کلمه جو
صفحه اصلی

wheaten


معنی : گندم گون، وابسته به گندم، برنگ گندم
معانی دیگر : ساخته شده از گندم یا آرد گندم، گندمی

انگلیسی به فارسی

گندمی، وابسته به گندم، برنگ گندم، گندمگون


گندم، گندم گون، وابسته به گندم، برنگ گندم


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, pertaining to, or made of wheat or wheat flour.

(2) تعریف: having the pale yellow color of wheat.

• of wheat; made of wheat flour

مترادف و متضاد

گندم گون (صفت)
tawny, fulvous, wheaten, fuscous

وابسته به گندم (صفت)
wheaten

برنگ گندم (صفت)
wheaten

جملات نمونه

1. None knows like him to strew the wheaten Grain, Or drive the Plough-share o'er the fertile Plain.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس از او خوشش نمی اید که دانه wheaten را پاک کند، یا the را از دشت حاصلخیز بیرون براند
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی داند که او گندم گندم را خرد می کند، یا دشت شخم را بر روی دشت حاصل می زند

2. Color - Black, wheaten or brindle of any color.
[ترجمه ترگمان]رنگ: سیاه، سفید و یا brindle هر رنگی
[ترجمه گوگل]رنگ - سیاه، گندم یا گره از هر رنگ

3. Lanlong ( a kind of wheaten food ) is one of his favorite snacks.
[ترجمه ترگمان]Lanlong (نوعی غذای wheaten)یکی از میان وعده های محبوب او است
[ترجمه گوگل]Lanlong (نوعی از مواد غذایی گندم) یکی از غذاهای مورد علاقه او است

4. Black, wheaten or brindle of any color.
[ترجمه ترگمان]سیاه، سفید و یا brindle هر رنگی
[ترجمه گوگل]سیاه، گندم یا گره از هر رنگ

5. Plant the crop such as wheaten, corn, potato, horsebean, hempen, cole aptly, a year one ripe.
[ترجمه ترگمان]محصول پنبه مانند wheaten، ذرت، سیب زمینی، horsebean، کن فی، cole، یک سال فرا رسیده بود
[ترجمه گوگل]گیاهان مانند گندم، ذرت، سیب زمینی، اسب، کپن، کول درست، یک سال رسیده است

6. The mildewproof effect of ultrafine ZnO powder in wheaten paste was evaluated by observation in Petri dish.
[ترجمه ترگمان]اثر mildewproof پودر ultrafine در خمیر wheaten با مشاهده در ظرف پتری، مورد ارزیابی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اثر ضدسرطانی پودر ZnO فوق در خمیر گندم با مشاهده در ظرف پتری مورد بررسی قرار گرفت

7. Of wheaten, corn sow area stability.
[ترجمه ترگمان]ذرت، دانه ذرت، پایداری منطقه را می کارند
[ترجمه گوگل]از گندم، ذرت ثبات منطقه را کاشت

8. One, price of paddy, wheaten, corn rises situation is abate, soja price fall.
[ترجمه ترگمان]از این رو قیمت برنج، برنج و ذرت افزایش می یابد و قیمت کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]یکی، قیمت برنج، گندم، ذرت افزایش می یابد وضعیت کاهش است، سقوط قیمت سیه

9. Breeds commonly affected include the Soft - Coated Wheaten Terrier, Norwegian Lundehund, Basenji, and Yorkshire Terrier.
[ترجمه ترگمان]گونه هایی که عموما تحت تاثیر قرار می گیرند شامل the Coated Soft، Lundehund نروژی، Basenji و Terrier یورکشایر هستند
[ترجمه گوگل]نژادهایی که معمولا تحت تأثیر قرار می گیرند عبارتند از ترنج گندم نرم، نروژی لندوهند، باسنجی و تریر یورکشایر

10. It is usually a semicircular wheaten food with stuffing.
[ترجمه ترگمان]این معمولا یک غذای نیمه گرد است که در حال پر کردن مواد است
[ترجمه گوگل]این معمولا یک غذای گندم نیمه قیمتی با چاشنی است

11. All shades of red, wheaten, black and tan or grizzle .
[ترجمه ترگمان]همه رنگ های قرمز، سفید، سیاه و برنزه
[ترجمه گوگل]تمام سایه های قرمز، گندم، سیاه و قهوهای مایل به قرمز یا مشکی

12. Grizzle is a blend of red or wheaten intermixed in varying proportions with black, blue or liver.
[ترجمه ترگمان]Grizzle ترکیبی از رنگ های قرمز یا wheaten در نسبت های مختلف با سیاه، آبی یا کبد است
[ترجمه گوگل]گریزل مخلوطی از قرمز یا گندم است که با مخلوط مختلف با سیاه، آبی یا کبد ترکیب شده است

13. The development that is machinery of wheaten combination results had new breakthrough.
[ترجمه ترگمان]توسعه آن، ماشین آلات و نتایج ترکیبی جدیدی به شمار می رود
[ترجمه گوگل]توسعه که ماشین آلات ترکیب گندم است، پیشرفت جدیدی به دست آوردند

14. More than 4000 people voted over seven weeks to choose America's top dog, and the poodle won by a wet nose after a dogfight with soft-coated Wheaten terrier.
[ترجمه ترگمان]بیش از ۴۰۰۰ نفر بیش از هفت هفته برای انتخاب بهترین سگ آمریکا رای دادند و سگ توسط یک بینی خیس بعد از یک dogfight با terrier wheaten پوشیده شد
[ترجمه گوگل]بیش از 4000 نفر بیش از هفت هفته برای انتخاب سگ برتر آمریکا رای دادند و پودل با یک بینی مرطوب بعد از مبارزه با سحر و جادو با نرم تهیه شد


کلمات دیگر: