(در ذکر زمان و تاریخ) تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن (مثلا چک امروز را به تاریخ سه روز پیش نوشتن - predate هم می گویند)
backdate
(در ذکر زمان و تاریخ) تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن (مثلا چک امروز را به تاریخ سه روز پیش نوشتن - predate هم می گویند)
انگلیسی به فارسی
(در ذکر زمان و تاریخ) تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن (برای مثال چک امروز را به تاریخ سه روز پیش نوشتن - predate هم میگویند)
عقب ماندگی
انگلیسی به انگلیسی
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: backdates, backdating, backdated
حالات: backdates, backdating, backdated
• : تعریف: to mark with a date that is prior to the actual date; predate.
• مشابه: antedate
• مشابه: antedate
- They backdate their checks whenever their bills are overdue.
[ترجمه ترگمان] آن ها هر زمان که قبض های خود را از دست بدهند، چک های خود را انجام می دهند
[ترجمه گوگل] آنها هر وقت که قبض آنها را سپری می کنند، چک های خود را عقب می اندازند
[ترجمه گوگل] آنها هر وقت که قبض آنها را سپری می کنند، چک های خود را عقب می اندازند
• apply an earlier date
if an arrangement or document is backdated, it is put into effect from an agreed date that is earlier than the time when the contract or agreement is completed or signed.
if an arrangement or document is backdated, it is put into effect from an agreed date that is earlier than the time when the contract or agreement is completed or signed.
جملات نمونه
1. Backdate the letter so she'll think I wrote it last mouth.
[ترجمه ترگمان]نامه را بنویس تا فکر کند من آخرین نامه را نوشتم
[ترجمه گوگل]نامه را به پشت سر گذاشت تا او فکر کند من آن را آخرین دهم نوشتم
[ترجمه گوگل]نامه را به پشت سر گذاشت تا او فکر کند من آن را آخرین دهم نوشتم
2. Postal workers are getting a 2% pay rise, backdated to February.
[ترجمه ترگمان]کارگران پستی در حال افزایش ۲ درصد افزایش، backdated تا فوریه هستند
[ترجمه گوگل]کارکنان پست در حال افزایش 2 درصدی حقوق هستند که تا ماه فوریه عقب مانده است
[ترجمه گوگل]کارکنان پست در حال افزایش 2 درصدی حقوق هستند که تا ماه فوریه عقب مانده است
3. The pay increase will be backdated to January.
[ترجمه ترگمان]افزایش پرداخت ها تا ماه ژانویه افزایش خواهد یافت
[ترجمه گوگل]افزایش حقوق به ماه ژانویه باز می گردد
[ترجمه گوگل]افزایش حقوق به ماه ژانویه باز می گردد
4. He had to back down on plans to backdate the tax changes.
[ترجمه ترگمان]او مجبور بود برای کاهش تغییرات مالیاتی به برنامه های خود بپردازد
[ترجمه گوگل]او مجبور شد برنامه هایی را برای تغییرات مالیات پیش بینی کند
[ترجمه گوگل]او مجبور شد برنامه هایی را برای تغییرات مالیات پیش بینی کند
5. The sale agreement itself can not be back-dated.
[ترجمه ترگمان]خود قرارداد فروش نمی تواند به تاریخ باز گردد
[ترجمه گوگل]قرارداد فروش خود را نمی توان به عقب برگرداند
[ترجمه گوگل]قرارداد فروش خود را نمی توان به عقب برگرداند
6. There is nothing to stop them doing better than this and backdating this improvement.
[ترجمه ترگمان]هیچ کاری برای انجام دادن آن ها بهتر از این نیست و این بهتر است
[ترجمه گوگل]هیچ چیز برای جلوگیری از انجام این کار بهتر از این نیست و این پیشرفت را به روز می کند
[ترجمه گوگل]هیچ چیز برای جلوگیری از انجام این کار بهتر از این نیست و این پیشرفت را به روز می کند
7. They stood by their demands for back-dated bonus payments.
[ترجمه ترگمان]اونا با درخواست پول هاشون در مقابل پول bonus قرار گرفتن
[ترجمه گوگل]آنها با تقاضای خود برای پرداخت پاداش های عقب مانده ایستاده بودند
[ترجمه گوگل]آنها با تقاضای خود برای پرداخت پاداش های عقب مانده ایستاده بودند
8. The ban was backdated to midnight on Monday.
[ترجمه ترگمان]این ممنوعیت به نیمه شب دوشنبه موکول شد
[ترجمه گوگل]این ممنوعیت روز دوشنبه به نیمه شب باز می گردد
[ترجمه گوگل]این ممنوعیت روز دوشنبه به نیمه شب باز می گردد
9. But Sting's royalty rate was increased, and backdated, giving him an immediate cash payment of some £100,000.
[ترجمه ترگمان]اما نرخ سلطنت استینگ افزایش یافت و backdated به او پول نقد فوری به مبلغ ۱۰۰،۰۰۰ پوند داد
[ترجمه گوگل]اما نرخ حق امتیاز استینگ افزایش یافته و عقب افتاده بود و به او مبلغی معادل 100 هزار پوند پرداخت می کرد
[ترجمه گوگل]اما نرخ حق امتیاز استینگ افزایش یافته و عقب افتاده بود و به او مبلغی معادل 100 هزار پوند پرداخت می کرد
10. The increase was to be backdated to June 1 and would rise to 75 percent by the last quarter of 199
[ترجمه ترگمان]این افزایش در ۱ ژوئن به میزان ۷۵ درصد افزایش یافت و در ربع آخر ۱۹۹ مورد به ۷۵ درصد افزایش پیدا خواهد کرد
[ترجمه گوگل]این افزایش به روز اول ژوئن بازگشایی شد و در سه ماهه آخر سال جاری تا 75 درصد افزایش خواهد یافت
[ترجمه گوگل]این افزایش به روز اول ژوئن بازگشایی شد و در سه ماهه آخر سال جاری تا 75 درصد افزایش خواهد یافت
11. Backdate home responsibilities protection to cover women coming up to retirement now.
[ترجمه ترگمان]مسئولیت های خانوادگی تان محافظت از زنانی است که در حال حاضر به بازنشستگی نزدیک می شوند
[ترجمه گوگل]حفاظت از مسئولیت های خانه در روزهای پایانی برای پوشش دادن زنان به بازنشستگی در حال حاضر
[ترجمه گوگل]حفاظت از مسئولیت های خانه در روزهای پایانی برای پوشش دادن زنان به بازنشستگی در حال حاضر
12. Backdate your invoice to April 1 st.
[ترجمه ترگمان]از فاکتور تان تا ۱ آوریل استفاده کنید
[ترجمه گوگل]فاکتور صورتحساب خود را تا تاریخ 1 آوریل
[ترجمه گوگل]فاکتور صورتحساب خود را تا تاریخ 1 آوریل
13. If not, when would they backdate the result, because of all the pIt'stops?
[ترجمه ترگمان]اگر این کار را نکند، چه زمانی نتیجه را از دست خواهند داد، چرا که همه the متوقف می شوند؟
[ترجمه گوگل]اگر نه، زمانی که آنها نتیجه را عقب می کشد، به دلیل تمام توقف های
[ترجمه گوگل]اگر نه، زمانی که آنها نتیجه را عقب می کشد، به دلیل تمام توقف های
14. First this paper uses interruption as backdate condition to get feasible bending process.
[ترجمه ترگمان]ابتدا این مقاله از وقفه به عنوان شرط backdate برای رسیدن به فرآیند خمش عملی استفاده می کند
[ترجمه گوگل]ابتدا این مقاله از وقفه به عنوان شرایط عقب ماندگی استفاده می کند تا روند خم شدن قابل اجرا باشد
[ترجمه گوگل]ابتدا این مقاله از وقفه به عنوان شرایط عقب ماندگی استفاده می کند تا روند خم شدن قابل اجرا باشد
15. Only a person with administrative rights can backdate a Transaction.
[ترجمه ترگمان]تنها یک فرد دارای حق اجرایی می تواند یک معامله را انجام دهد
[ترجمه گوگل]فقط یک شخص با حقوق اداری می تواند یک معامله را عقب انداز کند
[ترجمه گوگل]فقط یک شخص با حقوق اداری می تواند یک معامله را عقب انداز کند
کلمات دیگر: