1. The government may put an indirect tax on books.
[ترجمه ترگمان]دولت ممکن است مالیاتی غیر مستقیم بر روی کتاب ها وضع کند
[ترجمه گوگل]دولت ممکن است مالیات غیرمستقیم را در کتاب ها قرار دهد
2. Direct and indirect taxes: is it better to tax incomes or goods?
[ترجمه ترگمان]مالیات های مستقیم و غیر مستقیم: آیا مالیات بر درآمد و یا کالا بهتر است؟
[ترجمه گوگل]مالیات مستقیم و غیر مستقیم: بهتر است که مالیات درآمد یا کالاها را پرداخت کنیم؟
3. So far we have discussed the impact of indirect taxes on allocative efficiency.
[ترجمه ترگمان]تاکنون ما تاثیر مالیات های غیرمستقیم بر بهره وری allocative را مورد بحث قرار داده ایم
[ترجمه گوگل]تا کنون ما درباره تاثیر مالیات غیرمستقیم در بازده تخصیص بحث شده است
4. For these reasons, indirect taxes are usually regarded as a more flexible instrument of macroeconomic policy.
[ترجمه ترگمان]به این دلایل، معمولا مالیات های غیرمستقیم به عنوان یک ابزار انعطاف پذیرتر از سیاست اقتصاد کلان در نظر گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]به همین علت، مالیات غیر مستقیم به عنوان یک ابزار انعطاف پذیر از سیاست های اقتصاد کلان به شمار می رود
5. Although indirect taxes as a whole are regressive, there is some variation between different types of indirect tax.
[ترجمه ترگمان]با اینکه مالیات های غیر مستقیم به عنوان یک کل، regressive هستند، تفاوت هایی بین انواع مختلف مالیات غیرمستقیم وجود دارد
[ترجمه گوگل]گرچه مالیات های غیرمستقیم به طور کلی رگرسیون دارند، انواع مختلفی از مالیات غیر مستقیم وجود دارد
6. The indirect taxes are collected by Customs and Excise.
[ترجمه ترگمان]مالیات غیرمستقیم با گمرک و گمرک جمع آوری می شود
[ترجمه گوگل]مالیات غیر مستقیم توسط گمرک و مالیات بر ارزش افزوده جمع آوری می شود
7. Indirect taxes can be varied more quickly and easily, taking more immediate effect, than can direct taxes.
[ترجمه ترگمان]مالیات های غیر مستقیم می تواند به سرعت و به راحتی متفاوت باشد و تاثیر فوری تری داشته باشد تا مالیات های مستقیم
[ترجمه گوگل]مالیات های غیر مستقیم را می توان با سرعت بیشتری و به آسانی تغییر داد، از طریق تأثیر فوری بیشتری نسبت به مالیات مستقیم
8. Their logic is reflected in the kinds of indirect tax that are levied.
[ترجمه ترگمان]منطق آن ها در انواع مالیات های غیر مستقیم که اخذ می شوند منعکس می شود
[ترجمه گوگل]منطق آنها در انواع مالیات غیر مستقیم مورد استفاده قرار می گیرد
9. Their optimistic figure conveniently overlooked, for example, indirect taxes, such as those on petrol and drink.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، میزان خوش بینانه آن ها به راحتی نادیده گرفته می شود، برای مثال، مالیات های غیر مستقیم، مانند آن هایی که روی بنزین و نوشیدنی هستند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، چهره خوش بینانه آنها، به عنوان مثال، مالیات غیرمستقیم، مانند بنزین و نوشیدنی ها را نادیده می گیرد
10. Part 5 is about auxiliary work of the indirect tax reformation.
[ترجمه ترگمان]بخش ۵ در مورد کار کمکی اصلاح مالیات غیرمستقیم است
[ترجمه گوگل]قسمت 5 در مورد کار کمکی اصلاح مالیات غیر مستقیم است
11. Successful experience of international indirect tax reformation will be useful to our's reformation. "
[ترجمه ترگمان]تجربه موفق اصلاح مالیاتی غیرمستقیم بین المللی برای اصلاح ما مفید خواهد بود \"
[ترجمه گوگل]تجربه موفقیت آمیز اصلاحات مالیاتی غیرمستقیم بین المللی برای اصلاح ما مفید خواهد بود '
12. Unlike indirect tax, a tax cannot be shifted to others.
[ترجمه ترگمان]بر خلاف مالیات غیرمستقیم، یک مالیات را نمی توان به دیگران منتقل کرد
[ترجمه گوگل]برخلاف مالیات غیرمستقیم، مالیات نمیتواند به دیگران منتقل شود
13. The second is indirect tax incidence.
[ترجمه ترگمان]دوم، میزان مالیات غیرمستقیم است
[ترجمه گوگل]دوم، بروز مالیات غیر مستقیم است
14. However, others suggest that consumers are well aware of the impact of indirect taxes on the price level.
[ترجمه ترگمان]با این حال، برخی دیگر نشان می دهند که مصرف کنندگان به خوبی از تاثیر مالیات های غیر مستقیم بر سطح قیمت آگاه هستند
[ترجمه گوگل]با این حال، برخی دیگر معتقدند مصرف کنندگان از تأثیر مالیات غیرمستقیم در سطح قیمت آگاه هستند