کلمه جو
صفحه اصلی

warship


معنی : کشتی جنگی، ناو جنگی
معانی دیگر : کشتی جنگی (مانند رزم ناو و نبردناو و غیره)، کشتی جنگی، ناو

انگلیسی به فارسی

( vessel war =) کشتی جنگی، ناو جنگی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a ship equipped or built for combat.

• battleship, ship used in combat
a warship is a ship with guns that is used for fighting in wars.

مترادف و متضاد

کشتی جنگی (اسم)
navy, battleship, warship, war vessel, man-of-war

ناو جنگی (اسم)
warship, war vessel

جملات نمونه

1. He is serving on a warship in the Pacific.
[ترجمه ترگمان]او در حال خدمت به یک کشتی جنگی در اقیانوس آرام است
[ترجمه گوگل]او در یک کشتی جنگی در اقیانوس آرام خدمت می کند

2. The navy is/are introducing a new class of warship this year.
[ترجمه ترگمان]نیروی دریایی در حال معرفی یک کلاس جدید از ناو جنگی در سال جاری است
[ترجمه گوگل]نیروی دریایی / در حال معرفی یک کلاس جدید کشتی جنگی امسال است

3. The Queen is to launch a new warship today.
[ترجمه ترگمان]ملکه قرار است امروز یک کشتی جنگی جدید را راه اندازی کند
[ترجمه گوگل]ملکه این است که امروز کشتی جنگی جدید را راه اندازی کند

4. The enemy warship tried to bear down on our small airboat.
[ترجمه ترگمان]دشمن پیاده شد و سعی کرد on کوچک ما را تحمل کند
[ترجمه گوگل]کشتی جنگی دشمن تلاش کرد تا بر روی قایق بادبانی کوچک ما فرود بیاید

5. A warship loomed up through the heavy fog.
[ترجمه ترگمان]یک کشتی جنگی در میان مه سنگین پدیدار شد
[ترجمه گوگل]یک کشتی جنگی از طریق مهیچ سنگین

6. A mine blew the enemy warship to bits.
[ترجمه ترگمان]یک معدن با کشتی جنگی جنگی به راه افتاد
[ترجمه گوگل]یک معدن جنگجوی دشمن را به بیت ها منفجر کرد

7. The warship logged 350 miles in the first 4 days at sea.
[ترجمه ترگمان]کشتی جنگی در ۴ روز اول در دریا ۳۵۰ مایل وارد شد
[ترجمه گوگل]کشتی جنگی در طول 4 روز اول در دریا 350 مایل پرواز کرد

8. The warship ought to be remanned right away.
[ترجمه ترگمان]کشتی جنگی باید فورا از اینجا خارج شد
[ترجمه گوگل]کشتی جنگی باید به زودی بازسازی شود

9. The warship was making towards the pier.
[ترجمه ترگمان]کشتی جنگی به سمت اسکله حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]کشتی جنگی به سمت اسکله بود

10. They saw a German submarine resurfacing near their warship.
[ترجمه ترگمان]آن ها دیدند که یک زیردریایی آلمانی در نزدیکی کشتی جنگی آن ها دیده می شود
[ترجمه گوگل]آنها یک زیردریایی آلمانی را در نزدیکی کشتی جنگی خود دیدند

11. The Navy is to launch a new warship today.
[ترجمه ترگمان]نیروی دریایی امروز قرار است یک کشتی جنگی جدید را راه اندازی کند
[ترجمه گوگل]نیروی دریایی برای راه اندازی کشتی جنگی جدید امروز است

12. Divers discovered the wreck of an old German warship.
[ترجمه ترگمان]خانواده دایور کشتی جنگی یک کشتی جنگی آلمانی را کشف کردند
[ترجمه گوگل]غواصان خراب یک کشتی جنگی آلمانی قدیم را کشف کرد

13. A navy warship was also on its way to the area to help evacuate refugees.
[ترجمه ترگمان]یک کشتی جنگی نیروی دریایی نیز در مسیر خود برای کمک به تخلیه پناهندگان بود
[ترجمه گوگل]کشتی جنگی نیروی دریایی نیز در راه خود به این منطقه برای کمک به تخلیه پناهندگان بود

14. Aircraft bombarded the enemy warship.
[ترجمه ترگمان]هواپیما کشتی جنگی دشمن را بمباران کرد
[ترجمه گوگل]هواپیمای جنگنده دشمن را بمباران کرد


کلمات دیگر: