1. Whisk the egg whites until stiff.
[ترجمه فرناز] سفیده تخم مرغ را هم بزنید تا سفت شود
[ترجمه ترگمان]سفیده تخم مرغ را تا خشک می کند
[ترجمه گوگل]سفید کردن تخم مرغ را تا سفت شدن بشورید
2. Whisk the egg and then add the flour.
[ترجمه فرناز] تخم مرغ را هم بزنید و سپس آرد را اضافه کنید
[ترجمه عرفان] تخم مرغ هاراهم زده و سپس اضافه کنید ارد را
[ترجمه ترگمان]تخم مرغ را باز کنید و سپس آرد را اضافه کنید
[ترجمه گوگل]تخم مرغ را بشویید و سپس آرد اضافه کنید
3. Some kinds of animals can whisk flies away with their tails.
[ترجمه ترگمان]بعضی از انواع حیوانات می توانند مگس ها را با دم خود کنار بزنند
[ترجمه گوگل]بعضی از انواع حیوانات می توانند با دندان هایشان مگس را سوار کنند
4. Whisk the egg whites into stiff peaks.
[ترجمه ترگمان]سفیده تخم مرغ را در قله ها فرو می برد
[ترجمه گوگل]سفید کردن تخم مرغ را به قله های سفتی بشورید
5. The spoon can be used to whisk eggs.
[ترجمه فرید] قاشق می تواند برای هم زدن تخم مرغ ها استفاده شود
[ترجمه ترگمان]قاشق را می توان برای زدن تخم مرغ به کار برد
[ترجمه گوگل]قاشق را می توان برای تخم مرغ استفاده کرد
6. Whisk the egg white until stiff.
[ترجمه ترگمان]تخم مرغ را تا خشک شدن خشک کرد
[ترجمه گوگل]سفید تخم مرغ را تا سفت شدن بشویید
7. Just before serving, whisk the cream.
[ترجمه ترگمان]درست قبل از سرویس کردن کرم
[ترجمه گوگل]درست قبل از خدمت، کرم را بشویید
8. Whisk 25g of butter into the sauce.
[ترجمه ترگمان]۲۵ گرم کره را به داخل سس اضافه کنید
[ترجمه گوگل]25 گرم کره را در سس بشویید
9. Whisk the mixture until it is smooth and creamy.
[ترجمه ترگمان]مخلوط را مرطوب کنید تا صاف و نرم شود
[ترجمه گوگل]مخلوط را مخلوط کنید تا آن صاف و خامه باشد
10. Whisk the batter with a wire whisk or hand beater until it is smooth and light.
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که نرم و روشن باشد، آن را با یک بوق و یا hand بزنید تا نرم و روشن شود
[ترجمه گوگل]خمیر را با یک سوزن یا سوزن دست بچرخانید تا صاف و روشن باشد
11. Whisk four egg whites into stiff peaks.
[ترجمه ترگمان]چهار سفیده تخم مرغ سفید در قله ها آرمیده بود
[ترجمه گوگل]چهار سفید پوست تخم مرغ را به قله های سفتی بشورید
12. There is a tea whisk on the table.
[ترجمه ترگمان]یک میز چای روی میز هست
[ترجمه گوگل]روی میز چای سبز وجود دارد
13. Whisk the egg whites until they are foamy but not stiff.
[ترجمه ترگمان]سفیده تخم مرغ را whisk تا خشک شوند اما خشک نمی شوند
[ترجمه گوگل]سفید کردن تخم مرغ را تا زمانی که فوم است، اما سفت نیست
14. With a whisk of its tail, it has gone.
[ترجمه ترگمان]با یه تیکه دمش از بین رفت
[ترجمه گوگل]با شلاق دم خود، رفته است
15. Whisk the cream and icing sugar together.
[ترجمه ترگمان]کرم را پاک کنید و شکر را با هم مخلوط کنید
[ترجمه گوگل]کرم و شکر یخ زده را با هم مخلوط کنید