1. the welter of sea waves
خروش امواج دریا
2. to welter in one's own blood
در خون خود غوطه ور بودن
3. to welter in work
غرق کار بودن
4. the room was a welter of broken glass and china
اتاق پر از قطعات شیشه و چینی شکسته بود.
5. Pigs often welter in the mud.
[ترجمه ترگمان]خوک ها اغلب در گل و لای جمع می شوند
[ترجمه گوگل]خوک ها اغلب در گلدان می چسبانند
6. Mother told her son not to welter in pleasure and idleness.
[ترجمه ترگمان]مادر به پسرش گفت که با لذت و تنبلی غلت نزند
[ترجمه گوگل]مادر به پسرش گفت که در لذت و خلوص نباشد
7. We are reducing the company's welter of development projects and will streamline sales and marketing.
[ترجمه ترگمان]ما هرج و مرج شرکت را کاهش می دهیم و بازاریابی و بازاریابی را ساده و ساده می کنیم
[ترجمه گوگل]ما کم کم پروژه های توسعه را کاهش می دهیم و فروش و بازاریابی را ساده تر می کنیم
8. There is a welter of information on the subject.
[ترجمه ترگمان]انبوهی از اطلاعات در مورد این موضوع وجود دارد
[ترجمه گوگل]اطلاعاتی در مورد موضوع وجود دارد
9. This dire situation exists despite a welter of management plans, royalties, taxes, and fees.
[ترجمه ترگمان]این وضعیت هولناک، علی رغم بسیاری از طرح های مدیریتی، حق امتیاز، مالیات ها و هزینه ها وجود دارد
[ترجمه گوگل]این وضعیت سخت وجود دارد با وجود بسیاری از برنامه های مدیریت، حق امتیاز، مالیات و هزینه
10. Apt observations dissolved into a shapeless welter.
[ترجمه ترگمان]مشاهدات Apt به هرج و مرج بی شکل تبدیل شد
[ترجمه گوگل]مشاهدات محکم به یک ورقه ناپایدار تبدیل شده است
11. In the latest welter of housing data, some have seen green shoots.
[ترجمه ترگمان]در آخرین غوغای پر از اطلاعات مسکن، برخی از آن ها شاخه های سبز دیده شده اند
[ترجمه گوگل]در آخرین آمار جمع آوری داده های مسکن، بعضی از شاخه های سبز دیده می شود
12. And through all this welter of change and development your mission remains fixed, determined, inviolable.
[ترجمه ترگمان]و از طریق همه این هیاهوی تغییرات و توسعه ماموریت شما ثابت، مصمم و مصون مانده باقی می ماند
[ترجمه گوگل]و از طریق تمام این تغییر و توسعه، مأموریت شما ثابت، مصمم و غیرقابل انکار است
13. He lay there rolling'round in the welter of his gore.
[ترجمه ترگمان]در آنجا دراز کشید و در میان سیل خون غوطه ور شد
[ترجمه گوگل]او در رشته ی گور خود قرار دارد
14. Now that the sun was setting in a welter of crimson behind tin lulls across the Flint River, the warmth of the April day was ebbing into a faint but balmy chill.
[ترجمه ترگمان]اکنون که خورشید در میان welter سرخ رنگی در آن سوی رودخانه فلینت نشسته بود، گرمای روز آوریل فروکش می کرد و سوز سردی می وزید
[ترجمه گوگل]در حال حاضر که خورشید در شمشیری از قرمز در پشت حلزون های قلع در سرتاسر رودخانه Flint قرار داشت، گرما از روز آوریل به خنک شدن خفیف، اما مرطوب ختم شد
15. The plan amid a welter of criticism but has now been revived in a different guise.
[ترجمه ترگمان]این طرح در میان انبوهی از انتقادات وجود دارد، اما اکنون با ظاهری متفاوت احیا شده است
[ترجمه گوگل]این طرح در میان بسیاری از انتقادات است، اما در حال حاضر در یک نگاه متفاوت احیا شده است
16. Out of the welter of dust, the car came to the girl's home.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل به خانه دختر آمد
[ترجمه گوگل]خارج از گرد و غبار، ماشین به خانه دختر آمد