کلمه جو
صفحه اصلی

waterscape


معنی : اب دریا، منظره اب دریا
معانی دیگر : دورنمای دریا، دریانما، آبنما

انگلیسی به فارسی

اب دریا، منظره آب دریا


آبشار، اب دریا، منظره اب دریا


انگلیسی به انگلیسی

• seascape, ocean vista, view of the sea; picture of a sea view

مترادف و متضاد

اب دریا (اسم)
lough, waterscape

منظره اب دریا (اسم)
waterscape

جملات نمونه

1. Flexible and utilizable as it is, waterscape has much effect on space organization and garden coordination.
[ترجمه ترگمان]انعطاف پذیر و با قابلیت انعطاف در عین حال، تاثیر زیادی بر سازمان فضایی و هماهنگی باغ دارد
[ترجمه گوگل]به عنوان قابل انعطاف و قابل استفاده است، watercape تاثیر زیادی بر سازمان فضایی و هماهنگی باغ دارد

2. Ecotype waterscape residential district is the trend of modern resident design.
[ترجمه ترگمان]منطقه مسکونی Ecotype waterscape روند طراحی ساکنان مدرن است
[ترجمه گوگل]منطقه مسکونی آبزی اکوتایپ روند طراحی مدرن ساکن است

3. Aquatic plant is an important element of the waterscape, and it plays important roles in the landscaping and water purification.
[ترجمه ترگمان]گیاه آبزی یک عنصر مهم از the است و نقش های مهمی در محوطه سازی و تصفیه آب بازی می کند
[ترجمه گوگل]گیاه آبزی یک عنصر مهم از آبریز است و نقش مهمی در محوطه سازی و تصفیه آب دارد

4. First choice for water filtration of pool, spa, waterscape and water amusement park.
[ترجمه ترگمان]اولین انتخاب برای تصفیه آب استخر، آب گرم، آب گرم و تفریح آب
[ترجمه گوگل]اولین انتخاب برای تصفیه آب از استخر، آبگرم، آبریز و پارک تفریحی آب

5. He drew a waterscape for villagers.
[ترجمه ترگمان]او یک waterscape برای روستائیان کشید
[ترجمه گوگل]او برای روستاییان آب آشامیدنی را جلب کرد

6. Application range covers indoor, building, exterior wall, waterscape, riverbank, shopwindow, piazza, mark, sculpture, park, bars, stage, etc.
[ترجمه ترگمان]محدوده کاربردی پوشش داخلی، ساختمان، دیوار بیرونی، waterscape، کناره رودخانه، shopwindow، piazza، sculpture، park، bars، stage و غیره را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]محدوده برنامه های داخلی، ساختمان، دیوار بیرونی، آبریز، رودخانه، خیابان، پایتخت، علامت، مجسمه سازی، پارک، کافه ها، صحنه و غیره را پوشش می دهد

7. Waterscape is the most attractive design element for landscape environment in city residential areas.
[ترجمه ترگمان]Waterscape، most عنصر طراحی برای محیط های شهری در مناطق مسکونی شهر است
[ترجمه گوگل]Waterscape جذاب ترین عنصر طراحی برای محیط چشم انداز در مناطق مسکونی شهر است

8. Waterscape living in landscape planning play a decisive role.
[ترجمه ترگمان]Waterscape که در برنامه ریزی مناظر زندگی می کنند نقش تعیین کننده ای دارند
[ترجمه گوگل]آبریز زندگی در برنامه ریزی چشم انداز نقش تعیین کننده ای دارد

9. Then, on the ecological design Waterscape become the difficulties and focus.
[ترجمه ترگمان]سپس، در طراحی اکولوژیکی، Waterscape مشکلات و تمرکز می شوند
[ترجمه گوگل]سپس، در طراحی زیست محیطی Waterscape تبدیل به مشکلات و تمرکز می شود

10. Ornamental hydrophyte is an indispensable material for afforestation, beautification and purification of waterscape and also a main element in making up gardening waterscape.
[ترجمه ترگمان]Ornamental hydrophyte یک ماده ضروری برای جنگلکاری، زیباسازی و خالص سازی of و همچنین یک عنصر اصلی در ساخت waterscape باغبانی است
[ترجمه گوگل]هیدروفیت زینتی یک ماده ضروری برای جنگل زدایی، زیبایی و تصفیه آبهای سطحی و همچنین یک عنصر اصلی در ساخت باغ آبزی است

11. Huawei is a company that special in following area : fountain, waterscape, irrigation project & relative products manufacture.
[ترجمه ترگمان]Huawei شرکتی است که در منطقه زیر تخصص دارد: فواره، waterscape، پروژه آبیاری و تولید محصولات نسبی
[ترجمه گوگل]Huawei شرکتی است که در مناطق چشمه آب، آبریز، تولید محصولات مرتبط با پروژه آبیاری ویژه قرار دارد

12. With the rapid development of housing industry, the construction of waterscape residence has been accelerated.
[ترجمه ترگمان]با توسعه سریع صنعت مسکن، ساخت اقامتگاه waterscape تسریع شده است
[ترجمه گوگل]با توسعه سریع صنعت مسکن، ساخت و ساز محل اقامت آبزیان شتاب یافته است


کلمات دیگر: