1. He would look wonderful dressed as a washerwoman.
[ترجمه ترگمان]چه لباسی به تن داشت، چه رخت خواب زن رخت بر تن کرده بود
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسد فوق العاده لباس پوشیدن به عنوان لباسشویی
2. She worked as a washerwoman for several households, beginning her work at dawn.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک washerwoman برای چندین خانواده کار می کرد و کارش را در سپیده دم آغاز می کرد
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک زن شستشوی دهنده برای چندین خانوار کار می کرد و کار خود را در سپیده آغاز کرد
3. Which washerwoman wants to watch?
[ترجمه ترگمان]کدام رخت شور می خواهد تماشا کند؟
[ترجمه گوگل]کدام لباس زنانه تماشا می کند؟
4. And gabbing away like a washerwoman on every subject under the sun.
[ترجمه ترگمان]و مثل رخت خواب به هر موضوعی که زیر نور خورشید بود، دست کشید
[ترجمه گوگل]و بر روی هر موضوعی که در زیر آفتاب قرار دارد، مانند لباسشویی گابریل می شود
5. But the washerwoman felt his eyes.
[ترجمه ترگمان]اما the چشم خود را لمس کرد
[ترجمه گوگل]اما لباسشویی چشمانش را احساس کرد
6. As soon as he left, the washerwoman opened the sack, and you can imagine her joy upon finding her oldest daughter inside.
[ترجمه ترگمان]به محض رفتن، زن رخت خواب را باز کرد و شما می توانید لذت او را برای پیدا کردن دختر بزرگش تصور کنید
[ترجمه گوگل]به محض این که او به سمت چپ رفت، لباسشویی کیسه را باز کرد، و می توانید شادی خود را پس از یافتن قدیمی ترین دختر خود در داخل تصور کنید
7. A washerwoman hangs diaphanous saris to dry on the mortared walls of a house in India.
[ترجمه ترگمان]یک زن رخت شور برای خشک کردن دیواره ای mortared خانه ای در هند، diaphanous را آویزان می کند
[ترجمه گوگل]یک لباس زنانه سارای دایان را آویزان می کند تا روی دیوارهای ملکوت یک خانه در هند خشک شود
8. 'You're a washerwoman to your trade, says you. Very well, that's that.
[ترجمه ترگمان]گفت: تو اهل تجارت و تجارت با تو هستی بسیار خوب، همین است
[ترجمه گوگل]به شما می گوید: 'شما یک ماشین لباسشویی هستید ' خیلی خوب، اینه که
9. When he had gone, the washerwoman anxiously opened the bag and embraced her second daughter.
[ترجمه ترگمان]وقتی او رفت، زن رخت شور کیف را باز کرد و دختر دومش را در آغوش کشید
[ترجمه گوگل]وقتی او رفته بود، لباسشویی مشتاقانه کیف را باز کرد و دختر دومش را در آغوش گرفت
10. There was once a widowed washerwoman with three daughters.
[ترجمه ترگمان]یک زن رخت شوی با سه دختر رخت بر بسته بود
[ترجمه گوگل]یک بار شستشوی بیوه با سه دختر وجود داشت
11. Which wishy - washy washerwoman wants to watch ? Which wishy - washy washerwoman wants to watch?
[ترجمه ترگمان]کدوم washerwoman رو میخواد تماشا کنه؟ کدوم washerwoman رو میخواد تماشا کنه؟
[ترجمه گوگل]کدام گاو چرب بخواهد تماشا کند؟ کدام گاو چرب بخواهد تماشا کند؟
12. Washerwoman: Marriage is the most expensive way to get your laundry free.
[ترجمه ترگمان]washerwoman: ازدواج بهترین راه برای آزاد کردن لباس ها است
[ترجمه گوگل]Wisherwoman ازدواج گران ترین روش برای دریافت لباس های خود را رایگان است
13. Her rickshaw-pulling father and washerwoman mother were so poor that they gave three of their children away at birth.
[ترجمه ترگمان]rickshaw که پدرش و washerwoman را به دنیا می آورد آنقدر فقیر بود که سه تن از فرزندان خود را به دنیا آوردند
[ترجمه گوگل]پدر و مادری اشخاصی که او را دوست داشتند، خیلی ضعیف بودند که سه فرزندشان را در زمان تولدشان سپری کردند
14. She had gone to see her washerwoman.
[ترجمه ترگمان]رفته بود washerwoman را ببیند
[ترجمه گوگل]او رفته بود تا ماشین لباسشویی اش را ببیند
15. Which wishy-washy washerwoman wants to watch?
[ترجمه ترگمان]کدوم washerwoman رو میخواد تماشا کنه؟
[ترجمه گوگل]کدام زنبور عسل بخواهد تماشا کند؟