1. to wangle accounts
در حساب ها دست بردن
2. I'll be so jealous if you manage to wangle an invitation to his house.
[ترجمه ترگمان]اگر موفق به خوردن یک دعوت نامه به خانه اش بشوید، خیلی حسادت خواهم کرد
[ترجمه گوگل]اگر شما موفق به دعوت به خانه خود شوید، حسادت خواهید داشت
3. We managed to wangle a few days' leave.
[ترجمه ترگمان]چند روز مرخصی داشتیم
[ترجمه گوگل]ما توانستیم روز چند روز را ترک کنیم
4. I'll try to wangle a contribution out of him.
[ترجمه ترگمان]من سعی می کنم از او کمک بگیرم
[ترجمه گوگل]من سعی خواهم کرد که از او کمک بگیرم
5. He was trying to wangle his way onto the committee.
[ترجمه ترگمان]او سعی داشت راهش را به سمت کمیته بگیرد
[ترجمه گوگل]او سعی کرد راه خود را به کمیته برساند
6. If I can think of some excuse to wangle my way out of going tonight I will do!
[ترجمه ترگمان]اگر من به بهانه ای سر راهم قرار بگیرم، از این که قصد دارم از این جا برم بیرون!
[ترجمه گوگل]اگر من بتوانم از بعضی از عواقب بیفتم تا راه خود را از امشب بیرون بیاورم، انجام خواهم داد!
7. We should be able to wangle it so that you can start tomorrow.
[ترجمه ترگمان]ما باید قادر باشیم این کار را انجام دهیم تا شما بتوانید فردا شروع کنید
[ترجمه گوگل]ما باید بتوانیم آن را بسازیم تا فردا بتوانید شروع کنید
8. She managed to wangle an invitation to the reception.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که به دعوت نامه دعوت به دعوت نامه را به wangle
[ترجمه گوگل]او موفق به دعوت نامه به پذیرش شد
9. I'll try to wangle some money out of my parents.
[ترجمه ترگمان]من سعی می کنم مقداری پول از پدر و مادرم در بیارم
[ترجمه گوگل]من سعی خواهم کرد تا کمی از والدینم پول بپردازم
10. He managed to wangle his way onto the course.
[ترجمه ترگمان]او موفق شد راهش را به سمت مسیر منحرف کند
[ترجمه گوگل]او موفق شد مسیر خود را بر روی مسیر ادامه دهد
11. He came to wangle your legacy from you and you refused.
[ترجمه ترگمان]اون ارث تو رو از تو گرفت و تو قبول نکردی
[ترجمه گوگل]او آمد تا شما را از میراث خود بیرون کند و شما را رد کرد
12. Tanner managed to wangle a pay raise out of him.
[ترجمه ترگمان]تنر موفق شد که پول pay رو از بدنش در بیاره
[ترجمه گوگل]تانر موفق شد که از پرداخت پول بیرون برود
13. Alice was trying to wangle her way onto the committee.
[ترجمه ترگمان]آلیس سعی داشت راهش را به سمت کمیته بگیرد
[ترجمه گوگل]آلیس سعی کرد راه خود را به کمیته برساند
14. He is trying to wangle his way onto the committee.
[ترجمه ترگمان]اون داره سعی می کنه راهش رو به کمیته تحویل بده
[ترجمه گوگل]او سعی می کند راه خود را به کمیته برساند