1. You can see his bones through his warty hide, like a jellyfish, like an X-ray.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید استخوان های او را از طریق پوست warty، مانند ستاره دریایی، مانند یک اشعه ایکس ببینید
[ترجمه گوگل]شما می توانید استخوان های خود را از طریق پنهانی شبیه خود، مانند چتر دریایی، مانند یک اشعه ایکس ببینید
2. Their warty, slimy and sometimes scaly skins can be almost any colour.
[ترجمه ترگمان]پوست Their، لزج و بعضی وقت ها پوست فلس دار می توانند تقریبا رنگ دیگری داشته باشند
[ترجمه گوگل]پوسته های خشمگین، باریک و گاه پوشیده می توانند تقریبا هر رنگی باشند
3. Forget the pointy black hat and warty nose.
[ترجمه ترگمان]کلاه نوک تیز و بینی نوک تیز رو فراموش کن
[ترجمه گوگل]کلاه سیاه و کبود سیاه و سفید را فراموش کرده اید
4. Warty recurrences occurred in the perineal wound within a month of surgery.
[ترجمه ترگمان]Warty recurrences در طی یک ماه جراحی در ناحیه perineal رخ داد
[ترجمه گوگل]در طی یک ماه از جراحی، مجددا شکم شکمی در زخم پرید
5. A 6-week-old Visayan warty pig played king of the mountain atop of an adult at the San Diego Zoo, February 200
[ترجمه ترگمان]یک خوک ۶ هفته ای Visayan warty در بالای کوه سن دیگو را در روز ۲۰۰ فوریه در باغ وحش سن دیگو بازی کرد
[ترجمه گوگل]یک خوک خرگوش ویسایان 6 هفته ای، پادشاه کوه در کنار یک بزرگسال در باغ وحش سن دیگو، فوریه 200
6. African wild swine with warty protuberances on the face and large protruding tusks.
[ترجمه ترگمان]swine وحشی آفریقایی با warty protuberances روی صورت و دندان های بزرگ و برجسته
[ترجمه گوگل]گوسفند وحشی آفریقایی با عصبانیت وحشیانه بر روی صورت و سوزن های بزرگ پیشانی
7. Pollen wall is decorated with warty dots.
[ترجمه ترگمان]دیوار گرده با نقاط warty تزیین شده است
[ترجمه گوگل]دیوار گرده با نقاط کوتوله تزئین شده است
8. These warty nodules cover this woman's body, from her face down to her legs, which are already so advanced they look as if she's covered in tree-bark.
[ترجمه ترگمان]این برآمدگی روی بدن این زن اثر می گذارد، از صورتش به پایین تا پاهایش، که تا حالا انقدر پیشرفته هستند که انگار او پوست درخت درخت را پوشانده است
[ترجمه گوگل]این گره های جادویی بدن این زن را پوشش می دهد، از چهره اش به پاهایشان، که قبلا پیشرفته هستند، به نظر می رسد که در پوست درختان پوشیده شده است
9. These warty vegetations average only a few millimeters and form along the line of valve closure over areas of endocardial inflammation.
[ترجمه ترگمان]این warty به طور متوسط تنها چند میلیمتر فاصله دارند و در امتداد خط بسته شدن شیر بر روی مناطقی از التهاب endocardial شکل می گیرند
[ترجمه گوگل]این گیاهان زگیل به طور متوسط فقط چند میلی متر و در طول خط بسته شدن شیر در مناطق التهاب اندوکریدی شکل می گیرد
10. The spore is oval and has a warty surface.
[ترجمه ترگمان]بیضی تخم مرغی است و سطح warty دارد
[ترجمه گوگل]اسپور بیضی شکل است و سطح پوستی دارد
11. Unfortunately, most toads turn out to be as warty as they look, and magic kisses are harder to bestow than executives think.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، بیشتر قورباغه ها تا جایی که نگاه می کنند ظاهر می شوند، و این بوسه ها سخت تر از آن چیزی هستند که مدیران اجرایی تصور می کنند
[ترجمه گوگل]متأسفانه اغلب خانمها به نظر میرسد که به نظر میرسد و بوسههای جادوگرانه تر از آنچه مدیران فکر میکنند، سختتر است
12. In type A, the warty layer is absent or rare in pit chamber and in type B, the warty layer is present, in this paper, the variation in phylogeny of the pit membrane in bordered pits is also discussed.
[ترجمه ترگمان]در نوع A، لایه warty در محفظه حفره وجود ندارد و در نوع B، لایه warty وجود دارد، در این مقاله، تغییر در فیلوژنی با غشا حفره در حفره های مجاور نیز مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در نوع A، لایه لختی در اتاق گودال یا در نوع B وجود ندارد و در لایه لکه دار وجود دارد در این مقاله، تغییر در فیوژنز غشاء گودال در چاله های مرزی نیز مورد بحث قرار گرفته است
13. The warty ornamentation pollen has the three kinds, Smooth type, rough type and I-type.
[ترجمه ترگمان]گرده تزیین warty دارای سه نوع، نوع نرم، نوع خشن و نوع I است
[ترجمه گوگل]گرده زینت شکوفه دارای سه نوع، نوع صاف، نوع خشن و نوع I است
14. The Visayan warty pig is critically endangered and is found only on two islands in the Philippines.
[ترجمه ترگمان]خوک Visayan به شدت در معرض خطر قرار دارد و تنها در دو جزیره در فیلیپین یافت می شود
[ترجمه گوگل]خوک خرگوش Visayan به شدت در معرض خطر است و تنها در دو جزیره در فیلیپین یافت می شود
15. One of them was a doctor, a large, unhealthy looking specimen with a huge warty nose covered in broken veins.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها یک دکتر بود، یک نمونه درشت و ناسالم با بینی بزرگ و warty که در رگه ای شکسته پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]یکی از آنها یک دکتر، یک نمونه بزرگ و ناسالم با یک بینی بزرگ سوزناک در رگه های شکسته بود