کلمه جو
صفحه اصلی

wharf


معنی : بارانداز، اسکله، جتی
معانی دیگر : رجوع شود به: shore، (کشتی) پهلو گرفتن، (کشتی) اسکله دار کردن، بارانداز ساختن، لنگر گاه ساحل رودخانه بااسکله یا دیوار، محکم مهارکردن

انگلیسی به فارسی

اسکله، جتی، بارانداز، لنگر گاه ساحل رودخانه بااسکله یا دیوار، محکم مهارکردن


اسکله، بارانداز، جتی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: wharfs, wharves
• : تعریف: a structure built along a shore, and often into the water, at which boats can be docked and loaded or unloaded; pier; quay.
مترادف: dock, jetty, pier, quay
مشابه: dockside, landing, marina, mole
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: wharfs, wharfing, wharfed
(1) تعریف: to dock (a ship) at a wharf.
مترادف: berth, dock

(2) تعریف: to bring or store on a wharf.
مشابه: berth, store

(3) تعریف: to provide a wharf or wharves for.

• dock, place where boats can be be tied up and load or unload cargo; bank, beach (archaic)
tie up at dock; store cargo at dock; provide with a wharf for docking boats
a wharf is a platform by a river or the sea, where ships can be tied up.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] لنگر گاه

مترادف و متضاد

بارانداز (اسم)
dock, jetty, wharf

اسکله (اسم)
pier, wharf, waterfront, quay

جتی (اسم)
wharf

boat storage


Synonyms: berth, breakwater, dock, jetty, landing, landing stage, levee, pier, quay, slip


جملات نمونه

1. We watched the exhausted laborers unloading the cargo on the wharf.
کارگران خسته را هنگام تخلیه محموله ها در اسکله تماشا کردیم

2. The lawyer insisted that his client was never seen near the wharf where the crime had taken place.
وکیل مدافع اصرار داشت که موکلش هرگز نزدیک اسکله ای که جنایت صورت گرفته بود دیده نشده است

3. Waiting at the wharf for the supply ships to unload was a starving multitude of people.
شمار زیادی از افراد گرسنه در اسکله,منتظر تخلیه بارکشی های مواد غذایی بودند

4. exports had piled up on the wharf
کالاهای صادراتی در بارانداز انباشته شده بود.

5. Canary Wharf towers above the Dockland area of London.
[ترجمه ترگمان]برج های آویز قناری در بالای منطقه Dockland از لندن قرار دارند
[ترجمه گوگل]اسکله قناری کانر در بالای منطقه Dockland لندن

6. Canary Wharf was set to provide 10 million square feet of office space.
[ترجمه ترگمان]اسکله قناری قرار بود ۱۰ میلیون فوت مربع فضای اداری ایجاد کند
[ترجمه گوگل]Wharf قناری برای ارائه 10 میلیون فوت مربع فضای اداری تنظیم شد

7. Our ship is on to the wharf.
[ترجمه ترگمان]کشتی ما به بندرگاه رسیده
[ترجمه گوگل]کشتی ما است که به اسکله است

8. The boatmen boomed the boat off the wharf.
[ترجمه ترگمان]ملاحان قایق را از بندرگاه بیرون کشیدند
[ترجمه گوگل]قایقرانی قایق را از حیاط بیرون کشید

9. They'd already driven along the wharf so that she could point out her father's boat.
[ترجمه ترگمان]آن ها پیش از این در بارانداز رانندگی کرده بودند تا بتواند قایق پدرش را به خوبی نشان دهد
[ترجمه گوگل]آنها قبلا در امتداد اسکله رانده بودند تا بتواند قایق پدرش را ذکر کند

10. At Dorset Wharf go left to rejoin the river.
[ترجمه ترگمان]At اسکله Dorset رفت تا به رودخانه ملحق شود
[ترجمه گوگل]در Dorset Wharf به سمت چپ بروید تا دوباره به رودخانه برسید

11. Jockey Pat Eddery will switch to Wharf, originally in the race to make the pace for Zafonic.
[ترجمه ترگمان]Jockey پت Eddery به سمت اسکله حرکت می کنند، که در اصل در مسابقه است تا آهنگ را برای Zafonic درست کند
[ترجمه گوگل]جک پی پد اددری به اسکله سوار می شود، که در اصل برای مسابقات Zafonic است

12. The sea captain was led down from the wharf to the beach, to stand on the platform beneath the gallows beam.
[ترجمه ترگمان]ناخدای کشتی را از بندرگاه به ساحل هدایت کردند تا روی سکوی زیر چوبه دار بایستد
[ترجمه گوگل]کاپیتان دریایی از ساحل به سوی ساحل فرود می آید، تا روی پلتفرم زیر تیرهای شمع قرار گیرد

13. It was high tide and on the wharf the swing-bridge was open to allow a toy ship to enter the toy-town dry-dock.
[ترجمه ترگمان]جزر و مد بالا بود و اسکله تاب باز بود تا به یک کشتی اسباب بازی اجازه ورود به اسکله toy را بدهد
[ترجمه گوگل]این جزر و مد بود و در حیاط، پل نوسان باز شد تا کشتی اسباب بازی بتواند وارد اسکله ی خشکی اسکله شود

14. A terminus wharf was established at Newbridge.
[ترجمه ترگمان]بارانداز در Newbridge برپا شده بود
[ترجمه گوگل]یک اسکله پایانی در نیوبرجد تاسیس شد

15. Canary Wharf was up for grabs.
[ترجمه ترگمان]اسکله قناری دست و پایش را گرفته بود
[ترجمه گوگل]اسکاندیناوی قناری برای چنگ زدن بود

16. Optimism that the sale will help Wharf finance that expansion drove its shares higher today.
[ترجمه ترگمان]خوش بینی که فروش به اسکله کمک خواهد کرد به اسکله کمک خواهد کرد که گسترش سهام خود را امروز بالاتر ببرد
[ترجمه گوگل]خوشبینی که فروش این کمک مالی را برای Wharf کمک خواهد کرد که رشد روزافزونی سهام خود را بالاتر می برد

17. The oil spread to the plaintiff's wharf where welding was taking place.
[ترجمه ترگمان]نفت به اسکله شاکی که جوشکاری در آنجا صورت می گرفت پخش شد
[ترجمه گوگل]نفت به اسکله شکایت کننده جوشکاری گسترش یافت

پیشنهاد کاربران

اسکله. . . بار انداز



کلمات دیگر: