کلمه جو
صفحه اصلی

foregoing


(آنچه که قبلا نوشته یا گفته شده است) مذکور، ذکر شده، در بالا آمده، یاد شده، فرگفت، پیش گفته شده، بالاگفته، سابق الذکر

انگلیسی به فارسی

(آنچه که قبلاً نوشته یا گفته شده است) مذکور، ذکر‌شده، پیش گفته‌شده ،سابق‌الذکر، در بالا آمده، یاد شده


پیش از آن، پیش رفتن، مقدم بودن بر، پیش از چیزی واقع شدن


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: occurring or appearing just before; preceding; previous.
متضاد: following
مشابه: former, precedent, preceding, previous

- Let me explain what I meant by the foregoing statement.
[ترجمه ترگمان] اجازه بدهید توضیح بدهم که منظور من از اظهارات شما چیست؟
[ترجمه گوگل] اجازه بدهید توضیح دهم که منظور من در این بیانیه چیست

• preceding, former, previous
you can use foregoing refer to something that has just been said; a formal word. attributive adjective here but can also be used as a singular noun. e.g. in the foregoing we have seen how people differ in their approach to problems.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] بنابر آنچه گفته شد
[ریاضیات] فوق، مذکور، ذکر شده

مترادف و متضاد

come before; previous


Synonyms: above, aforementioned, aforesaid, aforestated, antecedent, anterior, former, past, precedent, preceding, prior


Antonyms: after


جملات نمونه

1. the foregoing
فوق الذکر،پیش گفته،پارنگاشت،فرگفت

2. I can testify to the foregoing since I was actually present when it happened.
[ترجمه ترگمان]من از وقتی که این اتفاق افتاد من می توانم شهادت بدهم
[ترجمه گوگل]من می توانم از موارد ذکر شده شهادت بدهم، چون زمانی که این اتفاق افتاد، در واقع حضور داشتم

3. The foregoing examples illustrate this point.
[ترجمه ترگمان]مثال های فوق این نکته را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]نمونه های فوق الذکر این نقطه را نشان می دهد

4. You might think from the foregoing that the French want to phase accents out. Not at all.
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است فکر کنید که فرانسوی ها می خواهند تغییر شکل دهند به هیچ وجه
[ترجمه گوگل]شما ممکن است از موارد فوق فکر کنید که فرانسوی ها مایل به تمرکز فکری هستند اصلا

5. The foregoing have all been included in the proposals.
[ترجمه ترگمان]موارد فوق در این پیشنهادها گنجانده شده اند
[ترجمه گوگل]همه موارد ذکر شده در پیشنهادات گنجانده شده است

6. The foregoing paragraphs were written in 198
[ترجمه ترگمان]پاراگراف های فوق در ۱۹۸ مورد نوشته شده است
[ترجمه گوگل]پاراگراف های فوق در سال 198 نوشته شده است

7. The foregoing is a description of the proposed plan.
[ترجمه ترگمان]نکته فوق، توصیفی از طرح پیشنهادی است
[ترجمه گوگل]پیش از این، شرح طرح پیشنهادی است

8. The foregoing account was written fifty years after the incident.
[ترجمه ترگمان]شرح فوق، پنجاه سال پس از این واقعه نگاشته شده بود
[ترجمه گوگل]این گزارش قبلا پنجاه سال پس از حادثه نوشته شده است

9. The foregoing justification of induction is quite unacceptable, as David Hume conclusively demonstrated as long ago as the mid-eighteenth century.
[ترجمه ترگمان]توجیه فوق از القا کاملا غیرقابل قبول است، همانطور که دیوید هیوم تا مدت ها پیش در اواسط قرن هجدهم به طور قطع ثابت کرد
[ترجمه گوگل]توجیه فوق الذکر کاملا غیر قابل قبول است، همان طور که دیوید هیوم به طور کامل تا اواسط قرن هجدهم نشان داد

10. This, however, it will be evident from the foregoing, is something on which no one should count in the future.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این امر از موارد فوق مشهود خواهد بود، چیزی است که در آن هیچ کس نباید در آینده حساب کند
[ترجمه گوگل]این، با این حال، از موارد فوق مشهود است، چیزی است که هیچ کس نباید در آینده آن را حساب کند

11. The foregoing discussion suggests that political parties can be regarded in two different ways.
[ترجمه ترگمان]بحث فوق نشان می دهد که احزاب سیاسی را می توان به دو روش مختلف در نظر گرفت
[ترجمه گوگل]بحث های پیشین نشان می دهد که احزاب سیاسی می توانند به دو روش متفاوت مورد توجه قرار گیرند

12. All of the foregoing principles apply to any relationship, but we are not talking about just any relationship.
[ترجمه ترگمان]همه اصول مذکور به هر رابطه ای اعمال می شوند، اما ما در مورد هر رابطه ای صحبت نمی کنیم
[ترجمه گوگل]تمام اصول فوق الذکر به هر رابطه ای اعمال می شود، اما ما درباره هر رابطه ای صحبت نمی کنیم

13. The foregoing discussion has dealt with proximate causes.
[ترجمه ترگمان]بحث فوق با علل قطعی مواجه شده است
[ترجمه گوگل]بحث مذکور با علل تقریبی برخورد کرده است

14. Despite the foregoing criticisms, we recognise and welcome the change of direction signalled by the draft guidance.
[ترجمه ترگمان]با وجود انتقادات فوق، ما از تغییر جهت که توسط پیش نویس راهنما اشاره شده است استقبال می کنیم
[ترجمه گوگل]علیرغم انتقادات پیش از این، ما تغییر مسیری را که توسط راهنمایی پیش نویس نشان داده شده است، پذیرفته و پذیرفته ایم

Remember, the foregoing description of the plan is just a summary.

به‌یاد داشته باشید، توضیحات ذکرشده درمورد برنامه فقط خلاصه است.


پیشنهاد کاربران

پیشرفته

فوق الذکر

حذف یا رد کردن یا چشمپوشی از چیزی ارزشمند. گاهی هم به معنای آنچه پیشتر آمده.

پیشین


کلمات دیگر: