توالت ها، شستشو، غسل، ابدست
ablutions
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• you can refer to the activity of washing yourself as your ablutions; a literary word, often used humorously.
جملات نمونه
1. Hurriedly she finished her ablutions, pulled on her clothes and went to investigate.
[ترجمه ترگمان]با عجله ablutions را تمام کرد لباس هایش را پوشید و به تجسس پرداخت
[ترجمه گوگل]به تدریج او توالتهای خود را تمام کرد، لباس هایش را برداشت و به تحقیق رفت
[ترجمه گوگل]به تدریج او توالتهای خود را تمام کرد، لباس هایش را برداشت و به تحقیق رفت
2. He is performing his ablutions.
[ترجمه ترگمان]او دارد دوش خود را اجرا می کند
[ترجمه گوگل]او وضو می گیرد
[ترجمه گوگل]او وضو می گیرد
3. As with all my ablutions, the shave follows a definite and predetermined pattern.
[ترجمه ترگمان]اما با همه شستشو، ریش تراشیدن یک الگوی معین و معین است
[ترجمه گوگل]همانطور که با تمام توالت های من، تراشیدن یک الگوی قطعی و از پیش تعیین شده دنبال می شود
[ترجمه گوگل]همانطور که با تمام توالت های من، تراشیدن یک الگوی قطعی و از پیش تعیین شده دنبال می شود
4. The ablutions, cookhouse and accommodation are checked for cleanliness, these jobs being a major headache in a platoon location.
[ترجمه ترگمان]شستشو، آشپزخانه و مسکن برای پاکیزگی کنترل می شوند، این مشاغل یک دردسر بزرگ در یک محل نظامی هستند
[ترجمه گوگل]وظایف، آشپزخانه و محل اقامت برای تمیز بودن بررسی می شوند، این مشاغل یک سر درد شدید در محل جراحی است
[ترجمه گوگل]وظایف، آشپزخانه و محل اقامت برای تمیز بودن بررسی می شوند، این مشاغل یک سر درد شدید در محل جراحی است
5. Ablutions completed, a quite spectacular gold necklace was placed around my neck.
[ترجمه ترگمان]ablutions کامل شد، یک گردن بند کاملا تماشایی طلایی دور گردنم قرار گرفت
[ترجمه گوگل]آبستنی ها به پایان رسید، یک گردنبند طلای کاملا جذاب در اطراف گردن من قرار گرفت
[ترجمه گوگل]آبستنی ها به پایان رسید، یک گردنبند طلای کاملا جذاب در اطراف گردن من قرار گرفت
6. Muslims perform their ablutions in the inner courtyard of the 17th century Jama Masjid mosque in New Delhi, India, before early morning Eid al-Adha prayers on November 20
[ترجمه ترگمان]مسلمانان قبل از عید قربان در روز ۲۰ نوامبر در حیاط داخلی مسجد \"Jama\" در دهلی نو، هند، ablutions می کنند
[ترجمه گوگل]مسلمانان در صبح روز دوشنبه 20 نوامبر نماز عید قربان را در حیاط داخلی مسجد مسجد جامع 17 در دهلی نو در هند انجام می دهند
[ترجمه گوگل]مسلمانان در صبح روز دوشنبه 20 نوامبر نماز عید قربان را در حیاط داخلی مسجد مسجد جامع 17 در دهلی نو در هند انجام می دهند
7. A few days before I arrive in Banda, one of the gang's youngest members, a 14-year-old girl, had been attacked with a 3sickle as she went for her morning 3ablutions in the fields.
[ترجمه ترگمان]چند روز قبل از رسیدن من به با ندا، یکی از کوچک ترین اعضای گروه، یک دختر ۱۴ ساله، با یک داس ۳ ساله که برای شستشو در مزارع مورد حمله قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]چند روز قبل از رسیدن به باند، یکی از جوانترین اعضای گروه باند، یک دختر 14 ساله، به عنوان یک سومین فرد مورد حمله قرار گرفت
[ترجمه گوگل]چند روز قبل از رسیدن به باند، یکی از جوانترین اعضای گروه باند، یک دختر 14 ساله، به عنوان یک سومین فرد مورد حمله قرار گرفت
8. His daily ablutions were always accompanied by loud noise.
[ترجمه ترگمان]ablutions روزانه او همیشه با صدای بلند همراه بود
[ترجمه گوگل]توقعات روزانه او همیشه سر و صدا با صدای بلند همراه بود
[ترجمه گوگل]توقعات روزانه او همیشه سر و صدا با صدای بلند همراه بود
9. Then also entered the ablutions.
[ترجمه ترگمان]بعد هم به حمام رفتیم
[ترجمه گوگل]سپس به وضوح وارد شد
[ترجمه گوگل]سپس به وضوح وارد شد
10. At twelve o'clock the class was dismissed, and there followed a rush for the toilets and ablutions.
[ترجمه ترگمان]در ساعت دوازده کلاس را مرخص کردند و در آنجا به دنبال toilets و ablutions رفتند
[ترجمه گوگل]در ساعت دوازدهم، کلاس را رها کرد، و به دنبال عجله برای توالت ها و توالت ها رفت
[ترجمه گوگل]در ساعت دوازدهم، کلاس را رها کرد، و به دنبال عجله برای توالت ها و توالت ها رفت
11. If by chance he does he purges himself by religiously prescribed ablutions.
[ترجمه ترگمان]اگر شانس داشته باشد که او خود را برای شستشو تجویز کرده است
[ترجمه گوگل]اگر به احتمال زیاد او خود را با وضوح مذهبی تصویب می کند
[ترجمه گوگل]اگر به احتمال زیاد او خود را با وضوح مذهبی تصویب می کند
12. Islam, Allah is a respected word that you need to have ablutions before saying.
[ترجمه ترگمان]اسلام، یک واژه مورد احترام است که باید قبل از گفتن، ablutions داشته باشید
[ترجمه گوگل]اسلام، خداوند یک کلمه محترم است که قبل از گفتن باید قبول کرد
[ترجمه گوگل]اسلام، خداوند یک کلمه محترم است که قبل از گفتن باید قبول کرد
13. Let's just say that what they lack in shower and lavatory-block refinement, they compensate for with some of the finest settings Nature has devised. And there's always the RV for your ablutions.
[ترجمه ترگمان]بیایید بگوییم که چیزی که آن ها فاقد حمام و پالایش بلوکی هستند، برخی از بهترین تنظیمات طبیعت را جبران می کنند و همیشه the برای ablutions وجود دارد
[ترجمه گوگل]بگذارید فقط بگوییم آنچه که آنها در پاک کردن دوش و توالت بلوک ندارند، با برخی از بهترین تنظیمات جبران می کنند و همیشه RV برای وطن شما وجود دارد
[ترجمه گوگل]بگذارید فقط بگوییم آنچه که آنها در پاک کردن دوش و توالت بلوک ندارند، با برخی از بهترین تنظیمات جبران می کنند و همیشه RV برای وطن شما وجود دارد
14. The main sacrificial altar with a large ramp stood in that courtyard as well as a basin that was there for ablutions.
[ترجمه ترگمان]محراب بزرگ قربانی با یک سطح شیب دار بزرگ در آن حیاط به عنوان یک لگن که برای شستشو آنجا بود، ایستاده بود
[ترجمه گوگل]محراب اصلی قربانی با رمپ بزرگ در آن حیاط و همچنین یک حوضه ای بود که در آنجا برای وطن وجود داشت
[ترجمه گوگل]محراب اصلی قربانی با رمپ بزرگ در آن حیاط و همچنین یک حوضه ای بود که در آنجا برای وطن وجود داشت
15. Watch any Frenchman at a campsite in the summer and see how long he spends shaving, trimming his moustache, and on general ablutions.
[ترجمه ترگمان]در این تابستان هر فرانسوی را در اردوگاه نگاه کنید و ببینید که چه مدت است ریش خود را اصلاح می کند و سبیل خود را اصلاح می کند
[ترجمه گوگل]هر تابستانی فرانسوی را در یک اردوگاه تماشا تماشا کنید و ببینید که چقدر طول می کشد تا اصلاح کنید، سبیل خود را بریدگی کنید و به طور کلی وضو بگیرید
[ترجمه گوگل]هر تابستانی فرانسوی را در یک اردوگاه تماشا تماشا کنید و ببینید که چقدر طول می کشد تا اصلاح کنید، سبیل خود را بریدگی کنید و به طور کلی وضو بگیرید
پیشنهاد کاربران
غسل
کلمات دیگر: