کلمه جو
صفحه اصلی

wheatear


معنی : چکچکی، سنبله گندم
معانی دیگر : (جانور شناسی) چکچکی (انواع پرندگان پا دراز جنس oenanthe به ویژه گونه ی oenanthe oenanthe)

انگلیسی به فارسی

سنبله گندم، (جانورشناسی) چکچکی


گوشتخوار، سنبله گندم، چکچکی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a small, long-legged, brownish thrush with a white rump and black tail.

• song bird that has a white rump and black face

مترادف و متضاد

چک چکی (اسم)
jabber, wheatear, stone-chat

سنبله گندم (اسم)
wheatear

جملات نمونه

1. This is a Desert Wheatear for me, a fresh female.
[ترجمه ترگمان]این یه wheatear صحرا برای من، یه زن تازه
[ترجمه گوگل]این برای من، یک زن تازه، کویر کویر است

2. If you want to find the best wheatear or the best tree, which belongs to you, you should have huge courage and make a great effort.
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید بهترین یا بهترین درخت را پیدا کنید، که به شما تعلق دارد، باید شجاعت و تلاش زیادی داشته باشید
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید بهترین گوزن یا بهترین درخت را پیدا کنید که متعلق به شما است، شما باید شجاعت بزرگی داشته باشید و تلاش زیادی کنید

3. At the water's edge snipe rise and trill, while on the valley side there are wheatears and redwings.
[ترجمه ترگمان]در لبه آبی نوک درازها و trill، در حالی که در طرف دره there و redwings وجود دارد
[ترجمه گوگل]در لبه آب، لبه آب و تریل، در حالی که در سمت دره گندم و redwings وجود دارد

4. The path descends to run by the Allt Coire Ardair. On the open moorland you might see meadow pipits and wheatears.
[ترجمه ترگمان]مسیری که از آن پایین می آید تا توسط the Coire Ardair اداره شود در خلنگ زار باز ممکن است چمن pipits و wheatears را ببینی
[ترجمه گوگل]این مسیر به وسیله Allt Coire Ardair اجرا می شود در سرزمین آزاد، ممکن است پیتزیت و گندم را از بین ببرید

5. On the open moorland you might see meadow pipits and wheatears.
[ترجمه ترگمان]در خلنگ زار باز ممکن است چمن pipits و wheatears را ببینی
[ترجمه گوگل]در سرزمین آزاد، ممکن است پیتزیت و گندم را از بین ببرید

6. The teacher asked him to go to a farmland to find a wheatear which is the biggest and the most golden.
[ترجمه ترگمان]معلم از او خواست تا به زمین های کشاورزی برود تا a پیدا کند که بزرگ ترین و the آن است
[ترجمه گوگل]معلم از او خواست برای رفتن به یک زمین کشاورزی برای پیدا کردن یک گوشتخوار بزرگ که بزرگترین و طلایی است

7. Thacher asked him to a farmland and find a wheatear which is the bigest and the most golden. He just had one choice and he can just walk straight, never turn back.
[ترجمه ترگمان]Thacher از او به کشاورزی دعوت کرد و یک wheatear پیدا کرد که the و the طلایی است اون فقط یه انتخاب داشت و می تونه مستقیم راه بره، هیچ وقت برنگشت
[ترجمه گوگل]تیکر او را به یک زمین کشاورزی دعوت کرد و گوشتخوار پیدا کرد که بزرگترین و طلایی ترین است او فقط یک انتخاب داشت و می توانست مستقیم راه برود، هرگز برگشت نکرد

8. But when I went on, they were not any better than that I saw before. I found I had missed the biggest and the most golden wheatear already, so I got nothing.
[ترجمه ترگمان]اما وقتی ادامه می دادم، آن ها بهتر از آن چیزی نبودند که من دیده بودم متوجه شدم که بزرگ ترین و the golden را از دست داده ام، بنابراین چیزی پیدا نکردم
[ترجمه گوگل]اما وقتی که رفتم، هیچ پیشنهادی بهتر از آن نبود من متوجه شدم بزرگترین و گوزن زرد طلایی را از دست داده ام، بنابراین من هیچ چیز را دریافت نکرده ام

9. The teacher asked him to go to a farmland to find a wheatear which is the biggest and the most golden. He just had one choice and he could only walk straight ahead, never turning back.
[ترجمه ترگمان]معلم از او خواست تا به زمین های کشاورزی برود تا a پیدا کند که بزرگ ترین و most آن است او فقط یک انتخاب داشت و او فقط می توانست مستقیم به جلو برود و هرگز بر نمی گشت
[ترجمه گوگل]معلم از او خواست برای رفتن به یک زمین کشاورزی برای پیدا کردن یک گوشتخوار بزرگ که بزرگترین و طلایی است او فقط یک انتخاب داشت و می توانست مستقیم به جلو برود، هرگز برگشت نکرد


کلمات دیگر: