1. The Western hemisphere would soon be in range of and vulnerable to Soviet intercontinental ballistic missiles, carrying megaton warheads.
[ترجمه ترگمان]نیم کره غربی به زودی در محدوده وسیعی از موشک های بالستیک بین قاره ای شوروی خواهد بود که کلاهک های هسته ای حمل می کند
[ترجمه گوگل]در نیمکره غربی به زودی در معرض موشک های بالستیک بین قاره ای شوروی قرار می گیرند و کلاهک های ماگاتون را حمل می کنند
2. Today is Christmas in western hemisphere and the Birthday of Amitabha Buddha in eastern hemisphere according to Chinese Buddhist tradition.
[ترجمه ترگمان]امروزه در نیم کره غربی و تولد بودا در نیم کره شرقی بنا به سنت بودایی چین، کریسمس است
[ترجمه گوگل]امروز کریسمس در نیمکره غربی و تولد Amitabha بودا در نیمکره شرقی است که طبق سنت بودایی چینی است
3. The American navy would defend and patrol the Western Hemisphere.
[ترجمه ترگمان]نیروی دریایی آمریکا از نیم کره غربی دفاع و پاسداری می کند
[ترجمه گوگل]نیروی دریایی آمریکا می تواند نیمکره غربی را دفاع و نگه دارد
4. If, say, the Western Hemisphere were sterilized, there would soon be a cataclysmic spiritual crisis.
[ترجمه ترگمان]اگر مثلا نیم کره غربی ضدعفونی شد، به زودی یک بحران روحی انقلابی رخ خواهد داد
[ترجمه گوگل]اگر، بگو، نیمکره غربی عقیم شده بود، به زودی یک بحران معنوی فاجعه بار خواهد بود
5. In the Western hemisphere it was signalized by the discovery and treatment of the native metals.
[ترجمه ترگمان]در نیم کره غربی، کشف و تصفیه فلزات بومی از خود نشان داد
[ترجمه گوگل]در نیمکره غربی این کشف و درمان فلزات بومی بود
6. But the problems of the western hemisphere remained acute.
[ترجمه ترگمان]اما مشکلات نیم کره غربی همچنان حاد بود
[ترجمه گوگل]اما مشکلات نیمکره غربی حاد بود
7. They say God spoke to them and told them to go on a mission to the poorest country in the Western Hemisphere.
[ترجمه ترگمان]آن ها می گویند که خدا با آن ها صحبت کرده و به آن ها گفته بود که به ماموریتی به فقیرترین کشور در نیم کره غربی بروند
[ترجمه گوگل]آنها می گویند خداوند به آنها گفته است که به آنها می گوید که به یک فقیرترین کشور در نیمکره غربی می رسند
8. The target: an agreement among all the nations of the Western Hemisphere to cooperate in cutting the flow of firearms.
[ترجمه ترگمان]هدف: توافقنامه میان تمام کشورهای نیم کره غربی برای هم کاری در کاهش جریان سلاح گرم
[ترجمه گوگل]هدف این توافق میان همه کشورهای نیمکره غربی در همکاری در کاهش جریان سلاح گرم است
9. Ultimately, Mitsubishi could make Orlando the service headquarters for its Western Hemisphere power business.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، میتسوبیشی می توانست از مرکز خدمات برای تجارت نیروی غربی خود استفاده کند
[ترجمه گوگل]در نهایت، میتسوبیشی می تواند اورلاندو را به مرکز خدمات خود برای کسب قدرت کسب و کار در نیمکره غربی تبدیل کند
10. This requirement to keep nuclear weapons out of the southern part of the western hemisphere is reinforced by Protocol 11 of the treaty.
[ترجمه ترگمان]این الزام برای دور نگهداشتن سلاح های هسته ای از بخش جنوبی نیم کره غربی با پروتکل ۱۱ پیمان تقویت می شود
[ترجمه گوگل]این الزام برای حفظ سلاح های هسته ای از بخش جنوبی نیمکره غربی توسط پروتکل 11 این معاهده تقویت شده است
11. It would be the first major peacekeeping force deployed in the Western Hemisphere.
[ترجمه ترگمان]این اولین نیروی حافظ صلح بزرگ در نیم کره غربی خواهد بود
[ترجمه گوگل]این اولین نیروی حفظ صلحجویانی است که در نیمکره غربی مستقر شده است
12. Both measures limited the employment of troops to the Western hemisphere.
[ترجمه ترگمان]هر دو معیار اشتغال نیروهای نظامی به نیم کره غربی را محدود کردند
[ترجمه گوگل]هر دو اقدام محدود استخدام نیروهای نظامی را به نیمکره غربی محدود کردند
13. The 625-strong observer force, which will have a six-month renewable mandate, is the first in the Western hemisphere.
[ترجمه ترگمان]این اولین نیروی ناظر قوی، که یک دستور تجدید پذیر شش ماهه دارد، اولین قدرت در نیم کره غربی است
[ترجمه گوگل]نیروی ناظر 625 نیروی که یک مجوز شش ماهه دارد، اولین بار در نیمکره غربی است
14. Photograph by James L. AmosA lone man perches on an outcrop on Gunnison Island amid the shimmering expanse of Great Salt Lake, the largest salt lake in the western hemisphere.
[ترجمه ترگمان]عکس از جیمز آل در میان پهنه کم نور دریاچه بزرگ سالت لیک، بزرگ ترین دریاچه نمک در نیم کره غربی بر روی یک صخره فرود می آید
[ترجمه گوگل]عکس های جیمز لاماس AmosA تنها مرد چرکین در یک خروجی در جزیره Gunnison در امتداد درخشان از نمک دریاچه بزرگ، بزرگترین دریاچه نمکی در نیمکره غربی است