کلمه جو
صفحه اصلی

zoology


معنی : جانور شناسی، حیوان شناسی
معانی دیگر : جانوران یک ناحیه

انگلیسی به فارسی

جانورشناسی، حیوان شناسی


باغ وحش، جانور شناسی، حیوان شناسی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: zoologies
(1) تعریف: the science and study of animals.

- She's studying zoology because she hopes to help save animal species someday.
[ترجمه ترگمان] او در حال مطالعه جانورشناسی است، زیرا امیدوار است روزی به نجات گونه های حیوانی کمک کند
[ترجمه گوگل] او در حال تحصیل در زمینه زیست شناسی است زیرا امیدوار است هر روز به صرفه جویی در حیوانات کمک کند

(2) تعریف: the animal life of a particular region.

- The zoology of the Amazon is spectacular and varied.
[ترجمه ترگمان] جانورشناسی در آمازون، تماشایی و متنوع است
[ترجمه گوگل] زونگو آمازون تماشایی و متنوع است

(3) تعریف: the characteristics of a particular animal group.

- The team is studying the zoology of the orangutan.
[ترجمه ترگمان] این تیم در حال مطالعه جانورشناسی of است
[ترجمه گوگل] این تیم در حال مطالعه زیورآلات اورنگتان می باشد

• study of animal life
zoology is the scientific study of animals.

مترادف و متضاد

جانور شناسی (اسم)
zoology

حیوان شناسی (اسم)
zoology

جملات نمونه

1. biology also embraces botany and zoology
زیست شناسی،گیاه شناسی و جانور شناسی را هم در بر می گیرد.

2. I would like to brush up my zoology.
[ترجمه ترگمان]دلم می خواهد جانور شناسی من را پیدا کنم
[ترجمه گوگل]من می خواهم زونا را خرد کنم

3. The library didn't stock zoology textbooks.
[ترجمه ترگمان]کتابخانه کتاب های جانورشناسی را ذخیره نمی کرد
[ترجمه گوگل]کتابخانه کتاب های درسی زورگاری را ذخیره نکرده است

4. The professorship of zoology is vacant and has been advertised.
[ترجمه ترگمان]کرسی استادی وی خالی است و تبلیغ شده است
[ترجمه گوگل]استاد زیست شناسی خالی است و تبلیغ شده است

5. Then Jack had been a student studying zoology at the university; now he was a lecturer in computers.
[ترجمه ترگمان]سپس جک یک دانش آموز بود که در دانشگاه جانورشناسی تحصیل می کرد؛ اکنون استاد کامپیوترها بود
[ترجمه گوگل]سپس جک دانش آموزی بود که در zoology در دانشگاه تحصیل می کرد؛ در حال حاضر او مدرس در کامپیوتر بود

6. In second year, the zoology course reviews some of the major animal groups, their behaviour and ecology.
[ترجمه ترگمان]در سال دوم، در رشته جانورشناسی برخی از گروه های اصلی حیوانات، رفتار و بوم شناسی آن ها را مورد بررسی قرار داد
[ترجمه گوگل]در سال دوم، دوره زیست شناسی بررسی برخی از گروه های بزرگ حیوانات، رفتار آنها و محیط زیست

7. For Gordon Griggs, professor of zoology at Queensland University, the kangaroo issue has become a cause.
[ترجمه ترگمان]برای گوردن Griggs، استاد جانورشناسی دانشگاه کویینزلند، مساله کانگورو به یک دلیل تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]برای گوردون گرگگز، استاد زیست شناسی در دانشگاه کوئینزلند، مسئله کانگورو به یک علت تبدیل شده است

8. Zoology, the joker in his pack, offered in his final year, also achieved 62 percent.
[ترجمه ترگمان]جانورشناسی، که شوخ طبع در گروه او بود، در سال آخر نیز به ۶۲ درصد رسید
[ترجمه گوگل]باغ وحش، جوکر در بسته او، در سال آخر خود ارائه شده، همچنین 62 درصد به دست آورد

9. Nor did he want botany and zoology, he'd be no good at them.
[ترجمه ترگمان]او هم به گیاه شناسی و جانور شناسی نیازی نداشت
[ترجمه گوگل]او همچنین گیاه شناسی و باغ وحش را نمی خواست و نمی توانست در آن کار کند

10. He's studying zoology at university.
[ترجمه ترگمان]او در دانشگاه جانورشناسی تحصیل می کند
[ترجمه گوگل]او در zoology در دانشگاه تحصیل می کند

11. Deep - sea nature zoology is the component that distinctive configuration, structure and function have in biosphere.
[ترجمه ترگمان]در طبیعت اعماق دریا جانورشناسی، مولفه ای است که پیکر بندی، ساختار و عملکرد متمایز آن در زیست کره زیستی دارد
[ترجمه گوگل]زیستگاه طبیعت عمیق دریا جزء است که پیکربندی، ساختار و عملکرد متمایز آن در بیوسفر است

12. The sunshine, zoology environment that gets pollution, mortgage is overweight and the enemy that insalubrious lifestyle is it.
[ترجمه ترگمان]نور خورشید، محیط جانورشناسی که آلوده به آلودگی می شود، دارای اضافه وزن و دشمن است که سبک زندگی insalubrious آن است
[ترجمه گوگل]آفتاب، محیط زیست که باعث آلودگی می شود، وام مسکن اضافه وزن و دشمن است که سبک زندگی غیر قانونی آن است

13. Botany, zoology, biochemistry and molecular biology, cell biology, microbiology, genetics, fermentation engineering.
[ترجمه ترگمان]گیاه شناسی، جانورشناسی، زیست شیمی و زیست شناسی مولکولی، زیست شناسی سلولی، میکروبیولوژی، ژنتیک، مهندسی تخمیر
[ترجمه گوگل]گیاه شناسی، زیست شناسی، بیوشیمی و زیست شناسی مولکولی، زیست شناسی سلولی، میکروبیولوژی، ژنتیک، مهندسی تخمیر

14. Collect paleontology zoology, biology, and anthropology.
[ترجمه ترگمان]در دیرین شناسی، زیست شناسی، و مردم شناسی جمع آوری می کنیم
[ترجمه گوگل]جمع آوری دیرینه شناسی زیست شناسی، زیست شناسی و انسان شناسی

15. Zoology was the basic course of biological science.
[ترجمه ترگمان]جانورشناسی رشته اصلی علم زیست شناسی بود
[ترجمه گوگل]زیست شناسی دوره ابتدایی علوم زیست شناسی بود

پیشنهاد کاربران

جانور شناسی



کلمات دیگر: