کلمه جو
صفحه اصلی

wettish


معنی : خیس، نمناک، مرطوب، نسبتا تر، رطوبت دار
معانی دیگر : نسبتا خیس، کمی تر

انگلیسی به فارسی

نسبتا تر، مرطوب، رطوبت دار، خیس، نمناک


مرطوب کننده، نسبتا تر، مرطوب، رطوبت دار، خیس، نمناک


مترادف و متضاد

خیس (صفت)
wet, bedraggled, soaked, soggy, saturated, sodden, wettish, soppy, sopped

نمناک (صفت)
hydrous, humid, damp, moist, dabby, wettish

مرطوب (صفت)
humid, wet, sappy, moist, wettish, dank, dewy, dump

نسبتا تر (صفت)
wettish

رطوبت دار (صفت)
wettish


کلمات دیگر: