کلمه جو
صفحه اصلی

wareroom


معنی : مخزن، انبار کالا، انبار گمرک، بارخانه
معانی دیگر : اتاق یا محل نمایش کالاهای فروشی، نمایشگاه کالا، warehouse انبار کردن، مخزن، انبار گمرک، انبارکالا، بارخانه

انگلیسی به فارسی

اتاق یا محل نمایش کالاهای فروشی، نمایشگاه کالا


جنگ افزار، مخزن، انبار گمرک، انبار کالا، بارخانه


انگلیسی به انگلیسی

• room where products are exhibited and sold

مترادف و متضاد

مخزن (اسم)
store, reservoir, storeroom, storehouse, repository, pool, cache, warehouse, depot, tank, storage, repertory, fount, magazine, watering place, depository, fountain, stank, wareroom

انبار کالا (اسم)
storeroom, storehouse, warehouse, storage, entrepot, stockroom, wareroom

انبار گمرک (اسم)
warehouse, wareroom

بارخانه (اسم)
warehouse, wareroom


کلمات دیگر: