو آزمون تقریبا یکسان بود
[ترجمه گوگل]میانگین شاخص های تکثیر درون محفظه ها برای هر دو آزمون تقریبا یکسان بود
2. Quantitative indices have considerable appeal for organizations, since they are easily handled and appear to be relatively unproblematic.
[ترجمه ترگمان]شاخص های کمی برای سازمان ها جذابیت قابل توجهی دارند، چرا که به راحتی مدیریت می شوند و به نظر می رسد نسبتا مشکل ساز هستند
[ترجمه گوگل]شاخص های کمی برای سازمان ها قابل توجه است، زیرا آنها به راحتی می توانند مورد استفاده قرار گیرند و به نظر می رسد نسبتا مشکلی دارند
[ترجمه گوگل]شاخص های کمی برای سازمان ها قابل توجه است، زیرا آنها به راحتی می توانند مورد استفاده قرار گیرند و به نظر می رسد نسبتا مشکلی دارند
3. Such indices should indicate those stages where the use of robotic-techniques would offer the greatest potential savings and improvements in productivity.
[ترجمه ترگمان]چنین شاخص هایی باید این مراحل را نشان دهند که در آن استفاده از تکنیک های رباتیک، بزرگ ترین صرفه جویی بالقوه و بهبود بهره وری را ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]چنین شاخص هایی باید مراحل را نشان دهند که در آن استفاده از روش های رباتیک بیشترین صرفه جویی بالقوه و بهبود بهره وری را ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]چنین شاخص هایی باید مراحل را نشان دهند که در آن استفاده از روش های رباتیک بیشترین صرفه جویی بالقوه و بهبود بهره وری را ارائه می دهد
4. The indices examined all improved significantly to within the normal range after one year on diet.
[ترجمه ترگمان]این شاخص ها همگی بعد از یک سال رژیم غذایی، همه بهبود قابل توجهی را در محدوده نرمال مورد بررسی قرار دادند
[ترجمه گوگل]شاخص های مورد بررسی همه آنها را به طور قابل توجهی بهبود یافته در محدوده طبیعی پس از یک سال در رژیم غذایی
[ترجمه گوگل]شاخص های مورد بررسی همه آنها را به طور قابل توجهی بهبود یافته در محدوده طبیعی پس از یک سال در رژیم غذایی
5. The clinical indices and laboratory measurements were made within one week of having the bowel scan.
[ترجمه ترگمان]شاخص های بالینی و اندازه گیری های آزمایشگاهی در عرض یک هفته پس از اسکن روده انجام شد
[ترجمه گوگل]شاخص های بالینی و اندازه گیری های آزمایشگاهی ظرف یک هفته پس از انجام اسکن روده ساخته شد
[ترجمه گوگل]شاخص های بالینی و اندازه گیری های آزمایشگاهی ظرف یک هفته پس از انجام اسکن روده ساخته شد
6. Indices of success in compliance systems are more elusive for field staff to attain than in sanctioning systems.
[ترجمه ترگمان]شاخص های موفقیت در سیستم های مطاوعت بیشتر برای کارکنان می دانی برای دست یابی به سیستم در نظر گرفته شده است
[ترجمه گوگل]شاخص های موفقیت در سیستم های انطباق برای کارکنان مزبور برای رسیدن به اهداف بیشتر از سیستم های تحریم کننده گریزانند
[ترجمه گوگل]شاخص های موفقیت در سیستم های انطباق برای کارکنان مزبور برای رسیدن به اهداف بیشتر از سیستم های تحریم کننده گریزانند
7. However, the rules by which such indices are assigned to words are not totally reliable.
[ترجمه ترگمان]با این حال، قوانینی که چنین شاخص هایی برای کلمات اختصاص داده می شوند کاملا قابل اعتماد نیستند
[ترجمه گوگل]با این حال، قواعدی که این شاخص ها به کلمات اختصاص داده می شوند کاملا قابل اعتماد نیستند
[ترجمه گوگل]با این حال، قواعدی که این شاخص ها به کلمات اختصاص داده می شوند کاملا قابل اعتماد نیستند
8. Scant weight is given to indices of economic deprivation, such as unemployment levels and proportions of children or families in receipt of Supplementary Benefit.
[ترجمه ترگمان]وزن Scant به شاخص های محرومیت اقتصادی، مانند سطح بیکاری و نسبت های کودکان و یا خانواده در دریافت مزایای تکمیلی، داده می شود
[ترجمه گوگل]وزن ناچیز به شاخص های محرومیت اقتصادی داده می شود، مانند میزان بیکاری و نسبت فرزندان یا خانواده هایی که مزایای اضافی را دریافت می کنند
[ترجمه گوگل]وزن ناچیز به شاخص های محرومیت اقتصادی داده می شود، مانند میزان بیکاری و نسبت فرزندان یا خانواده هایی که مزایای اضافی را دریافت می کنند
9. Figure 2 shows the percentile proliferation indices obtained with the two methods.
[ترجمه ترگمان]شکل ۲ شاخص گسترش درصدی را نشان می دهد که با دو روش به دست آمده است
[ترجمه گوگل]شکل 2 نشان می دهد که شاخص های نفوذپذیری درصد سیگنال به دست آمده با دو روش نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]شکل 2 نشان می دهد که شاخص های نفوذپذیری درصد سیگنال به دست آمده با دو روش نشان داده شده است
10. Financial betting-or spread bets on stock indices and individual shares-continued to make the biggest contribution.
[ترجمه ترگمان]شرط بندی مالی - یا افزایش شرط روی شاخص های سهام و سهام فردی - همچنان بیش ترین سهم را دارد
[ترجمه گوگل]شرط بندی های مالی - و یا گسترش شرط بر شاخص سهام و سهام فردی - ادامه به بزرگترین سهم
[ترجمه گوگل]شرط بندی های مالی - و یا گسترش شرط بر شاخص سهام و سهام فردی - ادامه به بزرگترین سهم
11. These indices have an international reputation and require constant supervision and maintenance to ensure that they satisfactorily reflect market developments.
[ترجمه ترگمان]این شاخص ها دارای اعتبار بین المللی هستند و نیازمند نظارت و نگهداری مداوم هستند تا اطمینان حاصل شود که آن ها بطور رضایت بخشی پیشرفت های بازار را منعکس می کنند
[ترجمه گوگل]این شاخص ها شهرت بین المللی دارند و نیاز به نظارت و نظارت مستمر دارند تا اطمینان حاصل شود که آنها به طور مناسب بازتاب بازار را منعکس می کنند
[ترجمه گوگل]این شاخص ها شهرت بین المللی دارند و نیاز به نظارت و نظارت مستمر دارند تا اطمینان حاصل شود که آنها به طور مناسب بازتاب بازار را منعکس می کنند
12. Labelling indices remained essentially unchanged in those patient who underwent biopsy twice.
[ترجمه ترگمان]شاخص های Labelling اساسا در آن بیمارانی که دو بار نمونه برداری کردند بدون تغییر باقی ماند
[ترجمه گوگل]شاخص های برچسب گذاری در بیمارانی که بیوپسی دو بار تحت بیوپسی قرار گرفتند، اساسا تغییری نکرد
[ترجمه گوگل]شاخص های برچسب گذاری در بیمارانی که بیوپسی دو بار تحت بیوپسی قرار گرفتند، اساسا تغییری نکرد
13. This suggests that such indices are unlikely to provide useful markers for the identification of colorectal cancer risk as previously proposed.
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که چنین شاخص هایی احتمالا برای شناسایی خطر سرطان روده بزرگ که قبلا پیشنهاد شده بودند، بعید به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که چنین شاخص هایی بعید است نشانگرهای مفید برای شناسایی خطر سرطان کولورکتال به عنوان پیشنهادی ارائه شود
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که چنین شاخص هایی بعید است نشانگرهای مفید برای شناسایی خطر سرطان کولورکتال به عنوان پیشنهادی ارائه شود
14. It is facile to employ cost of living indices or indices of neo-natal mortality without knowing how the figures are calculated.
[ترجمه ترگمان]آسان است که هزینه شاخص های زنده یا شاخص های مرگ و میر ناشی از زایمان را بدون اطلاع از چگونگی محاسبه ارقام به کار برد
[ترجمه گوگل]آسان است که از شاخص های زندگی زندگی یا شاخص های مرگ و میر نوزادان استفاده کنید بدون این که بدانید چگونه ارقام محاسبه می شوند
[ترجمه گوگل]آسان است که از شاخص های زندگی زندگی یا شاخص های مرگ و میر نوزادان استفاده کنید بدون این که بدانید چگونه ارقام محاسبه می شوند
پیشنهاد کاربران
شاخص ها در بازار سرمایه
کلمات دیگر: